۴۸۵ . امور لازم در طواف: اموری که رعایت آن در طواف واجب خانۀ خدا لازم است عبارتاند از:
1. نیّت؛
2. پاک بودن از حدث اکبر و اصغر؛
3. پاک بودن بدن و لباس از نجاست؛
4. ختنه برای مردان ؛
5 و 6. شروع از حجرالأسود و ختم به آن؛
7. حرکت به کیفیت معتبر در طواف؛
8. طواف کردن در بیرون حجر اسماعیل (علیه السلام)؛
9. رعایت محدودۀ طواف؛
10. داخل نشدن به خانه کعبه و ملحقات آن در حین طواف؛
11. با اختیار طواف کردن؛
12. هفت دور طواف کردن بدون کم و زیاد؛
13. رعایت ترتیب بین اجزای طواف؛
14. رعایت موالات عرفی بین اجزای طواف؛
15. اطمینان به عدد دورها؛
16. اجتناب زنان از نقاب؛
17. ترک قران بین دو طواف؛
18. مباح بودن لباس طواف و وسیلۀ آن، بنابر احتیاط.
و چون طوافکننده در معرض دید ناظر محترم است باید خود را بپوشاند؛ خواه طواف واجب باشد یا مستحب. اما این امر جزء واجبات طواف نیست.
۴۸۶ . امور معتبر در نیت طواف: در نیت طواف، سه چیز معتبر است:
1. قصد عمل: یعنی نیت کند هفت دور طواف خانۀ خدا را به این قصد که از محاذی حجرالأسود شروع و به همان جا ختم نماید. و همین که قصد طواف صحیح داشته باشد کافی است.
2. قصد تعیین: یعنی در نیت، نوع طواف را مشخص کند که طواف واجب است یا مستحب؛ و اگر دو نوع طواف بر عهده دارد (مثلاً طواف نذر و طواف عمره)باید آن را هرچند بهصورت اجمالی مشخص کند.
3. قصد قربت: یعنی طواف را با نیت خالص برای خداوند متعال انجام دهد و فرق نیست که انگیزۀ او از انجام عمل برای خدا، محبت خداوند باشد یا ترس از جهنم یا شوق به بهشت و ثواب یا غیر آن.
۴۸۷ . به زبان آوردن نیت: لازم نیست طوافکننده نیّت طواف را به زبان آورد یا حتی از قلب خود بگذراند؛ بلکه نیت ارتکازی کافی است، یعنی همین مقدار که اگر بپرسند چه میکنی؟ به طور مثال بگوید «طواف عمرۀ تمتعی را که به آن محرم شدهام انجام میدهم» کافی است.
۴۸۸ . نیت کردن پیش از رسیدن به حجر الأسود: اگر قبل از رسیدن به حجرالأسود نیت کند که برای خدا هفت دور از حجرالأسود تا حجرالأسود برای عمرۀ تمتُّع طواف میکنم کافی است و تجدید نیت، موقع رسیدن به حجرالأسود و همچنین در دورهای بعد لازم نیست.
۴۸۹ . طهارت از حدث در طواف واجب: کسی که طواف واجب بجا میآورد باید از حدث اصغر و اکبر پاک باشد؛ یعنی با وضو بوده و از جنابت و حیض و نفاس پاک باشد؛ و اگر بدون طهارت طواف کند طواف او باطل است؛ هرچند از روی غفلت یا به خاطر ندانستن مسأله باشد.
۴۹۰ . طهارت از حدث برای نابالغ: کودک نابالغ ممیز هم باید برای طواف واجب، از حدث اصغر و اکبر پاک باشد؛ ولی برای بچۀ غیر ممیز طهارت لازم نیست.
۴۹۱ . مقصود از طواف واجب: مقصود از طواف واجب که طهارت از حدث در آن شرط است طواف عمره یا حج یا طواف نساء است. این حکم در طواف عمره و حج مستحب که پس از احرام بستن، بقیۀ اعمال آن از جمله طواف، واجب میشود نیز جاری است.
۴۹۲ . کفایت غسل از وضو: غسل جنابت بدون تردید کفایت از وضو میکند و غسلهای واجب دیگر و نیز غسلهایی که استحباب آنها ثابت شده است (مانند غسل احرام، غسل جمعه، غسل ورود به مسجدالنبی (صلی الله علیه وآله)، غسل زیارت خانۀ خدا)، کفایت از وضو میکند؛ هرچند احتیاط مؤکَّد استحبابی آن است که در نماز و طواف واجب خانۀ خدا به این غسلها اکتفا نکند.
۴۹۳ . معذور از وضو و غسل: کسی که میخواهد طواف کند، اگر از وضو گرفتن یا غسل کردن معذور است، چنانچه امید دارد عذرش برطرف شود، بنابر احتیاط باید صبر کند تا عذرش برطرف گردد و اگر از آن ناامید است یا نمیتواند صبر کند، باید به جای وضو یا غسل، تیمم کند. البته محدث به حدث اصغر اگر در وسعت وقت، رجاءً تیمم کرده بعد معلوم شود که تا تنگی وقت عذرش باقی بوده، کفایت میکند.
۴۹۴ . حدث اصغر بعد از تیمم بدل از غسل: کسی که بدل از غسل، تیمم کرده و بعد کاری که وضو را باطل میکند برای او پیش آمده، باید وضو بگیرد، و اگر نمیتواند وضو بگیرد، بدل از وضو تیمم کند.
۴۹۵ . شک در طهارت گرفتن: کسی که میداند قبلًا باطهارت نبوده، اگر شک کند طهارت گرفته است، باید بنا را بر این بگذارد که طهارت ندارد و پس از طهارت گرفتن، طواف کند.
۴۹۶ . شک در حدث: کسی که میداند قبلًا باطهارت بوده، اگر شک کند حدثی از او سر زده، لازم نیست دوباره وضو بگیرد و یا غسل نماید؛ خواه قبل از طواف شک کند، یا در اثنای طواف، یا بعد از آن.
۴۹۷ . شک در وضو داشتن در اثنای طواف: اگر در اثنای طواف شک کند که وضو داشته یا نه، باید پس از گرفتن وضو، طواف را از سر بگیرد؛ خواه بعد از دور چهارم باشد یا قبل از آن؛ مگر آنکه بداند وضو داشته و شک کند که بعد از آن حدثی از وی سر زده است یا خیر.
۴۹۸ . شک در انجام غسل در اثنای طواف: اگر در اثنای طواف شک کند که غسل جنابت یا حیض یا نفاس کرده یا نه، باید فوراً از مسجد الحرام بیرون برود، و پس از غسل، طواف را تمام کرده و نماز آن را بخواند و سپس آن را اعاده کند؛ خواه قبل از تمام شدن دور چهارم شک کرده باشد یا بعد از آن.
