و در اینجا مسائلی است:
مسألۀ 1- خوردن گوشت شکار بر مُحرم حرام است چه خودش شکار کند یا غیر خودش،چه مُحرم شکار کند یا غیر مُحرم.
مسألۀ 2- نشان دادن شکار به شکارچی حرام است و همین طور اعانت او به هر نحوی حرام است.
مسألۀ 3- اگر مُحرمی صید را ذبح کند در حکم میته خواهد بود بنا بر مشهور،و به احتیاط واجب هم دربارۀ مُحرم و هم مُحل.
مسألۀ 4- شکار دریایی مانع ندارد،و آن حیوانی است که تخم و جوجه هر دو را در دریا کند.
مسألۀ 5- ذبح و خوردن حیوانات اهلی مثل مرغ خانگی و گاو و گوسفند و شتر مانع ندارد.
مسألۀ 6- پرندگان،جزء شکار صحرایی میباشند و ملخ نیز در حکم شکار صحرایی است.
مسألۀ 7- احتیاط واجب آن است که زنبور را نکشد اگر قصد اذیت او را نداشته باشد.
مسألۀ 8- نگاه داشتن صید حرام است،اگر چه خودش مالک آن باشد.
مسألۀ 9- اگر پرندهای که نزد او است «پر»در نیاورده یا پر او را چیدهاند،واجب است آن را حفظ کند تا پر درآورد و آن را رها کند،بلکه بعید نیست که واجب باشد حفظ بچۀ صید را،مثل آهو بره تا بزرگ شود و رها کند آن را.
مسألۀ 10- هر شکاری که حرام است،جوجه و تخم آن نیز حرام است.
بدان که در شکار احکام بسیاری است و چون محل حاجت چندان نیست از بیان آنها خودداری شد.
و در اینجا چند مسأله است:
مسألۀ 1- اگر کسی در احرام عمرۀ تمتع از روی علم و عمد با زن چه در قُبُل و چه در دُبُر و یا با مرد جماع کند ظاهراً عمرهاش باطل نشود و لکن موجب کفاره است که بیان آن میآید،و احتیاط آن است که اگر این عمل پیش از سعی واقع شد عمره را تمام کند و آن را دو مرتبه به جا آورد، و اگر وقت تنگ است حج افراد به جا آورد و بعد از آن عمرۀ مفرده به جا آورد،و احتیاط بیشتر آن است که سال دیگر حج را اعاده کند.
مسألۀ 2- اگر در عمرۀ تمتع این عمل را از روی علم و عمد پس از سعی مرتکب شود کفاره بر او واجب میشود،و کفاره بنا بر احتیاط واجب یک شتر است چه ثروتمند باشد یا نباشد.
مسألۀ 3- اگر در احرام حج این عمل را از روی علم و عمد به جا آورد اگر قبل از وقوف به عرفات بوده،حج او فاسد است مسلماً،و اگر بعد از وقوف به عرفات و قبل از وقوف به مشعر الحرام بوده،حج او فاسد است بنا بر اقوی،و در هر دو صورت کفارۀ آن یک شتر است.
مسألۀ 4- در این دو صورت که حج فاسد شد،باید حج را تمام کند و در سال دیگر نیز حج به جا آورد.
مسألۀ 5- اگر این عمل بعد از وقوف به عرفات و مشعر واقع شد دو صورت دارد:
یکی آنکه قبل از تجاوز از نصف طواف نساء مرتکب شده،در این صورت حج او صحیح است،و فقط باید کفاره بدهد.
دوم آنکه بعد از تجاوز از نصف طواف نساء مرتکب شده،پس حج او صحیح است و کفاره هم ندارد بنا بر اقوی.
مسألۀ 6- اگر زنی را از روی شهوت ببوسد کفارۀ آن یک شتر است،و اگر بدون شهوت ببوسد کفارۀ آن یک گوسفند است،و احتیاط مستحب آن است که یک شتر کفاره بدهد.
مسألۀ 7- اگر عمداً نگاه کند به غیر زن خود و انزالش شود،احوط آن است که اگر میتواند یک شتر کفاره بدهد،و اگر نمیتواند یک گاو،و اگر آن را هم نمیتواند یک گوسفند کفاره بدهد.
مسألۀ 8- اگر مُحرم نگاه کند به زن خود از روی شهوت و انزالش شود مشهور آن است که یک شتر کفاره است؛ولی اگر از روی شهوت نباشد، کفاره ندارد.
مسألۀ 9- اگر کسی با زن دست بازی کند به شهوت و انزالش نشود، یک گوسفند کفارۀ آن است،و اگر انزالش شود،احتیاط آن است که یک شتر کفاره بدهد اگر چه کفایت گوسفند،خالی از قوت نیست.
مسألۀ 10- هر یک از این امور که موجب کفاره است،اگر با جهل به مسأله یا از روی غفلت یا از روی نسیان واقع شود،به عمره و حج او ضرر نمیرساند و بر شخص کفاره نیست.
