واجبات طواف دو قسم است:
قسم اول: چیزهایی که شرط طواف است و آن پنج امر است:
مسألۀ 1- نیت را لازم نیست بر زبان بیاورد و لازم نیست به قلب بگذراند،بلکه همان که بنا دارد این عمل را به جا آورد و با این بنا به جا آورد،کفایت میکند و به عبارت دیگر،نیت در عبادت و کارهای دیگر در این جهت فرق ندارد،پس همان طور که انسان با قصد آب میخورد و راه میرود،عبادت را اگر همان طور به جا آورد با نیت به جا آورده.
مسألۀ 2- باید عبادت را برای اطاعت خدا به جا آورد و در این جهت با کارهای دیگر فرق پیدا میکند؛پس باید طواف را برای اطاعت خداوند به جا آورد.
مسألۀ 3- اگر در به جا آوردن طواف یا سایر اعمال عمره و حج که عبادی است ریا کند؛یعنی برای نشان دادن و به رخ دیگری کشیدن و عمل خود را خوب جلوه دادن به جا آورد،طواف او و همین طور هر چه را این طور به جا آورده باطل است،و در این عمل معصیت خدا را هم کرده است.
مسألۀ 4- ریا بعد از عمل و تمام کردن طواف یا دیگر اعمال باعث بطلان عمل نمیشود.
مسألۀ 5- کفایت میکند در صحیح بودن عمل،آنکه برای خدا بیاورد، یا برای اطاعت امر خدا،یا برای ترس از جهنم،یا برای رسیدن به بهشت و ثواب.
مسألۀ 6- اگر در عملی که برای خدا میآورد،رضای دیگری را هم شرکت دهد و خالص برای خدا نباشد،عمل باطل است.
مسألۀ 1- طهارت از حدث اکبر و اصغر در طواف واجب،شرط است،چه طواف عمره باشد یا طواف حج یا طواف نساء،حتی در عمره و حج مستحب که پس از احرام بستن واجب است آن را تمام کند.
مسألۀ 2- طهارت از حدث اکبر و اصغر در طواف مستحبی شرط نیست،لکن کسی که جنب یا حائض است جایز نیست در مسجد الحرام وارد شود؛ولی اگر غفلتاً یا نسیاناً طواف مستحب کرد،صحیح است.
مسألۀ 3- طواف - یعنی هفت دور اطراف خانه کعبه گردیدن - مستحب است،و بلکه هر چه شخص بتواند طواف کند خوب است،و در این طواف طهارت شرط نیست.
مسألۀ 4- اگر شخصی که حدث اکبر یا اصغر داشته طواف کند باطل است،چه از روی عمد باشد یا از روی غفلت یا نسیان یا ندانستن مسأله باشد.
مسألۀ 5- اگر در اثنای طواف حدث عارض شود،پس اگر پس از تمامشدن دور چهارم است،باید طواف را قطع کند و طهارت تحصیل کند و از همان جا که طواف را قطع کرده تمام کند.
مسألۀ 6- اگر در فرض سابق پیش از تمام شدن دور چهارم،حدث عارض شود،احتیاط واجب آن است که تمام کند طواف را و اعاده کند،و این حکم در حدث اصغر است.
مسألۀ 7- اگر در اثنای طواف حدث اکبر مثل جنابت یا حیض عارض شود،باید فوراً از مسجد الحرام بیرون رود،پس اگر پیش از تمامی دور چهارم بود،پس از غسل،طواف را اعاده کند.
مسألۀ 8- اگر عذر داشته باشد از وضو و غسل،واجب است تیمم کند بدل از وضو یا بدل از غسل.
مسألۀ 9- اگر تیمم کرد بدل از غسل و حدث اصغر عارض شد،برای حدث اکبر لازم نیست تیمم کند،بلکه برای حدث اصغر باید تیمم کند،و تا حدث اکبر برای او حاصل نشده و عذرش باقی است همان تیمم کافی است،لکن احتیاط مستحب آن است که تیمم بدل از غسل هم بکند.
مسألۀ 10- احتیاط واجب آن است که اگر امید دارد که عذرش از وضو یا غسل مرتفع شود،صبر کند تا وقتی که وقت تنگ شود،یا امیدش قطع شود.
مسألۀ 11- اگر با وضو بوده و شک کند که حدث عارض شده است یا نه،بنا بر وضو داشتن بگذارد و لازم نیست وضو بگیرد،و همچنین اگر از حدث اکبر پاک بوده و شک کند که حدث عارض شده.
مسألۀ 12- اگر محدث به حدث اصغر یا اکبر بوده و شک کند که وضو گرفته یا نه،یا غسل کرده یا نه،باید در فرض اول وضو بگیرد و در فرض دوم غسل کند.
مسألۀ 13- اگر بعد از تمام شدن طواف شک کند که با وضو آن را به جا آورده یا نه،یا شک کند با غسل آن را به جا آورده یا نه،طواف او صحیح است،لکن برای اعمال بعد،باید طهارت تحصیل کند.
مسألۀ 14- اگر در اثنای طواف شک کند که وضو داشته یا نه،پس اگر بعد از تمامی دور چهارم است طواف را رها کند و وضو بگیرد و از همان جا تتمۀ طواف را به جا آورد،و اگر قبل از تمام شدن دور چهارم است احتیاط واجب آن است که طواف را تمام کند و اعاده کند.