۴۹۹ . شک در طهارت پس از پایان طواف: اگر بعد از تمام شدن طواف شک کند که آن را با طهارت بجا آورده یا نه، چنانچه احتمال بدهد در حال طواف به طهارت خود توجه داشته طوافش صحیح است، در غیر این صورت، طوافش باطل است و باید پس از تحصیل طهارت آن را اعاده کند. همچنین اگر مسأله را نمیدانسته بنا بر احتیاط بعد از تحصیل طهارت و خواندن نماز طواف، اصل طواف و نمازش را دوباره بجا آورد.
۵۰۰ . رعایت احتیاط با وجود حکم به صحت طواف: در تمام شکهایی که طواف با آنها صحیح است و حاجی میتواند بنا را بر طهارت بگذارد، انجام طواف و نماز با طهارت یقینی بهتر است؛ به این معنا که اگر هنوز طواف نکرده، تجدید وضو کند، یا رجاءً غسل بجا آورد و سپس طواف و نماز آن را بجا آورد، و اگر در حین طواف بوده یا آن را به اتمام رسانده، پس از تکمیل، دوباره با طهارت جدید، طواف و نماز را اعاده کند تا اگر احیاناً روشن شد که طهارت نداشته، دچار مشکل نشود.
۵۰۱ . مبادرت مستحاضه برای انجام اعمال: مستحاضه لازم نیست برای طواف صبر کند تا پاک شود، بلکه در همان حالت استحاضه میتواند طواف کند؛ هرچند مطمئن باشد قبل از گذشتن وقت عمره یا حج، پاک خواهد شد.
۵۰۲ . وظیفۀ مستحاضه برای طواف: مستحاضه باید برای طواف، کارهایی را که برای نماز لازم است انجام داده و بعد از آن فوراً طواف کند؛ و چنانچه بین انجام این کارها و طواف فاصله بیفتد، در صورتی که پس از وضو یا غسل تا پایان طواف خون نیامده، طوافش صحیح است؛ و گرنه باید برای طواف دوباره این کارها را انجام دهد.
۵۰۳ . طواف در پاکی بین روزهای حیض: اگر در بین روزهایی که زن خون میبیند یک یا چند روز پاک شود، به طوری که در باطن هم خون نباشد، در روزهایی که پاک شده حائض نیست؛ هرچند روزهایی که خون دیده و روزهایی که در وسط پاک شده، بر روی هم از ده روز بیشتر نباشد؛ بنابراین اگر مثلاً سه روز خون ببیند و دو روز پاک شود و دوباره چهار روز خون ببیند، در مدّت دو خون، حائض، و در دو روز وسط، پاک میباشد و میتواند غسل کند و طواف و نماز آنرا بجا آورد، و کفایت میکند.
۵۰۴ . قرص خوردن بانوان برای عقب انداختن حیض: بانوان میتوانند با خوردن قرص، عادت خود را به عقب بیندازند و طواف عمره و حج را بجا آورند.
۵۰۵ . وظیفۀ فاقد الطهورین در انجام طواف: شخصی که میخواهد طواف کند اگر آب و چیزی که تیمم بر آن صحیح است پیدا نکند و از یافتن آن دو ناامید باشد، باید نایب بگیرد و احتیاط مستحب در غیر جنب و حائض و نفساء و مستحاضۀ کثیره -که بدون غسل نمیتوانند وارد مسجد الحرام شوند- آن است که خودش نیز طواف کند.
۵۰۶ . پاکی بدن و لباس: کسی که طواف واجب بجا میآورد باید بدن و لباسش پاک باشد و طواف در بدن یا لباس نجس باطل است.
۵۰۷ . طهارت بدن و لباس بچۀ غیر ممیز: پاک بودن بدن و لباس بچۀ غیر ممیز، در حال طواف لازم نیست.
۵۰۸ . طواف با نجاسات بخشوده شده در نماز: طواف کردن با نجاساتی که در نماز بخشوده شده است مانند خون کمتر از درهم و همچنین نجاست عینک و انگشتر و جامهای که نمیتوان عورت را با آن پوشاند، مانند کلاه و جوراب اشکال ندارد؛ البته احتیاط مستحب در اجتناب است.
۵۰۹ . طواف با خون جراحت: برای طواف و نماز آن، تطهیر زخم یا جراحت یا دملی که خوب نشده و قسمتهایی از بدن و لباس که معمولاً به خون آنها نجس میشود لازم نیست؛ و اگر خوب شده باید بدن و لباس را تطهیر کند؛ مگر اینکه این کار برای او ضرر داشته یا همراه با مشقت زیاد باشد.
۵۱۰ . همراه داشتن نجس در طواف: اگر چیز نجسی همراه طوافکننده باشد اشکال ندارد و به طواف او صدمهای نمیزند.
۵۱۱ . نجاست بدن یا لباس طوافکننده و مشقت تطهیر یا تعویض آن: کسی که بدن یا لباسش به خونی که بخشوده نشده آلوده باشد و تطهیر یا تعویض آن مشقت داشته باشد، اگر نمیتواند طواف را تا زمانی که تطهیر یا تبدیل آن بدون مشقت ممکن است به تأخیر اندازد، میتواند با همان بدن یا لباس نجس طواف کند؛ و اگر میتواند باید طواف را به تأخیر انداخته یا با تحمل مشقت، تطهیر کرده و طواف نماید.
۵۱۲ . طواف با بدن یا لباس آلوده به خونهای سهگانه: طواف واجب با بدن یا لباسی که به خون حیض، نفاس یا استحاضه و یا خون حیوان حرام گوشت آلوده است، صحیح نیست؛ هرچند کمتر از مقدار درهم باشد.
۵۱۳ . التفات به نجاست بدن و لباس در اثنای طواف: اگر در بین طواف واجب ببیند بدن یا لباسش نجس است، باید طواف را رها کند و پس از آب کشیدن آن، طوافش را ادامه داده و کامل کند. حتی اگر قبل از تکمیل دور چهارم هم باشد یا از مطاف خارج شود یا با تطهیر، موالات از بین برود.
در این حکم فرقی نیست که در همان موقع نجس شده یا از قبل نجس باشد، و فرقی نیست که قبلاً اطلاع از نجاست داشته و فراموش کرده یا هیچ گونه اطلاع قبلی نداشته باشد.
۵۱۴ . آگاه شدن بر نجاست بدن یا لباس پس از طواف: اگر طوافکننده پس از پایان طواف بفهمد یا یادش بیاید که با بدن یا لباس نجس طواف کرده، طوافش صحیح است.