مسألۀ 11- اگر مردی با زن خود که مُحرم است از روی اجبار جماع کند بر زن چیزی نیست،و مرد باید علاوه بر کفارۀ خود کفارۀ زن را هم بدهد،و اگر زن از روی رضایت جماع دهد کفاره بر خود اوست،و مرد باید کفارۀ خودش را بدهد،و کفارهای که باید بدهند گذشت.
و در اینجا چند مسأله است:
مسألۀ 1- جایز نیست شخص مُحرم شود از برای عقد گرچه آن عقد برای غیر مُحرم باشد.
مسألۀ 2- احتیاط آن است که شهادت ندهد بر عقد اگر چه شاهد عقد شده باشد،در حال مُحرم نبودن،اگر چه جایز بودن آن خالی از قوت نیست.
مسألۀ 3- اقوی آن است که خواستگاری کردن در حال احرام جایز است و احتیاط در ترک است.
مسألۀ 4- رجوع کردن به زنی که طلاق رجعی داده است مانع ندارد.
مسألۀ 5- اگر زنی را در حال احرام برای خود عقد کند با علم به مسأله،آن زن بر او حرام دائمی میشود.
مسألۀ 6- اگر زنی را با جهل به مسأله برای خود عقد کند،عقدی که کرده است باطل است لکن حرام دائمی نمیشود،ولی احتیاط آن است که آن زن را نگیرد خصوصاً اگر با او نزدیکی کرده باشد.
مسألۀ 7- ظاهراً فرقی بین زن عقدی و صیغهای نیست در احکامی که ذکر شد.
مسألۀ 8- احتیاط آن است که زن اگر احرام بسته باشد و مرد مُحرم نباشد و عقد کند او را،با او نزدیکی نکند و طلاق دهد او را،و در صورت علم به مسأله او را طلاق دهد،و با او هیچ وقت ازدواج نکند.
مسألۀ 9- اگر کسی عقد کند زنی را برای مُحرمی و مُحرم دخول کند پس اگر هر سه عالم به حکم باشند،بر هر یک آنها یک شتر کفاره است،و اگر دخول نکند کفاره نیست،و در این حکم فرق نیست بین آنکه زن و عاقد مُحل باشند یا مُحرم،و اگر بعضی از آنها حکم را میدانند و بعضی نمیدانند،بر آنکه میداند کفاره است.
پس اگر منی خارج شود کفارۀ آن یک شتر است،و احتیاط واجب آن است که در جایی که جماع موجب بطلان است استمناء نیز موجب بطلان باشد به نحوی که در جماع گفته شد.
و در اینجا چند مسأله است:
مسألۀ 1- مالیدن عطر بر بدن و لباس جایز نیست و همین طور پوشیدن لباس کسی که بوی عطر میدهد،اگر چه قبلاً به آن عطر مالیده شده باشد.
مسألۀ 2- خوردن چیزی که در آن چیزی است که بوی خوش میدهد؛مثل زعفران جایز نیست.
مسألۀ 3- اگر به پوشیدن لباس یا خوردن غذایی که بوی خوش میدهد اضطرار پیدا کند،باید دماغ خود را بگیرد که بوی خوش به آن نرسد.
مسألۀ 4- از گلها یا سبزیهایی که بوی خوش میدهد باید اجتناب کند،مگر بعضی انواع که صحرایی است؛مثل «بومادران»و «درمنه»و «خزامی»که میگویند از خوشبوترین گلها است.
مسألۀ 5- احتیاط آن است که از «دارچین»و «زنجبیل»و «هل»و امثال آنها اجتناب کند اگر چه اقوی حرام نبودن آنها است.
مسألۀ 6- از میوههای خوشبو از قبیل سیب و بِه اجتناب لازم نیست، و خوردن آنها و بوییدن آنها مانع ندارد،لکن احتیاط آن است که بوییدن را ترک کند.
مسألۀ 7- اقوی حرمتِ گرفتن دماغ است از بوی بد،لکن فرار کردن از بوی بد به تند رفتن عیب ندارد.
مسألۀ 8- خرید و فروش عطریات اشکال ندارد،لکن نباید آنها را برای امتحان بو کند یا استعمال کند.
مسألۀ 9- کفارۀ استعمال بوی خوش یک گوسفند است بنا بر احتیاط واجب.
مسألۀ 10- مشهور آن است که استعمال خلوق کعبه - و آن چیزی است که کعبه را به آن خوشبو میکنند - حرام نیست،لکن چون معلوم نیست که خلوق چیست،احتیاط آن است که اجتناب کند از بوی خوشی که در کعبه است.
مسألۀ 11- اگر بوی خوش را مکرر استعمال کرد در وقت واحد،بعید نیست یک گوسفند کفایت کند،لکن احتیاط در تعدد است،و اگر در اوقات متعدده استعمال کرد احتیاط ترک نشود،و اگر بعد از استعمال کفاره داد و باز استعمال کرد،واجب است که باز کفاره بدهد.
و در اینجا چند مسأله است:
مسألۀ 1- چیزهایی که شبیه به دوخته است مثل پیراهنهایی که با چرخ یا با دست میبافند یا چیزهایی را که با نمد به شکل بالاپوش میمالند مثل کلیجه و پستک و کلاه و غیر آن جایز نیست پوشیدن آنها.
