مرجع: آیت الله خمینی (ره)
موضوع: مسائل طواف

خارج شدن از محدوده طواف

و در اینجا چند مسأله است:‏

‏‏مسألۀ 1- در اطراف دیوار خانه یک پیش‌آمدگی است که آن را ‏ ‏«شاذروان»گویند،و آن جزء خانۀ کعبه است،و طواف‌کننده باید آن را هم ‏ ‏داخل قرار دهد.‏

‏‏مسألۀ 2- اگر کسی در بعضی از احوال به واسطۀ کثرت جمعیت یا ‏ ‏غیر آن بالای شاذروان برود و دور بزند آن مقدار که دور زده باطل است،و ‏ ‏باید اعاده کند.‏

‏‏مسألۀ 3- دست به دیوار خانه کعبه گذاشتن در آنجایی که شاذروان ‏ ‏است جایز است،و به طواف ضرر نمی‌رساند،گرچه احتیاط مستحب ‏ ‏ترک آن است.‏

‏‏مسألۀ 4- در حال طواف دست گذاشتن روی دیوار حجر اسماعیل علیه السلام ‏ ‏جایز است،و به طواف ضرر نمی‌رساند،گرچه احتیاط مستحب در ترک ‏‏‏است.‏

‏‏هفتم: آنکه هفت شوط، یعنی هفت دفعه دور بزند نه کمتر و نه ‏ ‏زیادتر.‏


‏‏ قطع طواف و کم بودن شوطهای آن

و در اینجا چند مسأله است:‏

‏‏مسألۀ 1- اگر از روی عمد، طواف‌کننده از اول قصد کند کمتر از هفت ‏ ‏دور به جا آورد و یا بیشتر به جا آورد،طوافش باطل است،اگر چه به هفت ‏ ‏دور تمام کند،و احتیاط واجب آن است که اگر از روی ندانستن حکم بلکه ‏ ‏از روی سهو و غفلت باشد،طواف را اعاده کند.‏

‏‏مسألۀ 2- اگر در اثنای طواف از قصد هفت دور آوردن برگردد به قصد ‏ ‏زیادتر آوردن یا کمتر آوردن،از آنجا که این قصد را کرده و هر چه به این ‏ ‏عمل کرده باطل است و باید اعاده کند،و اگر با این قصد زیادتر آورد، ‏ ‏اصل طواف باطل می‌شود.‏

‏‏مسألۀ 3- اگر از اول قصد کند که هشت دور به جا آورد،لکن قصدش ‏ ‏آن باشد که هفت دور آن طواف واجب باشد و یک دور قدم زدن دور خانه ‏ ‏برای تبرک یا مقصد دیگر باشد،طواف او صحیح است.‏

‏‏مسألۀ 4- اگر گمان کند که یک دور نیز مستحب است همان طور که ‏ ‏هفت دور مستحب است و قصد کند که هفت دور واجب را بیاورد و یک ‏ ‏دور مستحب هم دنبال آن بیاورد،طواف او صحیح است.‏

‏‏مسألۀ 5- اگر بعد از طواف واجب که هفت دور است به خیال آنکه ‏ ‏یک دور نیز مستحبی جداگانه است هشت دور به جا آورد،طوافش ‏ ‏صحیح است.‏

‏‏مسألۀ 6- اگر کم کند از طواف واجب چه یک دور یا کمتر یا بیشتر از ‏‏‏یک دور از روی عمد،واجب است آن را اتمام کند،و اگر نکند حکمش ‏ ‏حکم کسی است که طواف را عمداً ترک کرده - که در مسائل فصل چهارم ‏ ‏گذشت -به احتیاط واجب،و حکم جاهل به مسأله حکم عالم است.‏

‏‏مسألۀ 7- اگر بعد از کم کردن از طواف کارهای بسیاری کند که ‏ ‏موالات فوت شود،حکمش حکم قطع طواف است که می‌آید.‏

‏‏مسألۀ 8- اگر سهواً از طواف کم کند،پس اگر تجاوز از نصف کرده ‏ ‏باشد،اقوی آن است که از همان جا تمام کند طواف را در صورتی که فعل ‏ ‏کثیر نکرده باشد،و الاّ احتیاط واجب اتمام و اعاده است.‏

‏‏مسألۀ 9- اگر سهواً کم کرده و تجاوز از نصف نکرده،طواف را اعاده ‏ ‏نماید،لکن سزاوار نیست ترک احتیاط در همۀ موارد سهو،به تمام کردن ‏ ‏طواف ناقص و اعاده کردن.‏