۵۱۵ . شک در نجاست بدن و لباس: کسی که شک دارد لباس یا بدنش نجس است، میتواند در آن حال طواف کند؛ مگر آنکه نجاست آن اثبات شود یا اثبات شود که قبلًا نجس بوده است.
۵۱۶ . رعایت سایر شرایط لباس نماز گزار در طواف: به جز طهارت، رعایت سایر شرایط لباس نمازگزار در لباسی که هنگام طواف واجب میپوشند، شرط نیست؛ هرچند رعایت آن مطابق احتیاط استحبابی است.
۵۱۷ . مختون بودن: مردی که میخواهد طواف -واجب یا مستحب- بجا آورد باید ختنه شده باشد، وگرنه طوافش باطل است؛ اگر چه توجه نداشته باشد. احتیاط مستحب آن است که این شرط دربارۀ پسرهای نابالغ نیز مراعات شود.
۵۱۸ . معذور از ختان: مردی که از ختنه معذور است باید برای طواف نایب بگیرد و پس از طواف او، خودش نماز طواف را بجا آورد.
۵۱۹ . ختنۀ مادرزادی: اگر شخصی ختنه کرده به دنیا بیاید، طوافش صحیح است.
۵۲۰ . شروع و ختم طواف به حجر الاسود: باید طواف را از مقابل گوشهای از کعبه که حجرالأسود در آن قرار دارد شروع کند و به همانجا ختم نماید؛ و در تشخیص روبروی حجرالأسود، دقت لازم نیست؛ بلکه همین اندازه که از جایی شروع کند که در عرف بگویند از حجرالأسود شروع کرده و به آن ختم نموده، کافی است.
۵۲۱ . نیت اجمالی برای محل شروع و ختم طواف: اگر کسی پیش از رسیدن به حجرالأسود اجمالاً نیت کند که مثلاً اولین جایی که محاذات حاصل میشود اولِ طواف، و بعد از هفت دور، همان جا آخرِ طواف من باشد، کافی است؛ هرچند تفصیلاً نداند که اولین خط محاذات حجرالأسود کجاست؛ و اگر در نهایت طواف، به جهت اطمینان به اتمام دور هفتم از آن خط عبور کرد، اشکالی ندارد.
۵۲۲ . شروع طواف از قبل حجرالأسود یا بعد آن: اگر کسی طواف را قبل از حجرالأسود -مثلاً از رکن یمانی- شروع کند، همۀ طوافش باطل است؛ خواه از روی علم و عمد باشد یا به خاطر غفلت یا ندانستن مسأله یا اشتباه در تشخیص رکن حجرالأسود. همچنین اگر بعد از حجرالأسود -مثلاً از مقابل در کعبه- طواف را شروع کند، همۀ طوافش باطل است.
۵۲۳ . وسواس در طواف: طواف کردن بدون دقتهای صاحبان وسوسه به همان گونه که همۀ مسلمین طواف میکنند صحیح است و توقف نمودن و جلو و عقب رفتن قبل از شروع در هر دور لازم نیست؛ بلکه گاهی موجب حصول خلل در طواف نیز میشود.
۵۲۴ . حرکت در خلاف مسیر عقربههای ساعت: طوافکننده باید در هر حال از حجرالأسود به سمت در خانه طواف نماید؛ یعنی بر خلاف جهت حرکت عقربههای ساعت، طواف کند.
۵۲۵ . قرار گرفتن کعبه در سمت چپ طوافکننده: در حال طواف لازم نیست روی طوافکننده به طرف جلو و شانۀ چپ او به سمت خانۀ کعبه باشد. بنابراین طوافکننده میتواند در حالی که رویش به سوی کعبه است طواف کند؛ بلکه اگر همان مسیر طواف را عقبعقب برود یا گاهی پشت او به کعبه شود، طوافش صحیح است.
۵۲۶ . سمت شانهها هنگام دور زدن: دور زدن به نحو متعارف کافی است؛ بنابراین کسی که به طور متعارف دور میزند، اگر موقع رسیدن به گوشههای خانه، شانۀ چپ او از محاذات کعبه خارج شود -بلکه اگر خانه متمایل به پشت او گردد- اشکال ندارد.
۵۲۷ . سمت شانهها برای افراد عاجز: طواف دادن افراد ناتوان در مسیر بقیۀ طوافکنندگان، کافی است و لازم نیست در حال طواف، شانۀ چپ آنها به طرف کعبه باشد.
۵۲۸ . طواف به نحو غیر متعارف: ظاهراً طواف کردن به طوری که در بیشتر حالات طواف پشت به کعبه باشد، صحیح نیست. ولی اگر در بعضی از قسمتهای جزئی طواف پشت به کعبه شود، کما اینکه در حال ازدحام برای بسیاری از طوافکنندگان پیش میآید، اشکال ندارد.
۵۲۹ . نگاه کردن به چپ و راست در حال طواف: در حال طواف، لازم نیست روی طوافکننده به طرف جلو باشد و میتواند به چپ و راست یا پشت سر نگاه کند.
۵۳۰ . کیفیت حرکت در طواف: در طواف کردن به هر شکل حرکت کند مانع ندارد؛ آهسته برود یا تند، سواره باشد یا پیاده؛ ولی بهتر آن است که با آرامش حرکت کند و به خواندن دعاهای طواف و ذکر خدا مشغول باشد.
۵۳۱ . طواف بهصورت نشسته یا سواره: طواف در حال اختیار باید ایستاده انجام شود و طواف کردن در حال نشسته صحیح نیست؛ مگر برای کسی که سواره طواف میکند.
۵۳۲ . دور حجر اسماعیل گردیدن: طوافکننده باید دور حجر اسماعیل (علیه السلام) بگردد و اگر از داخل حجر اسماعیل (علیه السلام) طواف کند، باید آن دور را از حجر الاسود دوباره طواف نماید، و اعادۀ کل طواف واجب نیست -چه عالم به مسأله باشد و چه نباشد- و فرقی نمیکند که قبل از دور چهارم باشد یا بعد از آن.
۵۳۳ . ورود به حجر اسماعیل در اثنای طواف: اگر طوافکننده به قصد طواف وارد حجر شود ولی از دور زدن منصرف گشته و برگردد و از بیرون حجر آن دور را کامل کند، طواف او صحیح است؛ هرچند احتیاط مستحب در آن است که رجاءً قسمت اول آن دور را نیز بجا آورد. همچنین است اگر به قصد استراحت وارد حجر شود.
۵۳۴ . طواف بر دیوار حجر: طوافکننده باید احتیاط کند و در هنگام طواف روی دیوار حجر هم نرود. پس اگر کسی از روی دیوار حجر طواف کند باید طواف را از سر بگیرد و بنابر احتیاط مستحب باید این کار را بعد از اتمام طواف و خواندن نماز آن، انجام دهد.
