مرجع: آیت الله خمینی (ره)
موضوع: احرام حج

فصل دوم: واجبات احرام و متعلقات آنها

واجبات در وقت احرام سه چیز است:‏


اول: نیت

یعنی انسان در حالی که می‌خواهد مُحرم شود به احرام ‏ ‎‏عمرۀ تمتع،نیت کند عمرۀ تمتع را،و لازم نیست قصد کند ترک محرماتی ‏‎ ‎‏را که بر مُحرم پس از احرام،حرام می‌شود؛بلکه کسی که به قصد عمرۀ ‏‎ ‎‏تمتع یا حج تمتع لبیکهای واجب را گفت،مُحرم می‌شود چه قصد بکند ‏‎ ‎‏احرام را،یا نکند و چه قصد بکند ترک محرمات را،یا نکند.پس کسی که ‏‎ ‎‏می‌داند ارتکاب می‌کند بعضی محرمات را،مثل زیر سایه رفتن در حال ‏‎ ‎‏سفر،احرام او صحیح است؛ولی احتیاط آن است که قصد کند ترک ‏‎ ‎‏محرمات را.‏


چند مسأله:

مسألۀ 1- آنچه ذکر شد که لازم نیست قصد کند ترک محرمات را،در ‏ ‏غیر آن محرماتی است که عمره یا حج را باطل می‌کند؛مثل اکثر محرمات، ‏ ‏و اما آنچه عمره یا حج را باطل می‌کند،مثل نزدیکی با زن در بعضی از ‏ ‏صور که ذکر خواهد شد،پس با قصد ارتکاب آن احرام باطل است،بلکه ‏ ‏غیر ممکن است. ‏‏‏ ‏

‏‏مسألۀ 2- عمره و حج و اجزای آنها از عبادات است،و باید با نیت ‏ ‏خالص برای طاعت خداوند تعالی به جا آورد.‏

‏‏مسألۀ 3- اگر عمره را به ریا یا غیر آن باطل کند،احتیاط واجب آن ‏ ‏است که حج افراد به جا آورد و پس از آن عمرۀ مفرده به جا آورد و در ‏ ‏سال دیگر حج را اعاده کند.‏

‏‏مسألۀ 4- اگر حج را به نیت خالص به جا نیاورد و به ریا و غیر آن باطل ‏ ‏کند،باید سال دیگر عمره و حج را اعاده کند.‏

‏‏مسألۀ 5- اگر بعضی از ارکان عمره یا حج را به نیت خالص نیاورد و ‏ ‏به ریا و غیر آن باطل کند و نتواند آن را جبران کند،پس در عمره حکم ‏ ‏بطلان عمره را دارد و در حج حکم بطلان حج را؛ولی اگر محل جبران ‏ ‏باقی است و جبران کرد،عملش صحیح می‌شود،گرچه معصیت‌کار ‏ ‏است.‏

‏‏مسألۀ 6- اگر به واسطۀ ندانستن مسأله یا جهت دیگر به جای نیت ‏ ‏عمرۀ تمتع،حج تمتع را قصد کند،پس اگر در نظرش آن است که همین ‏ ‏عمل را که همه به جا می‌آورند او هم به جا آورد و گمان کرده جزء اول از ‏ ‏دو جزء حج،اسمش حج تمتع است،ظاهراً عمل او صحیح است و عمرۀ ‏ ‏تمتع است،و بهتر آن است که نیت را تجدید کند.‏

‏‏مسألۀ 7- اگر به واسطۀ ندانستن مسأله یا جهت دیگر گمان کند که حج ‏ ‏تمتع بر عمرۀ تمتع مقدم است و نیت حج تمتع کند به عزم اینکه پس از ‏ ‏احرام برود به عرفات و مشعر و حج به جا آورد و عمره را پس از آن به جا ‏ ‏آورد،احرام او باطل است و باید در میقات تجدید احرام کند؛و اگر از ‏ ‏میقات گذشته است،باید در صورت امکان برگردد به میقات و مُحرم ‏‏‏شود،و الّا از همان جا مُحرم شود،و اگر وارد حرم شده و ملتفت شد،باید ‏ ‏در صورت امکان از حرم خارج شود و مُحرم شود،و الّا در همان جا مُحرم ‏ ‏شود.‏


دوم: تلبیه؛ یعنی لبیک گفتن و صورت آن بنا بر اصَح آن است که ‏‎ ‎‏بگوید:‏

«لَبَّیْکَ اللّهُمَّ لَبَّیْکَ،لَبَّیْکَ لا شَریکَ لَکَ لَبَّیْکَ».

