مرجع: آیت الله خمینی (ره)
موضوع: قربانی کردن

ب) ذبح ‏

و در آن چند مسأله است:‏

‏‏مسألۀ 1- واجب است بر کسی که حج تمتع به جا می‌آورد ذبح یک ‏ ‏هَدْی؛یعنی یک شتر یا یک گاو یا یک گوسفند،و شتر افضل است و پس ‏ ‏از آن گاو بهتر است.‏

‏‏مسألۀ 2- کفایت نمی‌کند برای چند نفر به شرکت یک هَدْی در حال ‏ ‏‏‏اختیار،بلکه در حال ضرورت نیز محل اشکال است،و احتیاط واجب ‏ ‏جمع بین شرکت در ذبح و روزه است که ذکر می‌شود.‏

‏‏مسألۀ 3- سایر حیوانات غیر از سه حیوان مذکور کافی نیست.‏

‏مسألۀ 4- در هَدْی چند چیز معتبر است و باید مراعات شود:‏

‏‏اول: آنکه اگر شتر باشد سن آن کمتر از پنج سال نباشد و داخل در ‏ ‏شش سال شده باشد،و اگر گاو است بنا بر احتیاط واجب کمتر از دو سال ‏ ‏نباشد و داخل در سه سال شده باشد،و همچنین در بُز کمتر از سن گاو ‏ ‏نباشد،و در میش به احتیاط واجب کمتر از یک سال نباشد و داخل در ‏ ‏سال دوم شده باشد؛‏

‏‏دوم: باید صحیح باشد،پس حیوان مریض کافی نیست،حتی مثل ‏ ‏کچلی بنا بر احتیاط؛‏

‏‏سوم: باید خیلی پیر نباشد؛‏

‏‏چهارم: باید تام الاجزاء باشد،و ناقص کافی نیست؛پس اگر واضح ‏ ‏باشد کوری یا لنگی آن بنا بر اقوی کافی نیست،و اگر واضح نباشد به ‏ ‏احتیاط واجب کافی نیست و احتیاط واجب آن است که چشمش سفید ‏ ‏نشده باشد و باید گوش‌بریده و دم‌بریده و شاخ داخل آن شکسته یا بریده ‏ ‏نباشد؛‏

‏‏پنجم: باید لاغر نباشد،و اگر در گُردۀ او پیه باشد کافی است،و ‏ ‏احتیاط آن است که آن را در عرف لاغر نگویند؛‏

‏‏ششم: باید «خصی»نباشد؛یعنی باید خصْیَتَیْن آن را بیرون نیاورده ‏ ‏باشند؛‏

‏‏هفتم: باید بیضۀ آن را نکوبیده باشند به احتیاط واجب؛‏

‏‏هشتم: باید در اصل خلقت بی‌دُم نباشد به احتیاط واجب،و اگر گوش ‏ ‏یا شاخ در خلقت اصلی نداشته باشد بعید نیست کفایت،اگر چه خلاف ‏ ‏احتیاط است؛‏

‏‏نهم: در اصل خلقت بی‌بیضه نباشد.‏


‏‏و در اینجا چند مسأله است:‏

‏‏مسألۀ 1- اگر غیر از خصی یافت نشود بعید نیست کفایت ذبح خصی، ‏ ‏گر چه احتیاط در جمع بین آن و سالم است در ماه ذی الحجۀ همان سال، ‏ ‏و اگر نشد سال دیگر،یا جمع بین ناقص و روزه.‏

‏‏مسألۀ 2- گاومیش در ذبح واجب،کافی است لکن گفته‌اند کراهت ‏ ‏دارد.‏

‏‏مسألۀ 3- اگر حیوان،شاخ خارجش شکسته یا بریده باشد اشکال ‏ ‏ندارد؛و شاخ خارج،شاخ سخت سیاهی است که به منزلۀ غلاف است از ‏ ‏برای شاخ داخل که آن شاخ سفید است.‏