مسألۀ 2- احوط اجتناب از مطلق دوخته است هر چند کم باشد،مثل کمربند دوخته و شب کلاه.
مسألۀ 3- همیانی را که در آن پول میگذارند اشکال ندارد به کمر ببندد هر چند دوخته باشد،و بهتر آن است که قسمی کند که بیگره باشد.
مسألۀ 4- فتقبند اگر دوخته باشد برای ضرورت جایز است ببندد، لکن احتیاط آن است که کفاره بدهد.
مسألۀ 5- اگر به لباس دوخته احتیاج پیدا کرد جایز است بپوشد؛ولی کفاره باید بدهد.
مسألۀ 6- جایز است گره زدن لباس احرام را؛ولی احتیاط در گره نزدن است،و احتیاط واجب آن است که لنگ را به گردن گره نزنند.
مسألۀ 7- جایز است که لباس احرام را با سوزن یا چیز دیگر بعضی را به بعضی وصل کند،گرچه احتیاط در ترک است.
مسألۀ 8- از برای زنها جایز است لباس دوخته هر قدر میخواهند بپوشند و کفاره ندارد،بلی جایز نیست از برای آنها پوشیدن «قفازین»و آن چیزی بوده که زنهای عرب در آن پنبه میگذاشتند و دست میکردند برای حفظ از سرما.
مسألۀ 9- کفارۀ پوشیدن لباس دوخته یک گوسفند است.
مسألۀ 10- اگر مُحرم چند قسم لباس دوخته بپوشد مثل پیراهن و قبا و عبا برای هر یک باید کفاره بدهد و احتیاط واجب آن است که اگر آنها را توی هم کرد و یک دفعه پوشید باز برای هر یک کفاره بدهد.
مسألۀ 11- اگر از روی اضطرار لباسهای متعدد پوشید کفاره ساقط نمیشود.
مسألۀ 12- اگر یک قسم لباس بپوشد مثل پیراهن و کفاره بدهد و باز پیراهن دیگر بپوشد،یا آن را که پوشیده بکند و باز بپوشد باید برای دفعۀ دیگر نیز کفاره بدهد.
مسألۀ 13- احتیاط واجب آن است که اگر چند لباس از یک نوع بپوشد مثل چند قبا یا چند پیراهن،چه در مجلس واحد یا در مجالس عدیده،برای هر یک کفاره بدهد.
سرمه کشیدن به سیاهی که در آن زینت باشد هر چند قصد زینت نکند؛و احتیاط واجب اجتناب از مطلق سرمه است که در آن زینت باشد،بلکه اگر بوی خوش داشته باشد بنا بر اقوی حرام است.
و در اینجا چند مسأله است:
مسألۀ 1- حرام بودن سرمه کشیدن به زن اختصاص ندارد و برای مرد نیز حرام است.
مسألۀ 2- در سرمه کشیدن کفاره نیست،لکن اگر در سرمه بوی خوش باشد احتیاط،کفاره دادن است.
مسألۀ 3- در صورتی که احتیاج داشته باشد به سرمه کشیدن،مانعی ندارد.
و در اینجا چند مسأله است:
مسألۀ 1- در این حکم فرقی بین زن و مرد نیست.
مسألۀ 2- نگاه کردن به اجسام صاف صیقل داده شده که عکس در آن پیداست،و نگاه کردن در آب صاف اشکال ندارد.
مسألۀ 3- عینک زدن اگر زینت نباشد اشکال ندارد؛ولی اگر زینت محسوب شود جایز نیست.
مسألۀ 4- در نظر کردن به آیینه کفاره نیست،لکن مستحب است که بعد از نگاه کردن لبیک بگوید.
مسألۀ 5- اگر در اطاقی که ساکن است آیینه باشد و بداند که گاهی چشم او سهواً به آیینه میافتد اشکال ندارد،لکن احتیاط آن است که آن را بردارد یا چیزی روی آن بیندازد.
مسألۀ 6- احتیاط آن است که به آیینه نگاه نکند اگر چه برای زینت نباشد.
و در آن چند مسأله است:
مسألۀ 1- این حکم اختصاص به مردان دارد و برای زن مانع ندارد.
مسألۀ 2- اگر مرد محتاج شود به پوشیدن چیزی که روی پا را میگیرد،احتیاط واجب آن است که روی آن را شکاف دهد.
مسألۀ 3- در پوشیدن آنچه روی پا را میگیرد،کفاره نیست.
و آن اختصاص به دروغ گفتن ندارد،بلکه فحش دادن و فخر به دیگران کردن نیز فسوق است،و از برای فسوق کفاره نیست،فقط باید استغفار کند،و مستحب است چیزی کفاره بدهد و اگر گاو ذبح کند بهتر است.
و در آن چند مسأله است:
مسألۀ 1- آنکه گفتن کلمۀ «لا»و کلمۀ «بلی»و در سایر لغات مرادف آن مثل «نه»و «آری»دخالتی در جدال ندارد،بلکه قسم خوردن در مقام اثبات مطلب یا ردّ غیر،جدال است.
