و در اینجا چند مسأله است:
مسألۀ 1- در اطراف دیوار خانه یک پیشآمدگی است که آن را «شاذروان»گویند،و آن جزء خانۀ کعبه است،و طوافکننده باید آن را هم داخل قرار دهد.
مسألۀ 2- اگر کسی در بعضی از احوال به واسطۀ کثرت جمعیت یا غیر آن بالای شاذروان برود و دور بزند آن مقدار که دور زده باطل است،و باید اعاده کند.
مسألۀ 3- دست به دیوار خانه کعبه گذاشتن در آنجایی که شاذروان است جایز است،و به طواف ضرر نمیرساند،گرچه احتیاط مستحب ترک آن است.
مسألۀ 4- در حال طواف دست گذاشتن روی دیوار حجر اسماعیل علیه السلام جایز است،و به طواف ضرر نمیرساند،گرچه احتیاط مستحب در ترک است.
هفتم: آنکه هفت شوط، یعنی هفت دفعه دور بزند نه کمتر و نه زیادتر.
و در اینجا چند مسأله است:
مسألۀ 1- اگر از روی عمد، طوافکننده از اول قصد کند کمتر از هفت دور به جا آورد و یا بیشتر به جا آورد،طوافش باطل است،اگر چه به هفت دور تمام کند،و احتیاط واجب آن است که اگر از روی ندانستن حکم بلکه از روی سهو و غفلت باشد،طواف را اعاده کند.
مسألۀ 2- اگر در اثنای طواف از قصد هفت دور آوردن برگردد به قصد زیادتر آوردن یا کمتر آوردن،از آنجا که این قصد را کرده و هر چه به این عمل کرده باطل است و باید اعاده کند،و اگر با این قصد زیادتر آورد، اصل طواف باطل میشود.
مسألۀ 3- اگر از اول قصد کند که هشت دور به جا آورد،لکن قصدش آن باشد که هفت دور آن طواف واجب باشد و یک دور قدم زدن دور خانه برای تبرک یا مقصد دیگر باشد،طواف او صحیح است.
مسألۀ 4- اگر گمان کند که یک دور نیز مستحب است همان طور که هفت دور مستحب است و قصد کند که هفت دور واجب را بیاورد و یک دور مستحب هم دنبال آن بیاورد،طواف او صحیح است.
مسألۀ 5- اگر بعد از طواف واجب که هفت دور است به خیال آنکه یک دور نیز مستحبی جداگانه است هشت دور به جا آورد،طوافش صحیح است.
مسألۀ 6- اگر کم کند از طواف واجب چه یک دور یا کمتر یا بیشتر از یک دور از روی عمد،واجب است آن را اتمام کند،و اگر نکند حکمش حکم کسی است که طواف را عمداً ترک کرده - که در مسائل فصل چهارم گذشت -به احتیاط واجب،و حکم جاهل به مسأله حکم عالم است.
مسألۀ 7- اگر بعد از کم کردن از طواف کارهای بسیاری کند که موالات فوت شود،حکمش حکم قطع طواف است که میآید.
مسألۀ 8- اگر سهواً از طواف کم کند،پس اگر تجاوز از نصف کرده باشد،اقوی آن است که از همان جا تمام کند طواف را در صورتی که فعل کثیر نکرده باشد،و الاّ احتیاط واجب اتمام و اعاده است.
مسألۀ 9- اگر سهواً کم کرده و تجاوز از نصف نکرده،طواف را اعاده نماید،لکن سزاوار نیست ترک احتیاط در همۀ موارد سهو،به تمام کردن طواف ناقص و اعاده کردن.
مسألۀ 10- اگر متذکر نشود که ناقص کرده است طواف را مگر بعد از مراجعت به وطن خود،احتیاط آن است که خودش برگردد و اگر نتوانست یا مشکل بود مراجعت،نایب بگیرد.
مسألۀ 11- در طواف واجب،قِران جایز نیست؛یعنی جایز نیست طواف واجب را با طواف دیگر دنبال هم آورد بدون آنکه بین دو طواف، نماز طواف فاصله شود،و در طواف مستحب مکروه است.
مسألۀ 12- اگر زیاد کند دوری را یا کمتر یا بیشتر از دور بر طواف،و قصدش آن باشد که زیاده را جزء طواف دیگر قرار دهد،داخل در قِران میان دو طواف است که حرام است.
مسألۀ 13- در فرض سابق اگر از اول قصد داشته یا در اثنای طواف قصد کرده باشد،احتیاط واجب آن است که طواف اول را اعاده کند،و اگر بعد از تمام شدن،قصد به جا آوردن طواف دیگر برای او حادث شد و به دنبال طواف اول،زیاده را آورد،اقوی صحت طواف اول است،و احوط اعاده است.