‏‏مسألۀ 4- شکاف داشتن گوش و سوراخ بودن آن مانع ندارد،و ‏ ‏احتیاط آن است که چنین نباشد.‏

‏‏مسألۀ 5- باید ذبح را بعد از رَمْی جمرۀ عقبه بکند به احتیاط واجب.‏

‏‏مسألۀ 6- یک گوسفند کمتر چیزی است که کافی است برای ذبح، ‏ ‏لکن هر چه بیشتر ذبح کند افضل است و در روایت است که ‏ ‏رسول خدا - صلی اللّه علیه و آله - صد شتر همراه آوردند،سی و چهار تای ‏ ‏آنها را برای حضرت امیر المؤمنین - علیه السلام - نحر کردند و شصت و ‏ ‏شش تای آنها را برای خودشان.‏

‏‏مسألۀ 7- اگر هَدْی یافت نشود قیمت آن را پیش شخص امینی ‏‏‏‏بگذارد که در بقیه ذی الحجه بگیرد و در منی ذبح کند،و اگر در این سال ‏ ‏ممکن نشود سال بعد این کار را بکند.‏

‏‏مسألۀ 8- اگر هَدْی ناقص یافت شود (از غیر جهت خصی بودن که ‏ ‏گذشت)احتیاط واجب آن است که آن را ذبح کند و یک هَدْی تام هم در ‏ ‏بقیه ذی الحجه،و اگر نشد در سال آینده ذبح کند،و احتیاط بهتر آن است ‏ ‏که جمع کند بین هَدْی ناقص و هَدْی تام به طوری که گفته شد و روزه به ‏ ‏نحوی که ذکر شد.‏

‏‏مسألۀ 9- احتیاط واجب آن است که ذبح هَدْی را از روز عید تأخیر ‏ ‏نیندازد.‏

‏‏مسألۀ 10- اگر به واسطۀ عذری مثل فراموشی یا غیر آن ذبح را در ‏ ‏روز عید نکرد،احتیاط واجب آن است که در ایام «تشریق»ذبح کند،و اگر ‏ ‏نشد در بقیه ماه ذی الحجه،و در تأخیر عمدی نیز همین حکم است.‏

‏‏مسألۀ 11- اگر حیوانی را به گمان آنکه صحیح و سالم است ذبح کرد ‏ ‏بعد معلوم شد که مریض یا ناقص بوده،کافی نیست و باید دوباره ذبح کند.‏

‏‏مسألۀ 12- اگر حیوانی را به گمان چاقی ذبح کرد،بعد معلوم شد لاغر ‏ ‏است،کافی است.‏

‏‏مسألۀ 13- اگر حیوانی را به گمان لاغری خرید و به امید آنکه چاق ‏ ‏درآید برای اطاعت خدا رجائاً ذبح کرد و بعد معلوم شد چاق است،کافی ‏ ‏است.‏

‏‏مسألۀ 14- اگر احتمال نمی‌داد که حیوان چاق است یا احتمال می‌داد، ‏ ‏لکن از روی بی‌مبالاتی ذبح کرد نه به امید موافقت امر خداوند کافی ‏ ‏نیست. ‏

‏‏مسألۀ 15- اگر لاغری آن را اعتقاد داشت و به واسطۀ جهل به مسأله ‏ ‏برای اطاعت خداوند ذبح کرد،بعد معلوم شد چاق است،احتیاط واجب ‏ ‏در اعاده است.‏

‏‏مسألۀ 16- اگر ناقص بودن را اعتقاد داشت و به واسطۀ جهل به مسأله ‏ ‏برای اطاعت خداوند ذبح کرد و بعد معلوم شد صحیح است،ظاهراً کافی ‏ ‏باشد.‏

‏‏مسألۀ 17- احتیاط آن است که ذبیحه را سه قسمت کنند،یک قسمت ‏ ‏را هدیه بدهند و یک قسمت را صدقه بدهند،و قدری هم از ذبیحه ‏ ‏بخورند و صدقه را به مؤمنین بدهند،و لکن هیچ یک از این احتیاطها ‏ ‏واجب نیست،و اگر صدقه را به فقرای کفار بدهد یا آنکه تمام ذبیحه را به ‏ ‏آنها بدهد،اشکال ندارد و ضامن حصۀ فقرا نیست،لکن احتیاط خصوصاً ‏ ‏در خوردنِ قدری از ذبیحه خیلی مطلوب است.‏