‏‏مسألۀ 10- اگر متذکر نشود که ناقص کرده است طواف را مگر بعد از ‏ ‏مراجعت به وطن خود،احتیاط آن است که خودش برگردد و اگر نتوانست ‏ ‏یا مشکل بود مراجعت،نایب بگیرد.‏

‏‏مسألۀ 11- در طواف واجب،قِران جایز نیست؛یعنی جایز نیست ‏ ‎‏طواف واجب را با طواف دیگر دنبال هم آورد بدون آنکه بین دو طواف، ‏‎ ‎‏نماز طواف فاصله شود،و در طواف مستحب مکروه است.‏


زیاد کردن شوطهای طواف

مسألۀ 12- اگر زیاد کند دوری را یا کمتر یا بیشتر از دور بر طواف،و ‏ ‏قصدش آن باشد که زیاده را جزء طواف دیگر قرار دهد،داخل در قِران ‏ ‏میان دو طواف است که حرام است.‏

‏‏مسألۀ 13- در فرض سابق اگر از اول قصد داشته یا در اثنای طواف ‏ ‏قصد کرده باشد،احتیاط واجب آن است که طواف اول را اعاده کند،و اگر ‏‏‏بعد از تمام شدن،قصد به جا آوردن طواف دیگر برای او حادث شد و به ‏ ‏دنبال طواف اول،زیاده را آورد،اقوی صحت طواف اول است،و احوط ‏ ‏اعاده است.‏

‏‏مسألۀ 14- اگر سهواً زیاد کند بر هفت دور،پس اگر کمتر از یک دور ‏ ‏است قطع کند آن را و طوافش صحیح است،و اگر یک دور یا زیادتر است ‏ ‏احوط آن است که هفت دور دیگر را تمام کند به قصد قربت بدون تعیین ‏ ‏مستحب یا واجب و دو رکعت نماز قبل از سعی و دو رکعت بعد از سعی ‏ ‏بخواند،و دو رکعت اول را برای فریضه قرار دهد بدون آنکه تعیین کند ‏ ‏برای طواف اول یا طواف دوم است.‏


ترک طواف

مسألۀ 15- جایز است قطع طواف نافله را بدون عذر و اقوی کراهت ‏ ‏قطع طواف واجب است بدون عذر و به مجرد خواهش نفس،و احوط ‏ ‏قطع نکردن آن است؛به این معنی که قطع نکند به طوری که ترک بقیه را ‏ ‏کند تا موالاتِ عرفیه به هم بخورد.‏

‏‏مسألۀ 16- اگر بدون عذر طواف را قطع کرد،احوط آن است که اگر ‏ ‏چهار دور به جا آورده باشد،طواف را تمام کند و بعد اعاده کند،و این در ‏ ‏صورتی است که منافی به جا آورده باشد،حتی مثل زیاد فاصله دادن که ‏ ‏موالات عرفیه به هم بخورد.‏

‏‏مسألۀ 17- اگر طواف را قطع کند و منافی به جا نیاورده باشد،اگر ‏ ‏برگردد و تمام کند،طوافش صحیح است.‏

‏‏مسألۀ 18- اگر در بین طواف عذری برای اتمام آن پیدا شد،مثل ‏ ‏مرض یا حیض یا حدث بی‌اختیار،پس اگر بعد از تمام شدن چهار دور ‏ ‏بوده بعد از رفع عذر برگردد و از همان جا تمام کند،و اگر قبل از آن بوده ‏‏‏طواف را اعاده کند،و احتیاط مستحب در فرض اول در غیر حیض آن ‏ ‏است که اتمام کند و اعاده نماید.‏

‏‏مسألۀ 19- اگر شخصی که با عذر طواف را قطع کرده،نتوانست به جا ‏ ‏آورد تا آنکه وقت تنگ شد،اگر ممکن است او را حمل کنند و طواف ‏ ‏دهند،و اگر ممکن نیست نایب برای او بگیرند.‏

‏‏مسألۀ 20- اگر مشغول طواف است و وقت نماز واجب تنگ شود، ‏ ‏واجب است طواف را رها کند و نماز بخواند،پس اگر بعد از چهار دور رها ‏ ‏کرد از همان جا طواف را تمام کند،و الّا اعاده کند.‏