ولی اگر روی دیوار استراحت کند و یا به قصد طواف، مقداری در روی دیوار حرکت کند ولی منصرف گشته، برگردد و از بیرون حجر طواف را ادامه دهد، طوافش صحیح است.
۵۳۵ . گذاشتن دست بر دیوار حجر: دست گذاردن روی دیوار حجر اسماعیل (علیه السلام) در حال طواف، مانع ندارد.
۵۳۶ . اعادۀ طواف انجام شده در حجر: اگر کسی پس از انجام اعمال حج تمتع فهمید که در طواف عمره یا حج چند دور از طواف را از داخل حجر اسماعیل دور زده، حج او صحیح است و باید آن چند دور و نماز طواف را اعاده کند.
۵۳۷ . حد مطاف در شرایط مختلف: محدودۀ اصلی مطاف، یعنی منطقهای که در شرایط عادی میتوان در آن طواف نمود، در تمام اطراف کعبه به مقدار فاصلۀ بین کعبه و مقام ابراهیم (علیه السلام) - حدوداً 12 متر - است و در شرایط عادی، طواف در فاصلۀ دورتر باطل است؛ و در این جهت فرقی بین طواف عمره و حج، و همچنین بین طواف واجب و مستحب نیست.
در ایام شلوغ که طواف همۀ حجاج در این محدوده غیرممکن یا بسیار دشوار است، حاجی میتواند دورتر از این محدوده طواف کند و اتصال به طوافکنندگان و نزدیک شدن به محدوده -حتی اگر مشقت نداشته باشد- لازم نیست.
۵۳۸ . محدودۀ طواف از طرف حجر: محدودۀ طواف در طرف حجر اسماعیل (علیه السلام) کم نمیشود بلکه از بیرون دیوار حجر محاسبه میگردد نه از کعبه.
۵۳۹ . تأخیر طواف برای رعایت محدوده: در شرایط عادی کسی که بتواند با تأخیر انداختن طواف، محدودۀ مقام ابراهیم (علیه السلام) را رعایت کند، چنانچه تأخیر طواف برایش زحمت شدید نداشته باشد باید برای صحت طواف، آن را به تأخیر اندازد تا در محدودۀ مقام ابراهیم (علیه السلام) طواف نماید.
۵۴۰ . کمک گرفتن از دیگران و نایب گرفتن برای رعایت محدوده: در شرایط عادی، اگر حتی با تأخیر طواف، رعایت محدوده ممکن نیست، چنانچه بتواند با کمک دیگران در محدوده طواف کند، باید از دیگران کمک بگیرد و در محدوده طواف نماید؛ و اگر از این هم عاجز است یا برایش مشقت شدید دارد باید برای طواف در محدوده نایب بگیرد، و بنا بر احتیاط مستحب خودش نیز در خارج محدوده طواف کند. اما اگر نایب گرفتن هم ممکن نباشد، طواف خارج محدوده برای او کافی است و رعایت نقاط نزدیکتر به مقام لازم نیست؛ بلکه اگر در آخر جمعیت هم طواف کند صحیح است.
۵۴۱ . طواف در طبقۀ دوم: طواف نباید بالاتر از سطح کعبه باشد؛ بنابراین طواف در طبقۀ دوم کفایت نمیکند و در شرایطی که چرخها تنها در طبقۀ دوم اجازه طواف دارند، کسانی که نمیتوانند -هرچند با سوار شدن بر دوش دیگری- جز در طبقۀ دوم طواف کنند، یا این کار برایشان مشقت شدید دارد، برای طواف نایب میگیرند و بنابر احتیاط مستحب خودشان نیز در طبقۀ دوم طواف داده شوند. بلی، چنانچه نتوانند برای طواف نایب بگیرند، باید احتیاط کنند و خودشان در طبقۀ دوم طواف کنند.
امّا طواف در نیمطبقه -که از کعبه بالاتر نیست- در ایام شلوغ حج (با توجه به تفصیلی که در مسألۀ 537 گذشت) اشکالی ندارد، و در هر جایی که مقام ابراهیم بین نمازگزار و کعبه باشد نماز طواف صحیح است؛ هر چند در این طبقه باشد.
۵۴۲ . خروج از محدوده در برخی دورها: طواف در خارج محدوده باطل است و اگر قسمتی از طواف، خارج محدوده باشد، از آن قسمت به بعد باطل میشود. پس اگر موالات بهم نخورده است، آن را تکمیل میکند و صورت فوت موالات، حکم قطع طواف را دارد که صورتهای مختلف آن در مسائل قطع طواف خواهد آمد.
۵۴۳ . طواف در بیرون از خانۀ خدا: طوافکننده باید بیرون از خانه و هر چه که از خانه به حساب میآید طواف کند.
۵۴۴ . ورود به کعبه در اثنای طواف: وارد شدن به کعبه از روی علم یا جهل یا سهو، همۀ طواف را باطل میکند؛ بنابراین اگر طوافکننده در اثنای طواف وارد کعبه شود باید همۀ طواف را از سر بگیرد. البته امروزه امکان ورود به کعبه برای افراد عادی وجود ندارد.
۵۴۵ . حرکت طوافکننده بر شاذروان: اگر طوافکننده از روی شاذَروان (پیشآمدگی که در پایین دیوار اطراف کعبه است) طواف کند، نسبت به صحت آن قسمت از طوافش باید احتیاط کند و رجاءً آن قسمت را اعاده نماید. واگر بدون اعادۀ این قسمت، در ادامه قصد طواف کند، با رسیدن به جایی که روی شاذروان رفته، باید احتیاط کند و طواف را باطل بداند و آن را از سر بگیرد.
۵۴۶ . استلام دیوار کعبه در حال طواف: بوسیدن خانۀ کعبه و دست گذاردن به آن و نیز طواف کردن در حال بوسیدن کعبه مانعی ندارد -گرچه احتیاط مستحب ترک آن است- همچنین میتواند طواف را رها کرده و کعبه را ببوسد و سپس برگردد و طواف را از همانجا که قطع کرده ادامه دهد.
۵۴۷ . ورود طوافکننده به کعبه: اگر در حال طواف، داخل کعبۀ معظمه شود کل طوافش باطل میشود؛ و فرقی نمیکند که از روی عمد باشد یا سهو، مسأله را بداند یا نداند.
۵۴۸ . طواف از روی اختیار: طوافکننده باید با اختیار خود طواف نماید؛ و اگر در حال اختیار شخصاً طواف نکند بلکه دیگری او را طواف دهد -به گونهای که دربارۀ او بگویند طواف نکرده بلکه طوافش دادهاند- طوافش باطل است.