‏‏و به این مقدار اگر اکتفا کند،مُحرم شده و احرامش صحیح است،و ‏ ‏احتیاط مستحب آن است که پس از آنکه چهار «لبیک»را به صورتی که ‏ ‏گفته شده گفت،بگوید:‏ «‏‏اِنَّ الْحَمْدَ وَ النِّعْمَةَ لَکَ وَ الْمُلْکَ،لا شَریکَ لَکَ لَبَّیْک».‏

‏‏و اگر بخواهد احتیاط بیشتر بکند پس از گفتن آنچه ذکر شد،بگوید:‏ «‏‏لَبَّیْکَ اللّهُمَّ لَبَّیْکَ لَبَّیْکَ انَّ الْحَمْدَ وَ النِّعْمَةَ لَکَ وَ الْمُلْکَ،لا شَریْکَ ‏ ‏لَکَ لَبَّیْکَ».‏

‏‏و مستحب است بعد از آن بگوید:‏ «‏‏لَبَّیْکَ ذَا الْمَعارِجِ لَبَّیْکَ،لَبَّیْکَ داعِیاً الی دارِ السَّلامِ لَبَّیْکَ،لَبَّیکَ غَفّارَ ‏ ‏الذُّنُوبِ لَبَّیْکَ،لَبَّیْکَ اهْلَ التَّلْبِیَةِ لَبَّیْکَ،لَبَّیْکَ ذَا الْجَلالِ وَ الْاِکْرامِ لَبَّیْکَ، ‏ ‏لَبَّیْکَ تُبْدِءُ وَ الْمَعادُ الَیْکَ لَبَّیْکَ،لَبَّیْکَ تَسْتَغْنِی وَ یُفْتَقَرُ الَیْکَ لَبَّیْکَ،لَبَّیْکَ ‏ ‏مَرْهُوباً وَ مَرْغُوباً الَیْکَ لَبَّیْکَ،لَبَّیْکَ الهَ الْحَقِّ لَبَّیْکَ،لَبَّیْکَ ذَا النَّعْماءِ وَ ‏ ‏الْفَضْلِ الْحَسَنِ الْجَمیلِ لَبَّیْکَ،لَبَّیْکَ کَشّافَ الْکُرَبِ الْعِظامِ لَبَّیْکَ،لَبَّیْکَ ‏ ‏عَبْدُکَ وَ ابْنُ عَبْدَیْکَ لَبَّیْکَ،لَبَّیْکَ یا کَریِمُ لَبَّیْکَ».‏

‏‏و این جملات را نیز بگوید خوب است:‏ «‏‏لَبَّیْکَ اتَقَرَّبُ الَیْکَ بِمُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ لَبَّیْکَ،لَبَّیْکَ بِحَجَّةٍ وَ عُمْرَةٍ ‏ ‎‏لَبَّیْکَ،لَبَّیْکَ وَ هذِهِ عُمْرَةُ مُتْعَةٍ الَی الْحَجِّ لَبَّیْکَ،لَبَّیْکَ اهْلَ التَّلْبِیَةِ لَبَّیْکَ، ‏‎ ‎‏لَبَّیْکَ تَلْبِیَةً تَمامُها وَ بَلاغُها عَلَیْکَ».


و در اینجا مسائلی است:‏

مسألۀ 1- احتیاط واجب آن است که این دو جامه را قبل از نیت احرام ‏ ‏و لبیک گفتن بپوشد،و اگر بعد از لبیک پوشید احتیاط آن است که لبیک را ‏ ‏دوباره بگوید.‏

‏‏مسألۀ 2- لازم نیست که لنگ،ناف و زانو را بپوشاند،و کفایت می‌کند ‏ ‏که به نحو متعارف باشد؛ولی مستحب است که ناف و زانو را بپوشاند.‏

‏‏مسألۀ 3- در پوشیدن دو جامۀ احرام ترتیب خاصی معتبر نیست، ‏ ‏بلکه به هر ترتیبی بپوشد مانع ندارد،فقط باید یکی را لنگ قرار دهد به ‏ ‏هر کیفیتی که می‌خواهد،و یکی را ردا قرار دهد به هر کیفیتی که ‏ ‏می‌خواهد،و احتیاط مستحب آن است که ردا شانه‌ها را بپوشاند.‏

‏‏مسألۀ 4- احتیاط واجب آن است که در حال اختیار اکتفا نکند به یک ‏ ‏جامۀ بلند که مقداری از آن را لنگ کند و مقداری را ردا قرار دهد،بلکه ‏ ‏باید دو جامۀ جدا باشند.‏

‏‏مسألۀ 5- در پوشیدن جامۀ احرام احتیاط واجب آن است که نیت کند ‏ ‏و قصد امر الهی و اطاعت او کند،و احتیاط مستحب آن است که در کندن ‏ ‏جامۀ دوخته هم نیت و قصد اطاعت کند.‏

‏‏مسألۀ 6- شرط است در این دو جامه که نماز در آنها صحیح باشد، ‏ ‏پس کفایت نمی‌کند جامۀ حریر و غیر مأکول و جامه‌ای که نجس باشد به ‏ ‏نجاستی که در نماز عفو از آن نشده باشد.‏

‏‏مسألۀ 7- لازم است جامه‌ای را که لنگ قرار می‌دهد نازک نباشد به ‏ ‏طوری که بدن نما باشد،و احتیاط مستحب آن است که ردا هم بدن‌نما ‏ ‏نباشد. ‏

‏‏مسألۀ 8- احتیاط واجب آن است که لباس احرام زن حریر خالص ‏ ‏نباشد،بلکه احتیاط آن است که تا آخر احرام حریر نپوشد.‏