مسألۀ 15- در تمام صورتهایی که در شک گفته شد که بنا بر طهارت بگذارد یا طوافش صحیح است،بهتر آن است که تجدید وضو کند و رجائاً غسل به جا آورد،چون ممکن است که بعد معلوم شود وضو یا غسل نداشته و اشکال پیدا میشود.
مسألۀ 16- اگر در اثنای طواف شک کند که غسل کرده است از جنابت یا حیض یا نفاس یا نه،باید فوراً از مسجد الحرام بیرون برود،پس اگر شوط چهارم را تمام کرده بود و شک کرده،بعد از غسل برگردد و تتمه را به جا آورد،و الّا بعد از غسل اعاده کند طواف را،و احتیاط آن است که در صورت اول نیز اعاده کند.
مسألۀ 17- اگر آب و چیزی که به آن جایز است تیمم کند،موجود نباشد،حکم آن حکم غیر متمکن از طواف است،پس با مأیوس بودن از پیدا شدن یکی از آن دو،باید نایب بگیرد،و احتیاط وجوبی آن است که اگر جنب و حائض و نفساء نیست خودش نیز طواف کند،و چون مستحاضه بدون به جا آوردن غسلهایی که بر او لازم است میتواند وارد مسجد الحرام شود و طواف کند،بنا بر این به احتیاطی که در غیر جنب و حائض و نفساء شد باید عمل کند،گرچه دخول مسجد الحرام نیز برای او خلاف احتیاط استحبابی است.
مسألۀ 1- احتیاط واجب آن است که از نجاساتی که در نماز عفو شده مثل خونِ کمتر از درهم و جامهای که با آن نتوان نماز خواند،مثل عرقچین و جوراب حتی انگشتر نجس،اجتناب کند.
مسألۀ 2- در خون قروح و جروح اگر تطهیر آن مشقت داشته باشد، لازم نیست تطهیر کند.
مسألۀ 3- در خون قروح و جروح تا آن اندازهای که میشود تطهیر کرد و لباس را عوض کرد،احتیاط واجب آن است که تطهیر کند،یا جامه را عوض کند.
مسألۀ 4- احتیاط آن است که اگر میتواند تأخیر بیندازد طواف را تا بشود بیمشقت تطهیر کرد،تأخیر بیندازد به شرطی که وقت تنگ نشود.
مسألۀ 5- اگر طواف کند و بعد از آنکه از طواف فارغ شد،علم پیدا کند به نجاست در حال طواف،اظهر آن است که طوافش صحیح است.
مسألۀ 6- اگر شک داشته باشد که لباسش یا بدنش نجس است میتواند با آن حال طواف کند و صحیح است،چه بداند که پیشتر از این پاک بوده یا نداند،لکن اگر بداند که پیشتر نجس بوده و نداند که تطهیر شده است نمیتواند با آن حال طواف کند،بلکه باید تطهیر کند و طواف کند.
مسألۀ 7- اگر در بین طواف نجاستی به بدن یا لباس او عارض شود، اظهر آن است که دست از طواف بردارد و جامه یا بدن را تطهیر کند و طواف را از همان جا تمام کند،و طواف او صحیح است.
مسألۀ 8- اگر در بین طواف نجاستی در بدن یا لباس خود ببیند و احتمال بدهد که در این حال نجاست حاصل شده،ظاهراً حکم مسألۀ هفتم را دارد.
مسألۀ 9- اگر در بین طواف علم پیدا کند که نجاست به بدن یا لباس او از اول بوده،احتیاط آن است که طواف را رها کند و تطهیر کند،و از همان جا بقیۀ طواف را تمام کند و بعد از آن طواف را اعاده کند،خصوصاً اگر تطهیر زیاد طول بکشد،و در این صورت بعد از اتمام،نماز طواف را بخواند و پس از آن طواف را اعاده کند و نماز طواف را نیز اعاده کند،و در این احتیاط فرقی نیست بین آنکه بعد از چهار دور علم پیدا کند یا قبل از آن،گرچه در صورت دوم احتیاط شدیدتر است.
مسألۀ 10- اگر فراموش کند نجاست را و طواف کند،احتیاط واجب اعاده است،و همین طور است اگر در بین طواف یادش بیاید.
مسألۀ 1- اگر بچه را که ختنه نشده وادار به احرام کنند یا او را مُحرم کنند،احرام او صحیح است ولی طواف او صحیح نیست؛پس اگر مُحرم به احرام حج شود چون طواف نساء او باطل است بنا بر احوط حلال شدن زن بر او مشکل میشود،مگر آنکه او را ختنه کنند و طواف دهند،یا خودش بعد از ختنهشدن طواف کند،یا آنکه نایب برای او بگیرند تا طواف کند.
مسألۀ 2- اگر بچه ختنه کرده به دنیا بیاید،طواف او صحیح است.
ستر عورت است، پس اگر بدون ساتر عورت طواف کند،باطل است،و معتبر است در آن اباحه،پس با ساتر غصبی طواف صحیح نیست بلکه با لباس غصبی غیر ساتر نیز بنا بر احتیاط واجب؛و احتیاط آن است که مراعات شرایط لباس نمازگزار را بنماید.
مسأله - احتیاط واجب آن است که مراعات موالات عرفیه را در طواف بکند؛یعنی در بین دورهای طواف آن قدر طول ندهد که از صورت یک طواف خارج شود.