‏‏مسألۀ 18- جایز است که ذبح را کسی دیگر به نیابت انجام دهد و ‏ ‏نیت را نایب کند،و احتیاطاً خود شخص هم نیت کند.‏

‏‏مسألۀ 19- احتیاط واجب آن است که ذابح مؤمن باشد،بلکه خالی از ‏ ‏وقت نیست،و همین طور در ذبح کفارات.‏

‏‏مسألۀ 20- در صورتی که قربانی به دست غیر مؤمن انجام گیرد کفایت ‏ ‏نمی‌کند،و باید دو مرتبه قربانی کند هر چند در وقت قربانی متوجه نشود ‏ ‏که ذابح مؤمن نیست،یا جاهل به مسأله باشد.‏

‏‏مسألۀ 21- ذبح هم از عبادات است و در آن نیت خالص و قصد ‏ ‏اطاعت خداوند لازم است.‏

‏‏مسألۀ 22- احتیاط آن است که اگر احتمال نقص یا مرض در گوسفند ‏‏‏‏بدهند آن را معاینه کنند،اگر چه اقوی در احتمال آنکه عیبی حادث شده ‏ ‏باشد،مثل آنکه احتمال بدهد گوش یا دمش را بریدند یا آن را خصی ‏ ‏کردند،عدم لزوم معاینه است،و احتیاط در عیبهایی که محتمل است از ‏ ‏حال تولد داشته و مادرزاد بوده،ترک نشود.‏

‏‏مسألۀ 23- اگر بعد از ذبح کردن احتمال داد ناقص بودن یا نداشتن ‏ ‏سایر شرایط را،اعتنا نکند.‏

‏‏مسألۀ 24- اگر به کسی نیابت داد برای خریداری کردن و ذبح،و نایب ‏ ‏انجام داد و بعد از آن شخص مُحرم احتمال داد که نایب به شرایط عمل ‏ ‏نکرده باشد به این احتمال اعتنا نکند،و ذبح کافی است.‏

‏‏مسألۀ 25- اگر کسی را نایب کرد برای خریداری و ذبح،باید علم پیدا ‏ ‏کند یا اطمینان به اینکه عمل کرده است،و گمان کفایت نمی‌کند.‏

‏‏مسألۀ 26- اگر نایب عمداً بر خلاف دستور شرع در اوصاف ذبیحه یا ‏ ‏در کشتن آن عمل کرد ضامن است و باید غرامت آن را بدهد،و باید ‏ ‏دو مرتبه ذبح کند.‏

‏‏مسألۀ 27- اگر نایب از روی اشتباه یا جهل بر خلاف دستور عمل کند ‏ ‏اگر برای عمل اجرت گرفته است ضامن است،و الّا معلوم نیست ضامن ‏ ‏باشد،و در هر صورت باید اعاده شود.‏


‏‏و در اینجا چند مسأله راجع به بدل ذبیحه است:‏

‏‏مسألۀ 1- اگر قادر نباشد بر ذبح باید سه روز در حج و هفت روز پس ‏ ‏از مراجعت از حج روزه بگیرد.‏

‏‏مسألۀ 2- مراد از اینکه قادر بر ذبح نباشد آن است که نه هَدْی را ‏ ‏داشته باشد،و نه پولش را. ‏

‏‏مسألۀ 3- اگر می‌تواند بدون زحمت و مشقت قرض کند و در ازای ‏ ‏قرض چیزی که ادا کند داشته باشد،باید قرض کند و ذبح کند.‏

‏‏مسألۀ 4- اگر می‌تواند بدون مشقت چیزی که زاید از مئونۀ سفر است ‏ ‏بفروشد باید بفروشد،و هَدْی بخرد،لکن لباس را هر چه باشد لازم ‏ ‏نیست بفروشد.‏