‏‏مسألۀ 21- جایز است بلکه مستحب است قطع کند طواف را برای ‏ ‏رسیدن به نماز جماعت یا رسیدن به وقت فضیلت نماز واجب،و از هر جا ‏ ‏قطع کرد از همان جا بعد از نماز اتمام کند،و احتیاط آن است که به دستور ‏ ‏مسألۀ 20عمل کند،و سزاوار نیست این احتیاط ترک شود.‏


شک در عدد شوطها

مسألۀ 22- اگر بعد از تمام شدن طواف و انصراف از آن شک کند که ‏ ‏آیا طواف را زیادتر از هفت دور به جا آورده یا نه،یا شک کند کمتر به جا ‏ ‏آورده یا نه،اعتنا نکند و طوافش صحیح است،لکن در صورت دوم خالی ‏ ‏از اشکال نیست و احتیاط ترک نشود.‏

‏‏مسألۀ 23- اگر بعد از طواف شک کند که صحیح به جا آورده آن را یا ‏ ‏نه،مثلاً احتمال بدهد که از طرف راست طواف کرده یا مُحدث بوده یا از ‏ ‏داخل حجر اسماعیل علیه السلام طواف کرده اعتنا نکند،و طوافش صحیح است ‏ ‏اگر چه باز در محل طواف باشد و از آنجا منصرف نشده یا مشغول کارهای ‏ ‏دیگر نشده باشد،در صورتی که هفت دور بودن معلوم باشد بی‌زیاده و ‏ ‏نقیصه. ‏

‏مسألۀ 24- اگر در آخر دور که به حجر الأسود ختم شد،شک کند که ‏ ‏هفت دور زده یا هشت دور یا زیادتر،اعتنا به شک نکند و طوافش صحیح ‏ ‏است.‏

‏‏مسألۀ 25- اگر قبل از رسیدن به حجر الأسود و تمام شدن دور،شک ‏ ‏کند که آنچه را دور می‌زند دور هفتم است یا هشتم،طوافش باطل است.‏

‏‏مسألۀ 26- اگر در آخر دور یا اثنای آن شک کند میان شش و هفت و ‏ ‏هر چه پای نقیصه در کار است،طواف او باطل است.‏

‏‏مسألۀ 27- اگر در طواف مستحب شک کند در عدد دورها،بنا بر اقل ‏ ‏گذارد،و طوافش صحیح است.‏

‏‏مسألۀ 28- شخص کثیر الشک در عدد دورها اعتنا به شکش نکند،و ‏ ‏احتیاط آن است که کسی را وادار کند که عدد را حفظ کند.‏

‏‏مسألۀ 29- گمان در عدد دورها اعتبار ندارد و حکم شک را دارد.‏

‏‏مسألۀ 30- اگر مشغول سعی بین صفا و مروه شد و یادش آمد که ‏ ‏طواف به جا نیاورده،باید رها کند و طواف کند و پس از آن سعی را اعاده ‏ ‏کند.‏

‏‏مسألۀ 31- اگر در حال سعی یادش آمد که طواف را ناقص به جا ‏ ‏آورده،باید برگردد و طواف را از همان جا که ناقص کرده تکمیل کند و ‏ ‏برگردد تتمۀ سعی را به جا آورد و طواف و سعیش صحیح است،لکن ‏ ‏احتیاط آن است که اگر کمتر از چهار دور به جا آورده طواف را تمام کند و ‏ ‏اعاده نماید،و همچنین اگر سعی را کمتر از چهار بار انجام داده تمام کند و ‏ ‏اعاده کند.‏

‏‏مسألۀ 32- اگر سهواً یا غفلتاً یا جهلاً طواف را بی‌وضو به جا آورد ‏‏‏‏طوافش باطل است،و همین طور اگر با حال جنابت یا حیض و نفاس به جا ‏ ‏آورد.‏

‏‏مسألۀ 33- اگر کسی مریض یا طفلی را حمل کند و طواف دهد و ‏ ‏خودش نیز قصد طواف کند،طواف هر دو صحیح است.‏

‏‏مسألۀ 34- در حال طواف،تکلم کردن و خنده نمودن و شعر خواندن ‏ ‏اشکال ندارد لکن کراهت دارد و مستحب است در حال طواف مشغول ‏ ‏دعا و ذکر خدا و تلاوت قرآن باشد.‏

‏‏مسألۀ 35- واجب نیست در حال طواف روی طواف‌کننده طرف جلو ‏ ‏باشد،بلکه جایز است به یمین و یسار نگاه کند و صفحۀ صورت را ‏ ‏برگرداند بلکه به عقب نگاه کند،و می‌تواند طواف را رها کند و خانه را ‏ ‏ببوسد و برگردد از همان جا اتمام کند.‏