۵۴۹ . تندی و کندی حرکت به جهت فشار جمعیت: اگر فشار طوافکنندگان باعث تند یا کند رفتن طوافکننده شود، مانعی ندارد؛ بلکه همین مقدار که عملی انجام دهد که معمول مردم دربارۀ او بگویند «طواف میکند» کافی است.
۵۵۰ . حرکت بیاختیار در چند قدم از طواف: اگر طوافكننده در چند قدم از طواف، بدون اختیار قدم بردارد باید از همان جایی که بدون اختیار طواف کرده یا از محاذی آن، طواف را تکمیل نماید. بنابراین می تواند در ادامه، قصد طواف نکند تا به همان نقطه برسد و از آن جا طواف را تکمیل کند؛ و اگر از روی غفلت یا ناآگاهی به مسأله در ادامه قصد طواف کند، با رسیدن به همان نقطه یا محاذی آن، آن قسمت از طواف را که در ادامه انجام داده حساب نکند و طواف را تکمیل نماید.
۵۵۱ . انجام طواف با وسیلۀ نقلیه: طواف کردن با وسایل نقلیه مانند چرخ جایز است؛ ولی در حال اختیار باید خود طوافکننده آن را راه ببرد و تا ممکن باشد -هرچند با این کار- خودش طواف کند، نوبت به وظیفۀ عاجز نمیرسد.
۵۵۲ . ناتوانی از انجام طواف: کسی که بر اثر عذری مانند بیماری یا پیری نمیتواند خودش -هرچند با کمک گرفتن از وسیلهای- طواف کند یا این کار برای او مشقت شدید دارد، باید از کسی بخواهد که با رعایت شرایط صحت طواف، او را طواف دهد؛ و اگر از کمک گرفتن هم عاجز است یا این کار برایش مشقت شدید دارد، برای طواف نایب بگیرد و اگر نتواند نایب بگیرد، در بیرون محدوده، طواف داده شود.
۵۵۳ . تعداد دورها: طوافکننده باید هفت دور بزند، نه کمتر و نه بیشتر.
۵۵۴ . قصد کمتر یا بیشتر از هفت دور زدن از ابتدای طواف: اگر طوافکننده از ابتدای طواف با علم و عمد، قصد کند کمتر یا بیشتر از هفت دور انجام دهد، طوافش باطل است.
۵۵۵ . قصد کمتر یا بیشتر از هفت دور زدن در اثنای طواف: اگر در اثنای طواف از روی علم و عمد، قصد کند کمتر یا بیشتر از هفت دور طواف کند، مقداری که با این قصد طواف کرده باطل است، ولی دورهای سابق بر آن با دو شرط صحیح است:
اولاً: مجموع دورهایی که قبل از تغییر قصد و بعد از آن انجام داده، بیش از هفت دور نباشد؛
و ثانیاً: موالات بین اجزای صحیح و اجزای باقیمانده، بهم نخورده باشد. و اگر موالات از بین رفته یا عملاً بیش از هفت دور طواف کرده باشد همۀ طوافش باطل میشود.
۵۵۶ . قصد زیاده در طواف به جهت ندانستن مسأله: کسی که به خاطر عذری مانند ندانستن مسأله، از ابتدای طواف یا در اثنای آن قصد بیش از هفت دور را داشته، چنانچه در عمل به هفت دور ختم نماید، طوافش صحیح است؛ و اگر بیش از هفت دور طواف کرد، همۀ طوافش باطل است؛ و در صورتی که طواف را در کمتر از هفت دور رها کند، حکم کسی را دارد که سهواً یا جهلاً طواف خود را ناقص گذاشته است (که در مسائل قطع طواف میآید).
۵۵۷ . قصد افزودن یک دور برای تبرک: اگر از اول قصد کند که هشت دور بجا آورد، لکن قصدش آن باشد که هفت دور آن طواف واجب و یک دور قدم زدن دور خانه برای تبرک یا هدف دیگر باشد، طواف او صحیح است.
۵۵۸ . افزودن یک دور به طواف به خیال استحباب آن: اگر بعد از تکمیل طواف به خیال اینکه یک دور نیز به طور مستقل مستحب است، یک دور بیشتر طواف کند به طوافش ضرری نمیرسد.
۵۵۹ . ترک عمدی طواف، قبل از تکمیل آن: اگر به قصد هفت دور مشغول طواف شده و از روی علم و عمد، بدون عذر، قبل از تمام شدن هفت دور طواف را رها کند، باید قبل از فوت موالات آن را اتمام کند؛ و گرنه طوافش باطل است.
۵۶۰ . دور زدن در مطاف پس از تکمیل طواف: بعد از اتمام طواف، دور زدن همراه طوافکنندگان به قصد خروج از مطاف ضرری به طواف نمیزند، ولی اگر مقداری از مسافت را به قصد جزئیت طواف قبلی بجا آورد همۀ طوافش باطل است، چه از روی عمد باشد یا به جهت ندانستن مسأله یا غفلت از آن.
۵۶۱ . قصد انجام طواف ناقص به جهت جهل، سهو یا غفلت: کسی که به خاطر ندانستن مسأله یا غفلت از آن، قصد کمتر از هفت دور را داشته، اگر در هنگام طواف یا قبل از گذشتن موالات متوجه شده، هفت دور را کامل میکند و طوافش صحیح است. و اگر پس از اینکه موالات از بین رفت، متوجه گردد، چنانچه عدد دورها را میداند، باید آن را تکمیل کند و طوافش صحیح است؛ هرچند از نصف نگذشته باشد. ولی اگر عدد دورها را نداند کل طوافش باطل است.
۵۶۲ . التفات به نقصان طواف پس از بازگشت به وطن: کسی که طوافش را ناقص انجام داده، اگر بعد از بازگشت به وطن متوجه شود، میتواند برای تکمیل طواف نایب بگیرد؛ مگر آنکه انجام آن برای خودش هیچ گونه مشقتی نداشته باشد؛ و در هر صورت لازم نیست دوباره سعی و تقصیر کند و از محرّمات احرام اجتناب نماید.
۵۶۳ . تکرار بخشی از طواف: اگر به خاطر ندانستن مسأله یا غفلت، قسمتی از اول یا وسط یا آخر مطاف را دو بار طواف کند، مثلاً در اثنای طواف برای همراهی دوستانش مقداری به عقب بازگشته و آن مقدار را دوبار طواف نماید، طوافش اشکال پیدا نمیکند.