‏‏مسألۀ 9- دو جامه‌ای که ذکر شد که باید مُحرم بپوشد مخصوص به ‏ ‏مرد است؛ولی زن می‌تواند در لباس خودش به هر نحو هست مُحرم ‏ ‏شود،چه دوخته باشد یا نباشد،ولی حریر محض نباشد،چنانچه ‏ ‏گذشت.‏

‏‏مسألۀ 10- احتیاط واجب آن است که هر وقت در بین اعمال یا غیر آن ‏ ‏در احوال احرام این دو جامه نجس شود تطهیر یا تبدیل نماید،و احوط ‏ ‏مبادرت به تطهیر بدن است در حال احرام،اگر نجس شود.‏

‏‏مسألۀ 11- اگر تطهیر نکند جامۀ احرام یا بدن را،کفاره ندارد.‏

‏‏مسألۀ 12- احتیاط آن است که جامۀ احرام از پوست نباشد،لکن ‏ ‏ظاهراً اگر به آن جامه گفته شود مانع ندارد.‏

‏‏مسألۀ 13- لازم نیست که جامۀ احرام منسوج و بافتنی باشد،بلکه اگر ‏ ‏مثل «نمد»مالیده باشد و جامه به آن گفته شود مانع ندارد.‏

‏‏مسألۀ 14- افضل آن است که مُحرم اگر جامۀ احرام را عوض کرده ‏ ‏وقتی که وارد مکه می‌شود برای طواف همان جامه‌ای را که در آن مُحرم ‏ ‏شده است بپوشد،بلکه موافق احتیاط استحبابی است.‏

‏‏مسألۀ 15- اگر مُحرم اضطرار پیدا کند به پوشیدن قبا یا پیراهن برای ‏ ‏سردی هوا یا غیر آن می‌تواند قبا و پیراهن بپوشد،لکن باید قبا را پایین و ‏ ‏بالا کند و به دوش بیندازد و دست از آستین آن بیرون نیاورد،و احوط آن ‏ ‏است که پشت و رو نیز بکند،و پیراهن را نیز باید به دوش بیندازد و ‏ ‏نپوشد،و اگر اضطرار رفع نمی‌شود مگر به پوشیدن قبا و پیراهن،می‌تواند ‏‏‏بپوشد.‏

‏‏مسألۀ 16- لازم نیست جامۀ احرام را همیشه در بر داشته باشد،بلکه ‏ ‏جایز است آنها را عوض کند و برای شستن بیرون بیاورد و برای حمام ‏ ‏رفتن آنها را بکند،بلکه جایز است برای حاجت هر دو را بیرون بیاورد و ‏ ‏لخت شود.‏

‏‏مسألۀ 17- شخص مُحرم می‌تواند از دو جامۀ احرام بیشتر بپوشد؛ ‏ ‏مثل دو سه ردا و دو سه لنگ برای حفظ از سرما یا غرض دیگر.‏

‏‏مسألۀ 18- اگر لباس احرام را عمداً نپوشد یا لباس دوخته در حالی که ‏ ‏می‌خواهد مُحرم شود بپوشد،معصیت کرده است؛ولی به احرام او ضرر ‏ ‏نمی‌رساند و احرامش صحیح است،و اگر از روی عذر باشد معصیت هم ‏ ‏نکرده و احرامش صحیح است.‏

‏‏مسألۀ 19- گره زدن لباس احرام اشکال ندارد؛ولی احتیاط واجب آن ‏ ‏است که آن را که لنگ قرار داده به گردن گره نزند،و اگر از روی جهل یا ‏ ‏نسیان گره زد،احتیاط آن است که فوراً باز کند؛ولی به احرامش ضرر ‏ ‏نمی‌رساند و چیزی هم بر او نیست،و سنگ در جامۀ احرام گذاشتن و با ‏ ‏نخ بستن نیز جایز است.‏

‏‏مسألۀ 20- شرط نیست در احرام بستن پاک بودن از حدث اصغر و ‏ ‏اکبر،پس جایز است در حال جنابت و حیض و نفاس مُحرم شود،بلکه ‏ ‏غسل احرام برای حائض و نفساء مستحب است.‏

‏‏مسألۀ 21- اگر پیراهن بپوشد بعد از آنکه مُحرم شد،لازم است که ‏ ‏پیراهن را شکاف دهد و از پایین بیرون آورد؛ولی اگر در پیراهن مُحرم ‏ ‏شود،لازم نیست شکاف دهد و از پایین بیرون آورد،و همین قدر لازم ‏ ‏‏‏است آن را بکند و لباس احرام بپوشد،و در هر دو صورت احرامش ‏ ‏صحیح است.‏

‏‏مسألۀ 22- اگر فراموش کند احرام را و به خاطرش نیاید مگر بعد از ‏ ‏اتمام همۀ واجبات و نتواند جبران کند،احتیاط در بطلان عمرۀ او است، ‏ ‏اگر چه صحت آن به نظر بعید نیست؛ولی اگر اعمال حج را هم تمام کرد و ‏ ‏یادش آمد،عملش صحیح است.‏