‏‏مسألۀ 36- جایز است در بین طواف برای رفع خستگی و استراحت ‏ ‎‏بنشیند یا دراز بکشد و بعد از همان جا اتمام کند؛ولی نباید آن قدر طول ‏‎ ‎‏دهد که موالات عرفیه به هم بخورد،و اگر آن قدر نشست،احتیاط آن است ‏‎ ‎‏که اتمام کند و اعاده نماید.‏


مسائل دیگر

مسألۀ 1- در طواف در مقابل حجر اسماعیل علیه السلام باید طوری حرکت ‏ ‏کند که طواف بیت صادق باشد و به نحو متعارف باشد،و مخفی نماند که ‏ ‏حجر اسماعیل علیه السلام از بیت نیست هر چند باید در خارج آن طواف کرد.‏

‏‏مسألۀ 2- در صورت امکان و لو در وقت خلوت باید طواف در حد ‏ ‏‏‏بین مقام ابراهیم علیه السلام و خانه که مسافت بیست و شش ذراع و نیم است ‏ ‏باشد و دورتر از آن حد،کفایت نمی‌کند و در صورت عدم امکان و لو در ‏ ‏وقت خلوت،طواف در خارج حد مزبور مانع ندارد با مراعات ‏ ‏الاقرب فالاقرب.‏

‏‏مسألۀ 3- هرگاه در طواف خانۀ خدا،مثلاً در چند قدم از طواف ‏ ‏اشکالی پیش آمد مثل اینکه او را بی‌اختیار بردند،همان چند قدم را باید ‏ ‏از سر بگیرد و اگر از حجر الأسود به قصد طواف شروع کند،اشکال دارد.‏

‏‏مسألۀ 4- اگر در طواف بی‌اختیار او را ببرند،اعاده آن مقدار لازم ‏ ‏است و باید طواف را صحیح انجام دهد و خودش به اختیار طواف کند،و ‏ ‏چنانچه ممکن نیست باید در وقت خلوت طواف نماید؛ولی باید دانست ‏ ‏که منظور از بی‌اختیار شدن این نیست که در اثر فشار جمعیت تندتر برود، ‏ ‏بلکه در این صورت اگر قدمها را به اختیار خود برمی‌دارد،ضرر ندارد و ‏ ‏طوافش صحیح است.‏

‏‏مسألۀ 5- اگر در حال طواف در اثر فشار و ازدحام جمعیت پشت به ‏ ‏خانه شود و قسمتی از طواف به این صورت انجام گیرد،یا در اثر فشار ‏ ‏جمعیت،شخص را مقداری جلو ببرند،باید مقداری از طواف که پشت به ‏ ‏خانه یا بدون اختیار بوده،اعاده شود و اگر نمی‌تواند برگردد با جمعیت ‏ ‏بدون قصد طواف برود تا به جایی که باید از آنجا طواف را اعاده کند ‏ ‏برسد،و از آنجا تدارک نماید.‏

‏‏مسألۀ 6- اگر حاجی در حال طواف،پول خمس نداده همراه داشته ‏ ‏باشد،طوافش اشکال پیدا نمی‌کند.‏

‏‏مسألۀ 7- اگر کسی پس از انجام اعمال حج تمتع فهمید که در طواف ‏ ‏‏عمره یا حج،چند شوط از هفت شوط را از داخل حجر اسماعیل علیه السلام دور ‏ ‏زده،حج او صحیح است و باید طواف را اعاده کند.‏

‏‏مسألۀ 8- زنی که در غیر ایام عادت لک دیده و به اعتقاد پاکی،طواف ‏ ‏و نماز را انجام داده و شب بعد خون دیده،با شرایط حیض،اگر یقین کند ‏ ‏که بعد از دیدن لک،خون در باطن فرج بوده،و قطع نشده،حیض بوده ‏ ‏است و طواف و نمازش صحیح نیست،و اگر شک دارد یا یقین کند که ‏ ‏خون قطع شده،حیض نبوده است و اعمالش صحیح است،و در صورت ‏ ‏اول حج او صحیح است و باید طواف و نماز را اعاده کند و اگر در عمره ‏ ‏بوده،در صورت ضیق وقت احتیاطاً بعد از حج،یک عمرۀ مفرده نیز به جا ‏ ‏آورد.‏