۲۳۱ . توضیحی پیرامون محرمات احرام: در محرّمات احرام فرقى بین عمره و حج و اقسام آنها نیست؛ همچنان که فرقى بین حج و عمرۀ واجب و مستحب، حج نیابى و غیر آن نیست.
برخى از محرّمات احرام، مخصوص مردان و برخى مخصوص بانوان و بقیۀ محرّمات بین مرد و زن مشترک است.
برخى از محرمات احرام مانند دروغ گفتن و دشنام دادن و استمنا در غیر حال احرام هم حرام است و حرمت آن در حال احرام شدیدتر خواهد بود.
بر محرمى که بدون عذر، مرتکب یکى از محرّمات احرام شده، واجب است که «استغفار» کند، و انجام بسیارى از محرّمات احرام، علاوه بر اینکه گناه است، «کفّاره» هم دارد که توضیح آن در مسائل بعدى خواهد آمد.
۲۳۲ . محرمات احرام: بیست و یک چیز بر محرم حرام است که عبارتند از:
• بهرهگیرى جنسى زن و مرد از یکدیگر؛
• عقد کردن و شاهد عقد شدن؛
• استمنا؛
• پوشیدن لباس معمولى (براى مردان)؛
• استفاده بانوان از دستکش؛
• پوشاندن پا با پاپوش (براى مردان)؛
• پوشاندن سر (براى مردان)؛
• پوشاندن صورت (براى بانوان)؛
• فرو بردن تمام سر در آب؛
• زیر سایبان حرکت کردن و تردد با وسیلۀ نقلیۀ مسقف (براى مردان)؛
• زینت کردن؛
• پوشیدن زیورآلات؛
• استفاده از عطریات؛
• استعمال روغن؛
• بیرون آوردن خون از بدن؛
• گرفتن ناخن خود؛
• جدا کردن مو از بدن خود یا دیگرى؛
• دروغ و دشنام و فخرفروشى؛
• جدال (قسم خوردن به خداوند متعال)؛
• کشتن و انداختن جانوران روی بدن؛
• شکار حیوانات وحشى صحرایى.
۲۳۳ . لذتهای حرام در حال احرام: انجام امور شهوانی زیر بر محرم حرام است:
• نزدیکی هرچند منی خارج نشود؛
• هرگونه تماس از روی شهوت (بوسیدن، در آغوش گرفتن، لمس کردن و ...)؛ هرچند همراه با خروج منی نباشد؛
• نگاه کردن به همسر اگر از روی شهوت و همراه با خروج منی باشد؛
• نگاه کردن به غیر همسر در صورت علم به خروج منی جایز نیست چه با شهوت باشد چه بدون شهوت؛
• بوسیدن همسر اگر همراه با خروج منی باشد هرچند از روی شهوت وی را نبوسد؛
• و احتیاط مستحب در ترک مطلق لذتجویی است.
۲۳۴ . التذاذ جنسی زن از شوهر: همچنان که بر مرد محرم، التذاذ جنسی از زن حرام است، بر زن محرم نیز التذاذ جنسی از مرد حرام است.
۲۳۵ . وظیفۀ زن نسبت به لذت بردن مرد و به عکس: زن یا مرد محرم نباید اجازه دهد که همسرش از وی التذاذ جنسی ببرد؛ هرچند همسر او در حال احرام نباشد.
۲۳۶ . لذتجویی از غیر همسر: حرمت استمتاعات زن و مرد از یکدیگر، اختصاص به همسر ندارد؛ بلکه اگر بین زن و مرد اجنبی هم باشد باز هم حرام است.
۲۳۷ . ارتباط بدون التذاذ با همسر: محرم میتواند با همسر خود -هرچند او نیز محرم باشد- صحبت کند یا به او نگاه کند یا کنار وی بنشیند یا بدون شهوت دست او را بگیرد.
۲۳۸ . ارتباط با محارم: محرمیت محارم- مانند مادر، خواهر، عمه و خاله- در حال احرام نیز باقی است و معاشرت با آنها با غیر حال احرام تفاوتی ندارد.
عقوبت آمیزش
۲۳۹ . نزدیکی در عمرۀ تمتع: نزدیکی بعد از پایان سعی در عمرۀ تمتع بدون تردید باعث فساد عمره نمیشود بلکه ظاهراً قبل از سعی نیز همین طور است؛ چه عالم به مسأله باشد چه جاهل.
و احتیاط مستحب آن است که اگر این عمل پیش از پایان سعى واقع شد، عمره را تمام کند و آن را دو مرتبه بجا آورد و اگر وقت تنگ است حج را به نیت مافیالذمه بجا آورد و بعد از حج و گذشتن ایام تشریق، عمرۀ مفرده انجام دهد؛ و احتیاط بیشتر آن است که سال دیگر حج را اعاده کند.
۲۴۰ . کفارۀ آمیزش قبل از پایان سعی درعمرۀ تمتع: نزدیکی با همسر از روی علم و عمد و اختیار در عمرۀ تمتع قبل از پایان سعی، یک شتر و بعد از سعی و قبل از تقصیر، یک قربانی، اعم از شتر یا گاو یا گوسفند کفاره دارد؛ و قربانی کردن شتر از گاو، و قربانی کردن گاو از گوسفند افضل است.
۲۴۱ . نزدیکی با همسر در احرام حج: اگر محرم با علم و عمد و اختیار در احرام حج با همسرش نزدیکی کند باید یک شتر قربانی کند -وقوف به مشعر را درک کرده باشد یا خیر- البته اگر بعد از پایان اعمال و تمام شدن شوط چهارم طواف نساء نزدیکی کند اگر چه مرتکب حرام شده است و باید استغفار کند ولی کفاره ندارد.