‏‏مسألۀ 5- لازم نیست کسب کند و پول هَدْی را تهیه کند،لکن اگر ‏ ‏کسب کرد و تهیه کرد باید ذبح کند.‏

‏‏مسألۀ 6- اگر چه لباس را لازم نیست بفروشد،لکن اگر لباس زاید ‏ ‏داشت و فروخت ظاهراً باید ذبح کند،و احتیاط آن است که روزه هم ‏ ‏بگیرد.‏

‏‏مسألۀ 7- این سه روزِ روزه را باید در ماه ذی الحجه بگیرد،و احتیاط ‏ ‏واجب آن است که از هفتم تا نهم بگیرد،و جلوتر نگیرد.‏

‏‏مسألۀ 8- باید این سه روز دنبال هم باشد.‏

‏‏مسألۀ 9- اگر روز هفتم نتوانست روزه بگیرد،روز هشتم و نهم بگیرد ‏ ‏و یک روز دیگر بعد از مراجعت از منی بگیرد،و احتیاط آن است که بعد ‏ ‏از ایام تشریق که یازدهم و دوازدهم و سیزدهم است بگیرد.‏

‏‏مسألۀ 10- این سه روزِ روزه را در ایام تشریق در منی جایز نیست ‏ ‏بگیرد،بلکه در ایام تشریق در منی روزه برای همه کس حرام است،چه ‏ ‏حج به جا بیاورد یا نه.‏

‏‏مسألۀ 11- احتیاط مستحب برای کسی که روز هفتم را روزه نگرفته و ‏ ‏هشتم و نهم را گرفته،آن است که بعد از مراجعت از منی سه روز روزه ‏ ‏بگیرد - که اول آن،روز کوچ کردن است یعنی سیزدهم - و متوالی بگیرد،و ‏ ‏‏‏قصدش آن باشد که سه روز از پنج روز برای ادای روزه واجب باشد.‏

‏‏مسألۀ 12- اگر روز هشتم را روزه نگرفت،روز نهم را هم نگیرد و بعد ‏ ‏از مراجعت از منی سه روز دنبال هم بگیرد.‏

‏‏مسألۀ 13- جایز است اگر از هشتم روزه تعویق افتاد تا آخر ذی الحجه ‏ ‏هر وقت بخواهد این سه روز را روزه بگیرد،اگر چه احتیاط آن است که ‏ ‏بعد از ایام تشریق فوراً بگیرد.‏

‏‏مسألۀ 14- این سه روز را در سفر می‌تواند روزه بگیرد و لازم نیست ‏ ‏در مکه قصد اقامت کند،بلکه اگر برای ماندن سه روز در مکه ‏ ‏مهلت نیست،بین راه هم جایز است بگیرد.‏

‏‏مسألۀ 15- اگر سه روز روزه را گرفت و بعد از آن متمکن شد از ‏ ‏هَدْی،لازم نیست ذبح کند،لکن اگر قبل از تمام شدن سه روز متمکن شد ‏ ‏باید ذبح کند.‏

‏‏مسألۀ 16- اگر این سه روزِ روزه را نگرفت تا ماه ذی الحجه تمام شد ‏ ‏باید هَدْی را خودش یا نایبش در منی ذبح کند،و روزه فایده ندارد.‏

‏‏مسألۀ 17- باید این سه روز روزه را بعد از احرام به عمره به جا آورد و ‏ ‏قبل از آن نمی‌تواند.‏

‏‏مسألۀ 18- هفت روز بقیه را باید بعد از مراجعت از سفر حج روزه ‏ ‏بگیرد.‏

‏‏مسألۀ 19- احتیاط واجب آن است که پی در پی به جا آورد.‏

‏‏مسألۀ 20- جایز نیست این هفت روز را در مکه یا در راه روزه بگیرد، ‏ ‏مگر آنکه بنای اقامت در مکه داشته باشد،در این صورت اگر مدتی ‏ ‏بگذرد که در آن مدت می‌توانست به وطن خود مراجعت کند جایز است ‏ ‏‏به جا آورد،و همچنین جایز است اگر یک ماه بماند.‏