مسألۀ 14- اگر سهواً زیاد کند بر هفت دور،پس اگر کمتر از یک دور است قطع کند آن را و طوافش صحیح است،و اگر یک دور یا زیادتر است احوط آن است که هفت دور دیگر را تمام کند به قصد قربت بدون تعیین مستحب یا واجب و دو رکعت نماز قبل از سعی و دو رکعت بعد از سعی بخواند،و دو رکعت اول را برای فریضه قرار دهد بدون آنکه تعیین کند برای طواف اول یا طواف دوم است.
مسألۀ 15- جایز است قطع طواف نافله را بدون عذر و اقوی کراهت قطع طواف واجب است بدون عذر و به مجرد خواهش نفس،و احوط قطع نکردن آن است؛به این معنی که قطع نکند به طوری که ترک بقیه را کند تا موالاتِ عرفیه به هم بخورد.
مسألۀ 16- اگر بدون عذر طواف را قطع کرد،احوط آن است که اگر چهار دور به جا آورده باشد،طواف را تمام کند و بعد اعاده کند،و این در صورتی است که منافی به جا آورده باشد،حتی مثل زیاد فاصله دادن که موالات عرفیه به هم بخورد.
مسألۀ 17- اگر طواف را قطع کند و منافی به جا نیاورده باشد،اگر برگردد و تمام کند،طوافش صحیح است.
مسألۀ 18- اگر در بین طواف عذری برای اتمام آن پیدا شد،مثل مرض یا حیض یا حدث بیاختیار،پس اگر بعد از تمام شدن چهار دور بوده بعد از رفع عذر برگردد و از همان جا تمام کند،و اگر قبل از آن بوده طواف را اعاده کند،و احتیاط مستحب در فرض اول در غیر حیض آن است که اتمام کند و اعاده نماید.
مسألۀ 19- اگر شخصی که با عذر طواف را قطع کرده،نتوانست به جا آورد تا آنکه وقت تنگ شد،اگر ممکن است او را حمل کنند و طواف دهند،و اگر ممکن نیست نایب برای او بگیرند.
مسألۀ 20- اگر مشغول طواف است و وقت نماز واجب تنگ شود، واجب است طواف را رها کند و نماز بخواند،پس اگر بعد از چهار دور رها کرد از همان جا طواف را تمام کند،و الّا اعاده کند.
مسألۀ 21- جایز است بلکه مستحب است قطع کند طواف را برای رسیدن به نماز جماعت یا رسیدن به وقت فضیلت نماز واجب،و از هر جا قطع کرد از همان جا بعد از نماز اتمام کند،و احتیاط آن است که به دستور مسألۀ 20عمل کند،و سزاوار نیست این احتیاط ترک شود.
مسألۀ 22- اگر بعد از تمام شدن طواف و انصراف از آن شک کند که آیا طواف را زیادتر از هفت دور به جا آورده یا نه،یا شک کند کمتر به جا آورده یا نه،اعتنا نکند و طوافش صحیح است،لکن در صورت دوم خالی از اشکال نیست و احتیاط ترک نشود.
مسألۀ 23- اگر بعد از طواف شک کند که صحیح به جا آورده آن را یا نه،مثلاً احتمال بدهد که از طرف راست طواف کرده یا مُحدث بوده یا از داخل حجر اسماعیل علیه السلام طواف کرده اعتنا نکند،و طوافش صحیح است اگر چه باز در محل طواف باشد و از آنجا منصرف نشده یا مشغول کارهای دیگر نشده باشد،در صورتی که هفت دور بودن معلوم باشد بیزیاده و نقیصه.
مسألۀ 24- اگر در آخر دور که به حجر الأسود ختم شد،شک کند که هفت دور زده یا هشت دور یا زیادتر،اعتنا به شک نکند و طوافش صحیح است.
مسألۀ 25- اگر قبل از رسیدن به حجر الأسود و تمام شدن دور،شک کند که آنچه را دور میزند دور هفتم است یا هشتم،طوافش باطل است.
مسألۀ 26- اگر در آخر دور یا اثنای آن شک کند میان شش و هفت و هر چه پای نقیصه در کار است،طواف او باطل است.
مسألۀ 27- اگر در طواف مستحب شک کند در عدد دورها،بنا بر اقل گذارد،و طوافش صحیح است.
مسألۀ 28- شخص کثیر الشک در عدد دورها اعتنا به شکش نکند،و احتیاط آن است که کسی را وادار کند که عدد را حفظ کند.
مسألۀ 29- گمان در عدد دورها اعتبار ندارد و حکم شک را دارد.
مسألۀ 30- اگر مشغول سعی بین صفا و مروه شد و یادش آمد که طواف به جا نیاورده،باید رها کند و طواف کند و پس از آن سعی را اعاده کند.