مسألۀ 2- قسم اگر به لفظ «اللّه»باشد یا مرادف آن مثل «خدا»در زبان فارسی جدال است،و اما قسم به غیر خدا به هر کس باشد ملحق به جدال نیست.
مسألۀ 3- احتیاط واجب الحاق سایر اسماء اللّه است به لفظ جلاله، پس اگر کسی قسم بخورد به رحمان و رحیم و خالق سماوات و ارض، جدال محسوب میشود به احتیاط واجب.
مسألۀ 4- در مقام ضرورت برای اثبات حقی یا ابطال باطلی جایز است قسم بخورد به جلاله و غیر آن.
مسألۀ 5- اگر در جدال راستگو باشد در کمتر از سه مرتبه چیزی بر او نیست مگر استغفار،و در سه مرتبه کفاره باید بدهد،و کفارۀ آن یک گوسفند است.
مسألۀ 6- اگر در جدال دروغگو باشد،احتیاط واجب آن است که در یک مرتبه یک گوسفند کفاره بدهد و در دو مرتبه یک گاو و در سه مرتبه یک شتر،بلکه خالی از قوت نیست.
مسألۀ 7- اگر در جدال به دروغ در دفعۀ اول یک گوسفند کفاره ذبح کرد،بعید نیست که اگر بعد از آن جدال کند به دروغ،کفارۀ آن یک گوسفند باشد نه گاو.
مسألۀ 8- اگر در جدال به دروغ دو مرتبه جدال کرد و یک گاو ذبح کرد برای کفاره و بعد یک مرتبۀ دیگر جدال کرد به دروغ،ظاهراً یک گوسفند کفاره است؛و اگر بعد از ذبح گاو دو مرتبه دروغ گفت و جدال کرد ظاهراً یک گاو کفارۀ آن است.
مسألۀ 9- اگر به راست جدال کرد بیشتر از سه مرتبه،هر چند باشد یک گوسفند کفاره است مگر آنکه بعد از سه مرتبه کفاره بدهد،در این صورت اگر سه مرتبه دیگر جدال کند به راست،باید یک گوسفند ذبح کند.
مسألۀ 10- اگر به دروغ ده مرتبه یا بیشتر جدال کند کفاره یک شتر است ظاهراً،مگر آنکه پس از سه مرتبه یا زیادتر کفاره را ذبح کند که در این صورت در دفعۀ اول گوسفند و در دفعۀ دوم گاو و در دفعۀ سوم شتر است.
و در اینجا چند مسأله است:
مسألۀ 1- جایز نیست انداختن شپش و کک را از بدن.
مسألۀ 2- جایز نیست نقل کردن آن را از مکانی که محفوظ است به جایی که از آن ساقط شود و بیفتد،و احتیاط آن است که به محلی که در معرض آن است که بیفتد،نقل ندهد.
مسألۀ 3- احتیاط مستحب آن است که آن را از محلی به محلی دیگر از بدن نقل ندهند،اگر مکان اول محفوظتر باشد.
مسألۀ 4- بعید نیست که در کشتن یا انتقال دادن کفاره نباشد،لکن احتیاطاً یک کف از طعام صدقه بدهد.
و اگر برای استحباب باشد مانع ندارد.
و در اینجا چند مسأله است:
مسألۀ 1- اگر انگشتر به دست کند نه برای زینت و نه برای استحباب مثل آنکه برای خاصیتی به دست کند،اشکال ندارد.
مسألۀ 2- احتیاط واجب آن است که مُحرم «حنا»برای زینت نبندد بلکه اگر زینت باشد،و لو قصد نکند،احتیاط در ترک است بلکه حرمت آن در هر دو صورت خالی از وجه نیست.
مسألۀ 3- اگر قبل از احرام «حنا»ببندد چه به قصد زینت باشد یا نباشد و چه اثرش تا زمان احرام بماند یا نماند مانع ندارد؛ولی احتیاط خوب است.
مسألۀ 4- انگشتر به دست کردن و حنا بستن کفاره ندارد.
و در اینجا چند مسأله است:
مسألۀ 1- اگر زیور زینت باشد،احتیاط واجب آن است که ترک کند هر چند قصد تزیین نداشته باشد،بلکه حرمت آن خالی از قوت نیست.
مسألۀ 2- زیورهایی را که عادت داشته به پوشیدن آن قبل از احرام، لازم نیست برای احرام بیرون بیاورد.
مسألۀ 3- زیورهایی را که عادت داشته به پوشیدن آن،نباید به مرد نشان دهد حتی به شوهر خود.
مسألۀ 4- پوشیدن زیور حرام است؛ولی کفاره ندارد.
و در آن چند مسأله است:
مسألۀ 1- احوط بلکه اقوی حرام بودن مالیدن روغن است اگر چه بوی خوش در آن نباشد.
مسألۀ 2- جایز نیست روغنی که بوی خوش در آن است استعمال کند پیش از احرام،اگر اثرش باقی میماند تا وقت احرام.