۵۶۴ . ترک بخشی از طواف از روی غفلت یا جهل: اگر به جهت غفلت یا ندانستن مسأله، قسمتی از وسط طواف را ترک نماید (مانند کسی که برای بوسیدن کعبه، طواف را رها کرده و در بازگشت، از مقداری جلوتر طواف را ادامه داده) باید از آن قسمت که طواف را رها کرده تا آخر دور طواف کند.
۵۶۵ . زیادی سهوی در طواف: اگر طوافکننده سهواً بیش از هفت دور طواف کند، چنانچه مقدار زیادی کمتر از یک دور است، از همانجا طواف را قطع کند و طوافش صحیح است. و چنانچه مقدار زیادی، یک دور یا بیشتر است باید هفت دور دیگر را تکمیل کند و بعد از آن، دو رکعت نماز برای طواف فریضه (طواف دوم) بخواند؛ و مستحب، بلکه مطابق احتیاط استحبابی آن است که پس از سعی، دو رکعت دیگر به نیت طواف مستحب (طواف اول) بجا آورد.
۵۶۶ . احتیاط در آغاز و پایان طواف: کسی که میخواهد از نقطهای شروع به طواف کند، میتواند احتیاطاً مقداری قبل از آن مشغول دور زدن شود، به قصد آنکه وقتی به آن نقطه یا محاذی آن رسید، اول طوافش باشد؛ و در پایان طواف نیز میتواند احتیاطاً مقدار بیشتری طواف کند، به قصد آنکه به همان خطی که شروع کرده ختم کند.
۵۶۷ . ترتیب میان اجزای یک دور: طوافکننده باید قسمتهای طواف را به ترتیب انجام دهد؛ بنابراین اگر در پایان یک دور بفهمد که قسمتی از اول آن دور باطل بوده، باید تمام آن دور را از سر بگیرد تا ترتیب بین اجزای طواف رعایت شود.
۵۶۸ . رعایت موالات عرفی در طواف: رعایت موالات عرفی در طواف لازم است و فرقی بین دور چهارم و قبل از آن نیست؛ بنابراین اگر طوافکننده کاری انجام دهد که موالات عرفی طواف از بین برود، جز در موارد خاص باید طواف را از سر بگیرد. البته احتیاط مستحب آن است که اگر بعد از گذشتن سه و نیم دور از طواف بوده، قبل از اعاده، طواف قبلی را تمام کند.
۵۶۹ . موالات در طواف مستحب: رعایت موالات عرفی در طواف مستحب هم لازم است؛ بنابراین اگر طوافکننده کاری انجام دهد که موالات عرفی طواف از بین رود، در غیر موارد خاص طوافش باطل است.
۵۷۰ . حکم تکلیفی قطع طواف: رعایت موالات در طواف واجب، جز در مواردی که میآید لازم است؛ یعنی نباید با فاصله انداختن یا انجام کاری، موالات عرفی طواف از بین برود و به گونهای شود که مجموعۀ طواف، از نظر متعارف مردم، دیگر یک عمل به شمار نیاید؛ و در این حکم فرقی نیست که قبل از دور چهارم باشد یا بعد از آن.
۵۷۱ . قطع طواف به مقداری که موالات از بین نرود: رها کردن طواف واجب به مقدار کمی که موالات عرفی از بین نرود مانعی ندارد و موجب بطلان طواف نمیشود؛ هرچند از مطاف بیرون رفته باشد. پس اگر برای بوسیدن خانۀ کعبه، طواف را رها کند میتواند بدون فاصلۀ زیاد برگردد و از آن نقطه یا خط محاذی آن، طواف را تکمیل کند.
۵۷۲ . شروع طواف جدید قبل از تکمیل طواف پیشین: اگر طوافکننده به هر جهت در وسط طواف آن را رها نماید و به خاطر ندانستن مسأله، دوباره طواف کند، طواف جدیدش صحیح است؛ هرچند بدون فاصله، طواف جدید را شروع کرده باشد. اما اگر با علم به وجوب اتمام طواف قبلی، طواف جدید را قبل از اینکه موالات طواف اول از بین برود شروع کند، بنابر احتیاط، طواف دومش باطل است؛ لذا بنابر احتیاط، باید بعد از تکمیل طواف دوم و خواندن نماز آن، دوباره طواف کند و نماز آن را بخواند.
۵۷۳ . تکمیل طواف ناقص: اگر کسی از روی فراموشی یا ندانستن مسأله، طواف واجب را ناقص گذاشت، هر وقت متوجه شد باید طواف را تکمیل کند، و بنابر احتیاط مستحب اگر دور چهارم تمام نشده باشد، پس از اتمام، اعاده نیز بنماید.
قطع کردن طواف
۵۷۴ . موارد جواز قطع طواف: قطع کردن طواف واجب، در موارد زیر جایز است:
1. آب کشیدن بدن یا لباس؛
2. وضو گرفتن یا غسل کردن؛
3. خوف قضا شدن نماز واجب؛
4. خوف قضا شدن نماز وتر؛
5. رسیدن به نماز اول وقت؛
6. رسیدن به نماز جماعت؛
7. برآوردن حاجت خود یا دیگری؛
8. بیماری؛
9. عیادت بیمار؛
10. استراحت و رفع خستگی؛
11. هر کاری که مطلوب شارع مقدس باشد و وقت آن میگذرد؛ مانند تشییع جنازه مؤمن و شرکت در نماز و تطهیر مسجد.
۵۷۵ . قطع طواف واجب برای استراحت: نشستن و دراز کشیدن در اثنای طواف برای رفع خستگی و استراحت جایز است؛ هرچند قبل از دور چهارم باشد و موالات عرفی از بین برود یا از مطاف خارج شود، ولی بعد از رفع خستگی نباید ادامۀ طواف را به تأخیر اندازد.
۵۷۶ . قطع طواف واجب برای تطهیر بدن یا لباس: اگر در اثنای طواف واجب، بدن یا لباس طوافکننده نجس شود، طواف را رها کرده، آن را آب میکشد و طواف را از جایی که رها کرده تمام میکند و طواف او صحیح است؛ خواه بعد از دور چهارم باشد یا قبل از آن، موالات باقی باشد یا خیر، از مسجد خارج شود یا نه.
۵۷۷ . حدث اصغر در اثنای طواف: اگر در اثنای طواف واجب از روی عذر، وضوی طوافکننده باطل شود، سه صورت دارد:
اول: قبل از رسیدن به نیمۀ دور چهارم باشد؛ در این صورت باید بعد از تجدید طهارت، طواف را از سر بگیرد؛ هرچند از مطاف خارج نشده باشد و موالات از بین نرفته باشد؛ مانند کسی که آب، همراه دارد و با آن در مطاف وضو میگیرد.