مسألۀ 31- اگر در حال سعی یادش آمد که طواف را ناقص به جا آورده،باید برگردد و طواف را از همان جا که ناقص کرده تکمیل کند و برگردد تتمۀ سعی را به جا آورد و طواف و سعیش صحیح است،لکن احتیاط آن است که اگر کمتر از چهار دور به جا آورده طواف را تمام کند و اعاده نماید،و همچنین اگر سعی را کمتر از چهار بار انجام داده تمام کند و اعاده کند.
مسألۀ 32- اگر سهواً یا غفلتاً یا جهلاً طواف را بیوضو به جا آورد طوافش باطل است،و همین طور اگر با حال جنابت یا حیض و نفاس به جا آورد.
مسألۀ 33- اگر کسی مریض یا طفلی را حمل کند و طواف دهد و خودش نیز قصد طواف کند،طواف هر دو صحیح است.
مسألۀ 34- در حال طواف،تکلم کردن و خنده نمودن و شعر خواندن اشکال ندارد لکن کراهت دارد و مستحب است در حال طواف مشغول دعا و ذکر خدا و تلاوت قرآن باشد.
مسألۀ 35- واجب نیست در حال طواف روی طوافکننده طرف جلو باشد،بلکه جایز است به یمین و یسار نگاه کند و صفحۀ صورت را برگرداند بلکه به عقب نگاه کند،و میتواند طواف را رها کند و خانه را ببوسد و برگردد از همان جا اتمام کند.
مسألۀ 36- جایز است در بین طواف برای رفع خستگی و استراحت بنشیند یا دراز بکشد و بعد از همان جا اتمام کند؛ولی نباید آن قدر طول دهد که موالات عرفیه به هم بخورد،و اگر آن قدر نشست،احتیاط آن است که اتمام کند و اعاده نماید.
مسألۀ 1- در طواف در مقابل حجر اسماعیل علیه السلام باید طوری حرکت کند که طواف بیت صادق باشد و به نحو متعارف باشد،و مخفی نماند که حجر اسماعیل علیه السلام از بیت نیست هر چند باید در خارج آن طواف کرد.
مسألۀ 2- در صورت امکان و لو در وقت خلوت باید طواف در حد بین مقام ابراهیم علیه السلام و خانه که مسافت بیست و شش ذراع و نیم است باشد و دورتر از آن حد،کفایت نمیکند و در صورت عدم امکان و لو در وقت خلوت،طواف در خارج حد مزبور مانع ندارد با مراعات الاقرب فالاقرب.
مسألۀ 3- هرگاه در طواف خانۀ خدا،مثلاً در چند قدم از طواف اشکالی پیش آمد مثل اینکه او را بیاختیار بردند،همان چند قدم را باید از سر بگیرد و اگر از حجر الأسود به قصد طواف شروع کند،اشکال دارد.
مسألۀ 4- اگر در طواف بیاختیار او را ببرند،اعاده آن مقدار لازم است و باید طواف را صحیح انجام دهد و خودش به اختیار طواف کند،و چنانچه ممکن نیست باید در وقت خلوت طواف نماید؛ولی باید دانست که منظور از بیاختیار شدن این نیست که در اثر فشار جمعیت تندتر برود، بلکه در این صورت اگر قدمها را به اختیار خود برمیدارد،ضرر ندارد و طوافش صحیح است.
مسألۀ 5- اگر در حال طواف در اثر فشار و ازدحام جمعیت پشت به خانه شود و قسمتی از طواف به این صورت انجام گیرد،یا در اثر فشار جمعیت،شخص را مقداری جلو ببرند،باید مقداری از طواف که پشت به خانه یا بدون اختیار بوده،اعاده شود و اگر نمیتواند برگردد با جمعیت بدون قصد طواف برود تا به جایی که باید از آنجا طواف را اعاده کند برسد،و از آنجا تدارک نماید.
مسألۀ 6- اگر حاجی در حال طواف،پول خمس نداده همراه داشته باشد،طوافش اشکال پیدا نمیکند.
مسألۀ 7- اگر کسی پس از انجام اعمال حج تمتع فهمید که در طواف عمره یا حج،چند شوط از هفت شوط را از داخل حجر اسماعیل علیه السلام دور زده،حج او صحیح است و باید طواف را اعاده کند.
مسألۀ 8- زنی که در غیر ایام عادت لک دیده و به اعتقاد پاکی،طواف و نماز را انجام داده و شب بعد خون دیده،با شرایط حیض،اگر یقین کند که بعد از دیدن لک،خون در باطن فرج بوده،و قطع نشده،حیض بوده است و طواف و نمازش صحیح نیست،و اگر شک دارد یا یقین کند که خون قطع شده،حیض نبوده است و اعمالش صحیح است،و در صورت اول حج او صحیح است و باید طواف و نماز را اعاده کند و اگر در عمره بوده،در صورت ضیق وقت احتیاطاً بعد از حج،یک عمرۀ مفرده نیز به جا آورد.