‏‏مسألۀ 21- در این ایام که با هواپیما مراجعت می‌کنند بعید نیست ‏ ‏برای کسی که در مکه اقامت کرده جایز باشد به همان مقداری که ‏ ‏هواپیما اشخاص را به محل می‌رساند صبر کند و روزه بگیرد،لکن ‏ ‏احتیاط خلاف آن است و به احتیاط واجب جمع بین سه روز و هفت روز ‏ ‏را نکند.‏

‏‏مسألۀ 22- اگر در غیر مکه چه در راه یا در بلدی غیر از وطن خودش ‏ ‏اقامت کرد ظاهراً نتواند هفت روز روزه را در آنجا بگیرد اگر چه به ‏ ‏مقداری صبر کند که اگر راه می‌پیمود به وطن می‌رسید.‏

‏‏مسألۀ 23- ابتدای ماهی را که اگر بماند در مکه جایز است روزه را ‏ ‏بگیرد و همین طور ابتدای حساب موقع رسیدن به وطن را ظاهراً باید از ‏ ‏وقتی که بنای مجاورت یا اقامت به مکه کرد حساب کند.‏

‏‏مسألۀ 24- اگر متمکن از روزه گرفتن شد و قبل از آنکه روزه بگیرد ‏ ‏مرد،واجب است ولیّ او سه روز را قضا کند بنا بر اقوی،و هفت روز دیگر ‏ ‏را بنا بر احتیاط واجب.‏

‏‏مسألۀ 25- لازم نیست بعد از برگشتن به بلد خود در همان جا ‏ ‏روزه بگیرد،پس اگر در جای دیگر قصد اقامت کرد،می‌تواند ‏ ‏بگیرد.‏

‏‏مسألۀ 26- اگر متمکن از سه روز روزه نشد در مکه و برگشت به محل ‏ ‏خود،در صورتی که ماه ذی الحجه باقی است می‌تواند در محل بگیرد، ‏ ‏لکن با هفت روزْ روزه فاصله بدهد و اگر ماه گذشته باشد باید هَدْی ذبح ‏ ‏کند،اگر چه به وسیله شخص امینی باشد. ‏


مسائل متفرقۀ هَدْی ‏

مسألۀ 1- تقسیم قربانی به سه قسم واجب نیست،و فروش یا هبه ‏ ‏سهم فقیر قبل از قربانی و بدون قبض آن باطل است؛بنا بر این،عمل ‏ ‏بعضی که به ادعای فقر یا وکالت از فقیر ثلث فقیر را از قربانی به خود ‏ ‏حاجی می‌فروشند یا هبه می‌کنند،صحیح نیست.‏

‏‏مسألۀ 2- گفته می‌شود که در منی،مسلخ فعلی کمی در وادی مُحسَّر ‏ ‏ساخته شده و در این صورت هر چند در صورت امکان و لو تا آخر ‏ ‏ذیحجه باید در منی قربانی کنند،لکن قربانی در مسلخ جدید مجزی ‏ ‏است.‏

‏‏مسألۀ 3- کسی که اجیر در حج است می‌تواند برای قربانی،شخص ‏ ‏ثالثی را وکیل کند و وکیل مزبور نیت قربانی حجی که موکلش از طرف ‏ ‏موکل خود انجام می‌دهد را می‌نماید.‏

‏‏مسألۀ 4- تأخیر ذبح از روز عید عمداً جایز نیست علی الاحوط،لکن ‏ ‏اگر تأخیر شد عمداً یا جهلاً یا نسیاناً،ذبح در شب کفایت می‌کند.‏

‏‏مسألۀ 5- کسانی که وکیل دیگری هستند که برای او قربانی کنند ‏ ‎‏می‌توانند قبل از اینکه حَلْقْ یا تقصیر کنند قربانی دیگری را ذبح نمایند.‏