مسألۀ 3- اگر از روی اضطرار و احتیاج روغن بمالد عیبی ندارد.
مسألۀ 4- خوردن روغن مانع ندارد اگر در آن بوی خوش مثل زعفران نباشد.
مسألۀ 5- اگر در روغن بوی خوش نباشد در مالیدن آن کفاره نیست.
مسألۀ 6- اگر در روغن بوی خوش باشد کفارۀ آن یک گوسفند است، اگر چه از روی اضطرار باشد.
و در آن چند مسأله است:
مسألۀ 1- در حرمت ازالۀ مو فرقی نیست میان کم و زیاد،بلکه ازالۀ یک مو نیز حرام است.
مسألۀ 2- ازالۀ مو اگر از روی ضرورت باشد عیب ندارد؛مثل زیادی شپش و درد سر و موی چشم که اذیت میکند.
مسألۀ 3- اگر در وقت غسل یا وضو مویی بدون قصد کنده شود اشکال ندارد.
مسألۀ 4- در ازالۀ مو فرقی نیست بین تراشیدن یا نوره مالیدن یا کندن یا قیچی کردن و غیر آن.
مسألۀ 5- کفارۀ سر تراشیدن اگر به جهت ضرورت باشد،دوازده «مُد»طعام است که باید به شش مسکین بدهد،یا سه روز روزه بگیرد،یا یک گوسفند قربانی کند،و «مُد»یک چارک (ده سیر)است تقریباً.
مسألۀ 6- اگر تراشیدن از روی ضرورت نباشد،احتیاط واجب آن است که یک گوسفند کفاره بدهد،بلکه تعیّن گوسفند در این صورت بعید نیست.
مسألۀ 7- اگر از زیر هر دو بغل خود ازالۀ مو کند باید یک گوسفند ذبح کند برای کفاره،بلکه احتیاط آن است که اگر از زیر یک بغل هم ازالۀ مو کند یک گوسفند کفاره بدهد.
مسألۀ 8- احتیاط واجب آن است که اگر موی سر را ازاله کند به غیر تراشیدن،کفارۀ تراشیدن را بدهد.
مسألۀ 9- اگر دست بکشد به سر یا ریش خود و یک مو یا بیشتر بیفتد،احتیاط آن است که یک کف طعام صدقه بدهد.
و در اینجا چند مسأله است:
مسألۀ 1- احتیاط واجب آن است که سر را به چیزهای غیر پوششی هم نپوشاند؛مثل گِل و حنا و دوا و پوشال و غیر اینها.
مسألۀ 2- احتیاط واجب آن است که چیزی بر سر نگذارد؛مثل بار برای حمل که سر به آن پوشیده شود.
مسألۀ 3- جایز است به بعض بدن خود،سر را بپوشاند؛مثل آنکه دستها را روی سر بگذارد،لکن احتیاط در ترک آن است.
مسألۀ 4- جایز نیست سر را زیر آب کند،بلکه جایز نیست زیر مایع دیگری مثل گلاب و سرکه و غیر آن کند.
مسألۀ 5- در حکم سر است بعض سر،پس نباید بعض سر را هم بپوشاند و نه زیر آب یا مایع دیگری کند.
مسألۀ 6- گوشها ظاهراً از سر محسوب است پس نباید آنها را پوشانید.
مسألۀ 7- پوشانیدن رو برای مردان مانع ندارد و از سر محسوب نیست،پس در وقت خواب مانعی از پوشاندن آن نیست.
مسألۀ 8- گذاشتن بند خیک آب بر سر از حکم پوشش استثنا شده و مانع ندارد.
مسألۀ 9- دستمالی را که برای سردرد به سر میبندد عیب ندارد.
مسألۀ 10- گذاشتن سر روی بالش برای خوابیدن مانع ندارد.
مسألۀ 11- اگر پارچهای را روی کمانی بیندازند به نحوی که بالای سر باشد و سر را زیر آن کنند برای حفظ از پشه مانع ندارد،و همچنین رفتن در پشهبند اشکال ندارد.
مسألۀ 12- زیر دوش حمام رفتن برای مُحرم مانع ندارد،لکن زیر آبشاری که سر را فرو گیرد،جایز نیست.
مسألۀ 13- اگر سر را شست،نباید با حوله و دستمال خشک کند و بعض سر هم در حکم همه است.
مسألۀ 14- در وقت خوابیدن،مرد نباید سر خود را بپوشاند،و اگر بدون التفات پوشانید،باید فوراً آن را باز کند،و همین طور اگر از روی فراموشی پوشانید،واجب است فوراً سر را باز کند،و مستحب است تلبیه بگوید،بلکه احوط است گفتن آن.
مسألۀ 15- اگر سر را بپوشاند به نحوی از انحا،کفاره آن یک گوسفند است،و احتیاط واجب کفاره است برای پوشاندن بعض سر.
مسألۀ 16- احوط آن است که اگر مکرر سر را پوشانید،مکرر کفاره بدهد؛یعنی برای هر دفعه یک گوسفند کفاره است،گرچه تعدد کفاره معلوم نیست و به نظر بعید نمیآید واجب نبودن.