دوم: پس از پایان دور چهارم باشد؛ در این صورت باید بعد از تجدید طهارت، طواف قبل را از جایی که وضویش باطل شده کامل کند؛ هرچند از مسجد خارج شده یا موالات از بین رفته باشد.
سوم: پس از رسیدن به نصف طواف و قبل از اتمام دور چهارم باشد؛ که بنابر احتیاط باید بعد از طهارت، طواف قبلی را تکمیل کرده نماز آن را بخواند و دوباره یک طواف کامل بجا آورد.
۵۷۸ . حدث اکبر در اثنای طواف: اگر در اثنای طواف واجب، بدون اختیار حدث اکبر از طوافکننده سر زند، مثلاً حائض شود، باید بعد از تجدید طهارت، طواف قبل را از جایی که وضویش باطل شده، کامل کند. البته احتیاط مؤکَّد آن است که اگر حدث، قبل از پایان دور چهارم بوده، بعد از طهارت ابتدا طواف قبلی را تکمیل کرده، نماز آن را بخواند، و دوباره یک طواف کامل بجا آورد.
۵۷۹ . حدث اختیاری در وسط طواف: کسی که در اثنای طواف -بدون اینکه حفظ طهارت مشقت شدید داشته باشد- وضوی خود را باطل کند طوافش باطل میشود؛ هرچند بعد از دور چهارم باشد.
۵۸۰ . قطع طواف برای درک نماز جماعت یا فضیلت وقت: قطع کردن طواف جهت رسیدن به نماز جماعت -هرچند نماز جماعت اهل تسنن- یا درک فضیلت وقت نماز واجب، یا به جهت فوت نشدن نماز وتر، جایز، بلکه مستحب است؛ و طواف را از هر جا که قطع کرده بعد از نماز از همانجا ادامه دهد؛ گرچه قبل از چهار دور باشد یا از مطاف خارج شده باشد یا موالات از بین رفته باشد.
۵۸۱ . قطع طواف واجب برای برآوردن حاجت: اگر کسی که به خاطر بر آوردن حاجت خودش یا دیگری یا عیادت بیمار و یا هر کاری که مطلوب شارع مقدس است در جایی که بدون قطع طواف نتواند آن کار را انجام دهد، طواف واجب را قطع کند، مسأله سه صورت دارد:
اول: قطع طواف بعد از دور چهارم باشد؛ که در اینصورت آن را تمام کند.
دوم: قبل از عبور از نیمۀ دور چهارم باشد؛ که باید دوباره طواف کند. البته احتیاط مستحب است که این طواف را نیز تکمیل کند و نمازش را بخواند.
سوم: بعد از نیمۀ دور چهارم و قبل از تکمیل دور چهارم باشد؛ که بنابر احتیاط طواف را تکمیل کند و نمازش را بخواند، سپس طواف را اعاده کند.
۵۸۲ . قطع طواف مستحب برای برآوردن حاجت: کسی که به خاطر بر آوردن حاجت خودش یا دیگری یا عیادت بیمار و یا هر کاری که مطلوب شارع مقدس است و نمیتواند بدون قطع طواف آن کار را انجام دهد طواف مستحب را قطع کند، اگر طواف را تکمیل کند طوافش صحیح است.
۵۸۳ . بیماری در اثنای طواف: کسی که در اثنای طواف، به جهت بیماری از ادامۀ طواف عاجز شده، اگر قبل از گذشتن از نیمۀ دور چهارم، طواف را قطع نموده، چنانچه از توانایی بر انجام طواف ناامید است، یکی-دو روز صبر میکند و اگر خوب نشد، برای طوافش نایب میگیرد. در هر صورت نماز طواف را اگر بتواند خودش میخواند و الا نایب میگیرد.
و اگر بعد از چهار دور طواف را قطع کرده، باید بدون تأخیر عرفی برای تکمیل طوافش نایب بگیرد و کفایت میکند؛ و اگر در نایب گرفتن تأخیر شد، طوافش باطل است و باید از اول اعاده کند؛ هرچند احتیاط استحبابی در اتمام و اعاده است.
و اگر قطع طواف بعد از نیمۀ دور چهارم و قبل از تکمیل دور چهارم بوده، بنابر احتیاط، بدون تأخیر عرفی برای اتمام طواف نایب بگیرد و بعداً خودش -و اگر بهبودی پیدا نکرد، نایبش- کل طواف را اعاده کند؛ و در این صورت نیز اگر در نایب گرفتن تأخیر شد طوافش باطل است و باید از اوّل اعاده کند؛ هرچند احتیاط استحبابی در اتمام و اعاده است.
۵۸۴ . قطع طواف به جهت موانع خارجی: اگر به خاطر موانع خارجی -مانند نظافت مطاف یا برپایی صفوف جماعت در صورتی که در نماز جماعت شرکت نکند- طواف واجب را به گونهای که موالات از بین برود قطع کند، باید طواف را از سر بگیرد. البته احتیاط مستحب آن است که ابتدا این طواف را تکمیل کند و نماز آن را هم بخواند، سپس طواف را اعاده کند.
۵۸۵ . ناتوانی از انجام وظیفه پس از قطع طواف: اگر شخصی که با عذر، طواف را قطع کرده، نتوانست به وظیفۀ خود که اتمام یا استیناف طواف است عمل کند تا آنکه وقت تنگ شد، اگر ممکن است او را حمل کنند و طواف دهند، و اگر ممکن نیست چنانچه بعد از رسیدن به دور چهارم طوافش قطع شده، برای ادامۀ طواف نایب بگیرد، و اگر قبل از گذشتن از نیمۀ دور چهارم طوافش قطع شده، برای انجام همۀ طواف نایب بگیرد. و بنابر احتیاط اگر طواف بعد از نیمۀ دور چهارم و قبل از اتمام آن قطع شده، مطابق احتیاط عمل شود.
۵۸۶ . قطع طواف در تنگی وقت نماز: اگر هنگام اشتغال به طواف، وقت نماز واجب تنگ شود واجب است طواف را رها کند و نماز بخواند و پس از آن بدون تأخیر طواف را از هر جا که قطع کرده تکمیل کند؛ هرچند قطع طواف قبل از اتمام دور چهارم باشد. و اگر قطع ننمود و طواف را ادامه داد، گناهکار است، ولی طوافش صحیح است.
۵۸۷ . شک طوافکننده در تعداد دورها: طوافکننده باید اطمینان به تعداد دورها داشته باشد؛ پس اگر در اثنای طواف در عدد دورها شک کند، طوافش باطل است. البته اگر مطمئن باشد در ادامه به عدد دورها اطمینان پیدا میکند، چنانچه اطمینان حاصل شود، طوافش صحیح است.