مسألۀ 17- اگر سر را پوشانید و گوسفند را برای کفاره ذبح کرد و باز سر را پوشانید،احتیاط به کفاره دادن دوباره خیلی مطلوب است،گرچه وجوبش معلوم نیست.
مسألۀ 18- کفاره در صورتی واجب است که از روی علم به مسأله و عمد سر را بپوشاند،پس اگر از روی ندانستن مسأله یا غفلت و سهو و نسیان بپوشاند،کفاره ندارد.
و در اینجا چند مسأله است:
مسألۀ 1- پوشانیدن رو را به هر چیز اگر چه چیزهای غیر متعارف باشد،مثل پوشال و گل و چیزهای دیگر،جایز نیست بنا بر احتیاط،و جایز نیست با بادبزن روی خود را بپوشاند.
مسألۀ 2- بعض رو در حکم تمام آن است و نباید آن را بپوشاند.
مسألۀ 3- اگر دستهای خود را روی صورت بگذارد،مانع ندارد.
مسألۀ 4- اگر روی خود را برای خوابیدن روی بالش بگذارد،مانع ندارد.
مسألۀ 5- واجب است برای نماز سر را بپوشاند،و مقدمتاً برای پوشانیدن سر کمی از اطراف رو را بپوشاند،لکن واجب است بعد از نماز فوراً آن را باز کند.
مسألۀ 6- جایز است برای رو گرفتن از نامحرم،چادر یا جامه را که به سر افکنده پایین بیندازد تا محاذی بینی،بلکه چانه،بلکه در صورت احتیاج تا گردن و چیزی بر او نیست.
مسألۀ 7- بهتر آن است که آن چیزی را که در موقع حاجت از سر پایین میاندازد با دست یا چیز دیگر دور از رو نگه دارد که به صورت نچسبد، بلکه این کار احوط است.
مسألۀ 8- بعضی برای دور نگه داشتن جامه را از صورت،کفاره لازم دانستهاند،و آن احوط است گرچه اقوی واجب نبودن آن است.
مسألۀ 9- در نقاب انداختن و پوشاندن رو به هر نحو که باشد کفاره لازم نیست،گرچه موافق احتیاط است.
و در اینجا چند مسأله است:
مسألۀ 1- سایه قرار دادن جایز نیست از برای مردان،و برای زنها و بچهها جایز است،و کفاره هم ندارد.
مسألۀ 2- حرام بودن سایه قرار دادن بالای سر مختص بحال منزل طی کردن است،و اما در حالی که در محلی منزل کرد در منی باشد یا غیر آن زیر سایه رفتن مانع ندارد،و با چتر و مثل آن سایه بر سر قرار دادن مانع ندارد اگر چه در حال راه رفتن باشد پس مانع ندارد که در منی از چادر خود تا محلی که ذبح میکنند یا محلی که رمی جمرات میکنند با چتر برود گرچه احتیاط مستحب ترک است در حال راه رفتن.
مسألۀ 3- فرق نیست در حرام بودن سایه قرار دادن در وقت طی کردن منزل بین آنکه در محملی باشد که روپوش دارد یا در اتومبیل سرپوشیده باشد یا در هواپیما باشد یا زیر سقف کشتی باشد.
مسألۀ 4- احتیاط آن است که در وقت طی منزل به پهلوی محمل یا هر چیزی که بالای سر او باشد استظلال نکند،اگر چه جائز بودن آن خالی از قوت نیست.
مسألۀ 5- کسانی که از تهران یا جای دیگر میخواهند به مکه مشرف شوند با هواپیما اگر نذر کنند برای احرام بستن از تهران نذر آنها صحیح است و باید محرم شوند،و اگر راه دیگری نباشد جز هواپیما باید بروند به حج،لکن برای زیر سقف بودن در حال طی منزل باید کفاره بدهند.
مسألۀ 6- کسی که نذر کرد از تهران یا جای دیگر محرم شود باید محرم شود،و حتی الامکان باید از راهی برود که زیر سایه در طی منزل قرار نگیرد،و اگر راهی نباشد که زیر سقف قرار نگیرد در صورت التفات به این مطلب پیش از نذر معصیتکار است برای آنکه خود را از روی عمد مبتلای به معصیت کرده است.
مسألۀ 7- کسانی که میخواهند با هواپیما به مکه بروند لازم است با هواپیما به مدینه بروند،و از آنجا در مسجد شجره مُحرم شوند و با اتومبیلی که سقف ندارد به مکه بروند و یا آنکه بروند جده بقصد رفتن به جحفه و در صورت امکان بروند به جحفه و از آنجا مُحرم شوند و با اتومبیل بیروپوش بروند به مکه معظمه،و اگر رفتن به میقات امکان نداشت از جده مُحرم شوند و بهتر آن است که در «حده»هم که بین جده و مکه است تجدید احرام کنند.
مسألۀ 8- نشستن در زیر سقف در حال طی منزل در شب خلاف احتیاط است گرچه جایز بودن آن به نظر بعید نیست؛بنا بر این بعید نیست جایز بودن نشستن مُحرم در هواپیمایی که شب حرکت میکند.
مسألۀ 9- در جایز نبودن سایه بالای سر قرار دادن،فرق نیست بین سواره و پیاده.
مسألۀ 10- کسانی که کشتی سوار میشوند در حال احرام زیر سقف آن نباید بروند،لکن در کنار دیوار کشتی که سایه است ظاهراً نشستن جایز است.
مسألۀ 11- استظلال در وقت طی منزل برای عذری مثل شدت گرما یا شدت سرما یا بارندگی جایز است،لکن باید کفاره بدهد.
مسألۀ 12- کفارۀ سایه قرار دادن در حال طی منزل یک گوسفند است چه با عذر سایه افکنده باشد چه با اختیار،بنا بر احتیاط واجب.
مسألۀ 13- اقوی کفایت یک گوسفند است در احرام عمره هر چند بیش از یک مرتبه سایه قرار داده باشد،و یک گوسفند است در احرام حج،هر چند بیش از یک مرتبه استظلال کرده باشد.
و در اینجا چند مسأله است:
مسألۀ 1- بیرون آوردن خون از بدن دیگری،مثل حجامت کردن او یا دندان او را کشیدن حرام نیست.
مسألۀ 2- جایز نیست به مثل خراشیدن بدن خون از آن بیرون آورد،و همین طور به مسواک نمودن خون از بن دندانها بیرون آورد.
مسألۀ 3- جایز است در حال احتیاج خون بگیرد به حجامت و غیر آن،و همین طور خون دمل را بیرون آوردن در حال احتیاج،و جرب را خاریدن در صورتی که موجب آزار است،اگر چه از آن خون درآید.
مسألۀ 4- خون از بدن درآوردن،کفاره ندارد.
و در آن چند مسأله است:
مسألۀ 1- جایز نیست بعض ناخن را هم بگیرد مگر آنکه موجب آزار شود؛مثل آنکه بعض آن افتاده باشد و بعض دیگر موجب آزار او باشد.
مسألۀ 2- جایز نیست ناخن پا را هم بگیرد،چنانچه جایز نیست ناخن دست را بگیرد.
مسألۀ 3- فرقی نیست بین آلات ناخنگیری،قیچی باشد یا چاقو یا ناخنگیر،و احتیاط واجب آن است که ازاله ناخن نکند به هیچ وجه حتی به سوهان و دندان.
مسألۀ 4- اگر انگشت زیادی داشته باشد،جایز نیست ناخن آن را بگیرد احتیاطاً،و همچنین اگر دست زیادی داشته باشد،احتیاط آن است که ناخن آن را نگیرد اگر چه بعید نیست جواز،اگر معلوم شود آن انگشت یا آن دست زیادی است.
مسألۀ 5- اگر یک ناخن از دست یا پا بگیرد یک مد طعام باید کفاره بدهد،و برای هر ناخن دست تا به ده نرسیده،باید یک مد طعام بدهد،و همچنین در ناخنهای پا.
مسألۀ 6- اگر تمام ناخن دستها و پاها را در یک مجلس بگیرد یک گوسفند کفارۀ آن است.
مسألۀ 7- اگر ناخن دستها را تماماً بگیرد در یک مجلس یا چند مجلس و در محل دیگر یا چند محل دیگر ناخن پاها را بگیرد دو گوسفند کفاره آن است.
مسألۀ 8- اگر تمام ناخن دستها را بگیرد و ناخن پاها را کمتر از ده ناخن بگیرد یک گوسفند برای ناخن دست و برای هر یک از ناخنهای پا یک مد طعام باید بدهد،و همچنین اگر ناخن پاها را بگیرد تماماً و ناخن دستها را کمتر از ده بگیرد.
مسألۀ 9- اگر پنج ناخن از پا بگیرد و پنج ناخن از دست برای هر یک باید یک مد طعام کفاره بدهد،و همچنین است اگر کمتر از ده در هر یک از دست و پا بگیرد برای هر یک باید کفاره بدهد.
مسألۀ 10- اگر بیشتر از ده ناخن داشته باشد،پس اگر تمام را بگیرد باید یک گوسفند بدهد،و احتیاط مستحب آن است که برای ناخن زیادی از ده تا،کفاره بدهد برای هر یک،یک مد.
مسألۀ 11- اگر کسی که بیشتر از ده ناخن دارد،ده ناخن اصلی را بگیرد،احتیاط واجب آن است که یک گوسفند بدهد،و اگر بعضی از ناخنهای اصلی را و بعضی از ناخنهای زیادی را بگیرد برای ناخنهای اصلی یک مد بدهد و برای زیادیها احتیاط مستحب آن است که کفاره بدهد.
مسألۀ 12- اگر تمام ناخنهای دست را گرفت و کفارۀ آن را داد و بعد در همان مجلس ناخنهای پا را تماماً گرفت،باید یک گوسفند دیگر کفاره بدهد.