۵۸۸ . ظن و گمان به عدد دورها: ظن و گمان در عدد دورها اعتبار ندارد و حکم شک را دارد.
۵۸۹ . اعتماد به شمارش دیگری: طوافکننده میتواند در عدد دورهای طواف به شمارش دیگری اعتماد کند؛ اگر چه گفتۀ او برایش اطمینانبخش نباشد.
۵۹۰ . شک بین هفت و هشت: اگر بعد از رسیدن به حجر الاسود در عدد دورها بین هفت و هشت شک کند به شکش اعتنا نکند و طوافش صحیح است.
۵۹۱ . شک در تعداد دورها پس از پایان طواف: اگر بعد از انصراف و فارغ شدن از طواف شک کند که آیا طواف را زیادتر از هفت دور یا کمتر از هفت دور بجا آورده است یا نه، اگر به رعایت تعداد دورها توجه نداشته، در صورت استمرار شک، طوافش باطل است. اما اگر احتمال بدهد به رعایت تعداد دورها توجه داشته، به شکش اعتنا نکند و طوافش صحیح است (البته احتیاط مستحب در تکرار طواف است).
۵۹۲ . شک میان هفت و کمتر، در پایان دور یا اثنای آن: اگر در آخر دور یا اثنای آن، میان شش و هفت و هر چه پای نقیصه در کار است شک کند، چنانچه اطمینان دارد پیش از پایان طواف، نسبت به تعداد دورها حجت شرعی پیدا میکند -مثلاً از همراه خود میپرسد- میتواند طواف را در حال شک ادامه دهد و اگر حجت شرعی پیدا کرد طوافش صحیح است. در غیر این صورت، طوافش باطل است.
۵۹۳ . شک وسواسی در تعداد دورها: اطمینان وسواسی به عدد دورها لازم نیست. لذا اگر وسواسی در تعداد دورها شک کند به شکش اعتنا نکند بلکه بنا را بر یک طرفِ شک که طواف صحیح است بگذارد؛ خواه عدد کمتر باشد یا بیشتر.
۵۹۴ . شک کثیر الشک در تعداد دورها: فرد کثیر الشک اگر کثرت شکش به حد وسواس نرسد باید دوباره طواف کند؛ البته احتیاط مستحب این است که بنا را بر اقل بگذارد و طواف اول را تمام کند و نماز آنرا بخواند سپس طواف را از سر بگیرد.
۵۹۵ . شک در طواف مستحبی: در طواف مستحب، با شک در عدد دورها بنا بر کمتر بگذارد و طوافش صحیح است.
۵۹۶ . نقاب زدن در حال طواف: بانوان در حال طواف نباید نقاب بهصورت داشته باشند.
۵۹۷ . نقاب داشتن زن در حال طواف: اگر خانمی در حال طواف نقاب بر صورت داشته باشد، طوافش باطل است؛ و در این مسأله فرقی بین طواف واجب و مستحب نیست.
۵۹۸ . قران در طواف: در طواف واجب، قِران جایز نیست؛ یعنی انجام دادن طواف دیگری بعد از طواف واجب -بدون اینکه بین آنها نماز یا چیزی که موالات را از بین میبرد فاصله شود- جایز نیست و این کار طواف را باطل میکند. واجب یا مستحب بودن طواف دوم، و همچنین عالم یا جاهل بودن طوافکننده به این مسأله، تفاوتی ایجاد نمیکند.
۵۹۹ . قران در طواف مستحبی: قران در طواف مستحبی مکروه است ولی طواف را باطل نمیکند.
۶۰۰ . اعادۀ احتیاطی طواف: اگر طواف را بدون فوت موالات و فاصله شدن نماز طواف، احتیاطاً اعاده کند، از موارد قران در طواف نیست؛ البته از آنجا که بدون عذر نباید بین طواف و نماز آن فاصله شود، طواف اول باطل میگردد؛ مگر آنکه از روی عذری مانند فراموشی یا ناآگاهی به مسأله نماز را تأخیر انداخته باشد.
۶۰۱ . مباح بودن لباس در طواف: مباح بودن لباسی که طوافکننده میپوشد -ساتر باشد یا غیر ساتر- بنابر احتیاط، شرط صحت طواف است؛ پس اگر کسی با لباس غصبی -حتی جوراب یا کمربند غصبی- طواف کند، کار حرامی کرده و بنابر احتیاط، طواف او صحیح نیست. همچنین است طواف با لباسی که خمس آن پرداخت نشده است.
این شرط اختصاص به عالم عامد دارد؛ بنابراین کسی که از روی جهل، فراموشی، غفلت یا اضطرار در لباس غصبی طواف کند، طوافش صحیح است مگر آنکه خودش غاصب آن لباس باشد که طوافش با آن لباس، بنابر احتیاط باطل است.
۶۰۲ . طواف در لباس تهیه شده با مال متعلق خمس: طواف در لباسی که با پول خمس داده نشده، خریده شده صحیح است؛ مگر در موارد نادری که معامله در قبال خودِ همان پول خاص صورت گرفته باشد، و رضایت فروشنده -هر چند رضایت تقدیری وی- احراز نشود؛ که در این دو صورت بنابر احتیاط، طواف با آن لباس باطل است.
۶۰۳ . همراه داشتن مال متعلق خمس در طواف: اگر طوافکننده بدون عذر، پول خمسنداده همراه داشته باشد، گناهکار است، ولی طوافش صحیح است.
۶۰۴ . طواف با وسیلۀ غصبی: طواف با وسیلۀ غصبی، حکم طواف با لباس غصبی را دارد؛ بنابراین در فرض علم و عمد، طواف با آن بنابر احتیاط باطل است.
ستر عورت (بنا بر احتیاط مستحب)
۶۰۵ . پوشاندن عورت در طواف: بر مردان واجب است در حال طواف، عورت خود را بپوشانند؛ و اگر بدون عذر خود را نپوشانند، گناهکارند. البته پوشاندن عورت شرط صحیح بودن طواف نیست؛ هرچند اگر بدون ستر عورت طواف واجب را بجا آورد به احتیاط مستحب آن را اعاده کند.
۶۰۶ . پوشش زن در طواف: بانوان باید سر و بدن خود را به استثنای صورت و دستها از مچ تا سر انگشتان در مقابل نامحرم بپوشانند؛ ولی این پوشش شرط صحت طواف نیست. بنابراین اگر پوشش آنان در حال طواف بدننما باشد، مرتکب گناه بزرگی شدهاند ولی طوافشان صحیح است؛ هرچند احتیاط مؤکَّد استحبابی در آن است که به این طواف اکتفا نکنند.