مسألۀ 13- اگر کسی کمتر از ده ناخن داشت و تمام آن را گرفت برای هر یک،یک مُد طعام باید بدهد،و احتیاط مستحب آن است که یک گوسفند ذبح کند.
مسألۀ 14- اگر محتاج شد به گرفتن ناخن،احتیاط واجب آن است که کفاره به همان نحو که ذکر شد بدهد.
هر چند خون نیاید بنا بر احتیاط،و احتیاط آن است که یک گوسفند کفاره بدهد.
و در اینجا چند مسأله است:
مسألۀ 1- اگر گیاهی یا درختی در منزل مُحرم روییده شده باشد بعد از آنکه منزل او شد،پس اگر آن را خودش کاشته باشد،جایز است آن را بکند.
مسألۀ 2- اگر درختی در منزل او روییده بعد از آنکه منزل او شده، لکن خودش آن را نکاشته باشد،احتیاط آن است که آن را قطع نکند، گرچه اقوی جواز است.
مسألۀ 3- اگر گیاهی که در منزل او روییده بعد از آنکه منزل او شده و خودش آن را نکاشته باشد،احتیاط واجب آن است که آن را قطع نکند.
مسألۀ 4- اگر منزلی خریده باشد که دارای درخت و گیاه است نباید آن را قطع کند.
مسألۀ 5- درختهای میوه و درخت خرما از این حکم بیرون است و میتواند آنها را قطع کند،و در گیاهها (اذخر)که گیاه معروفی است از حکم مستثنا است و قطع آن مانع ندارد.
مسألۀ 6- اگر درختی را که جایز نیست کندنش بکند،احتیاط آن است که اگر بزرگ باشد یک گاو کفاره بدهد،و اگر کوچک باشد یک گوسفند.
مسألۀ 7- اگر بعض درخت را قطع کند،اقوی آن است که قیمت آن را کفاره بدهد.
مسألۀ 8- در قطع گیاهها کفاره نیست،بجز استغفار.
مسألۀ 9- جایز است که شتر خود را بگذارد که علف بخورد؛ولی خودش برای او قطع نکند.
مسألۀ 10- آنچه ذکر شد از قطع درخت و گیاه حرم،مختص به مُحرم نیست بلکه برای همه کس ثابت است.
مسألۀ 11- اگر به نحو متعارف راه برود و گیاهی از راه رفتن او قطع شود،اشکال ندارد.
بنا بر احوط، مثل شمشیر و نیزه و تفنگ و هر چه از آلات جنگ باشد مگر برای ضرورت،و مکروه است سلاح را همراه بردارد در صورتی که به تن او نباشد اگر ظاهر باشد،و احوط ترک آن است.
مسألۀ 1- اگر حاجی در حال احرام برای سردرد دستمالی به دور سر ببندد اگر چه تمام سر را بگیرد،کفاره ندارد.
مسألۀ 2- آنچه در حال احرام حرام است،سایه بر سر قرار دادن است؛بنا بر این اگر ماشین از زیر پلهایی که در مسیر واقع شده برود و به ناچار مُحرمین از زیر پلها عبور کنند،و یا در محل بنزین در زیر سقف متوقف شود و مُحرمین زیر سقف قرار گیرند،اشکالی پیدا نمیشود و کفاره ندارد.
مسألۀ 3- شخصی که با ماشین مسقف رانندگی میکند،باید در هر احرام یک گوسفند کفاره بدهد و با تکرار پیاده و سوار شدن کفاره تکرار نمیشود،و همچنین در سایر موارد سایه بر سر قرار دادن.
مسألۀ 4- پوشیدن نعلینی که بندهای عریضی داشته باشد؛ولی تمام روی پا را نگیرد در حال احرام مانعی ندارد.
مسألۀ 5- در شب استظلال نیست؛بنا بر این جایز است مُحرم در شب با ماشین سقفدار به مکه برود؛ولی در هوای ابری در روز جایز نیست مگر ابر به طوری تیره باشد که استظلال صدق نکند.
مسألۀ 6- جایز است از جاهای دور مثل تهران با نذر مُحرم شود؛ولی اگر زیر سقف سفر میکند،باید کفاره بدهد.
مسألۀ 7- تزریق آمپول در حال احرام مانع ندارد ولی اگر موجب بیرون آمدن خون از بدن میشود تزریق نکند،مگر در مورد حاجت و ضرورت.
مسألۀ 8- در حرام بودن سایه بر سر قرار دادن،فرقی بین سایهای که با شخص حرکت کند مثل چتر و ماشین مسقف،و سایۀ ثابت مثل پل و غیره نیست و فرقی بین اجبار و اختیار نیست؛ولی بر عبور از زیر پلهایی که در جادهها هست صادق نیست.
مسألۀ 9- کسی که حجش را باطل کند،اگر حج فاسد شده را به اتمام رسانده از احرام خارج شده،و گر نه در احرام باقی است.
مسألۀ 10- بعد از آنکه مُحرم به منزل رسید،و لو در محلههای جدید مکه که از مسجد الحرام دور هستند،میتواند برای رفتن به مسجد الحرام در ماشینهای مسقف سوار شود،یا زیر سایه برود.