۲۴۲ . نزدیکی با زن مُحرم پس از خروج شوهر از احرام: اگر شوهر از احرام خارج شده و در حالی که هنوز همسرش از احرام بیرون نیامده با وی نزدیکی کند، کفاره بر عهدۀ زن قرار میگیرد ولی باید شوهر از مال خود این کفاره را بپردازد.
۲۴۳ . نزدیکی با همسر در احرام حج، قبل از درک مشعر: اگر محرم با علم و عمد و اختیار در احرام حج -واجب باشد یا مستحب- قبل از وقوف به مشعر با همسرش نزدیکی کند علاوه بر اینکه باید یک شتر قربانی کند دو امر دیگر هم بر وی لازم میگردد:
1. انجام حج در سال آینده؛
2. جدایی زن و مرد محرم.
تفصیل این مسأله در مسائل آینده خواهد آمد.
۲۴۴ . مراد از وقوف در مشعر در مسائل مذکور: مراد از وقوف به مشعر، ادراک مقدار رکنی آن است، ولی احتیاط مستحب آن است که در نزدیکی، پس از ادراک رکن و قبل از پایان واجبات وقوف به مشعر نیز این حکم جاری گردد.
۲۴۵ . آمیزش با همسر موقت: مراد از همسر در مسأله محرمات احرام، همسر دائمی یا کسی است که به مدت طولانی به ازدواج موقت وی درآمده بهطوری که عرفاً او را اهل و همسر وی میدانند، ولی اگر در مدت کوتاهی مثلاً یک ساعت به ازدواج وی درآمده این احکام را ندارد؛ اگر چه نزدیکی با او حرام است.
۲۴۶ . نوع حج عقوبتی: حجی که سال بعد، به عنوان عقوبت لازم است بجا آورده شود باید از نظر نوع، مانند حج اول باشد هرچند آن حج، استحبابی بوده است.
۲۴۷ . احکام جدایی زن و شوهر پس از جماع در حال احرام: منظور از اینکه زن و شوهر در صورت آمیزش، باید از یکدیگر جدا شوند این است که باید تا زمان نحر شتر قربانی در منا بلکه تا پایان مناسک از یکدیگر جدا شوند؛ به این صورت که در مکان خلوت مانند اتاق و چادر بدون حضور شخص سوم حضور نیابند، و اگر از همان مسیر بر میگردند جدایی تا رسیدن به محل معصیت ادامه داشته باشد. همچنین اگر در سال آینده از آن مسیر عبور میکنند پس از رسیدن به محل معصیت به همین گونه از یکدیگر جدا شوند.
۲۴۸ . اجبار زن محرم به نزدیکی: اگر محرمی زن محرم خود را مجبور به نزدیکی کند، باید دو کفاره بپردازد؛ و در این صورت حج سال بعد بر زن واجب نیست. ولی اگر زنش به این کار راضی باشد، کفارۀ زن بر عهدۀ خودش است.
۲۴۹ . وجوب حج برای عقوبت آمیزش با همسر: نزدیکی قبل از وقوف به مشعر، حج را فاسد نمیکند، ولی حج سال آینده به جهت عقوبت معصیتی که مرتکب شده، واجب میشود.
این مسأله نتایجی دارد:
1. چنانچه حجی را که در آن نزدیکی کرده حجةالإسلام بوده، آن را به نیت حجةالإسلام تمام میکند و با اتمام آن، ذمّهاش از حجةالإسلام فارغ میشود؛ و اگر قبل از انجام حج در سال آینده از دنیا برود، انجام حج از طرف او واجب نیست.
2. اگر حج اول را به نیابت از دیگری انجام میدهد، حج او از منوبٌ عنه واقع میشود؛ و اگر ذمه منوبٌ عنه به حج مشغول بوده از آن فارغ میگردد و ملکیت نایب بر تمام اجرت استقرار مییابد؛ مگر آنکه مستاجر شرط کرده باشد حجی به نیابت از او بجا آورد که خللی از این نوع نداشته باشد.
3. حج دوم را به نیت حج عقوبتی انجام میدهد؛ البته چنانچه بهطور اجمال نیت کند که وظیفۀ فعلیاش را انجام دهد کافی، بلکه مطابق احتیاط مستحبی است.
4. اگر مرد در حجةالإسلام مرتکب این کار شده باشد، برای خروجش از احرام باید حلق کند، و در سال آینده که باید حج بجا آورد بین حلق و تقصیر مخیر است.
5. اگر سال آینده انجام حج برای وی مقدور نشد، تکلیفی ندارد.
۲۵۰ . نزدیکی با همسر در عمرۀ مفرده: نزدیکی با همسر قبل از پایان سعی در عمرۀ مفرده اگر از روی علم و عمد و اختیار باشد، موجب بطلان عمره است و یک شتر کفاره دارد و با بطلان عمره، از احرام بیرون آمده و لازم است تا اول ماه قمری جدید در مکه بماند، سپس به یکی از مواقیت پنجگانه، بلکه میقات منطقۀ خودش برود و برای عمرهای دیگر محرم شود؛ بنابراین اگر مثلاً در اواخر ماه رجب جماع کرده، میتواند در اول ماه شعبان برای احرام عمرۀ جدید به میقات برود و لازم نیست سی روز از آن بگذرد.
۲۵۱ . نزدیکی موجب کفاره: در جماع موجب کفاره، فرقی نیست نزدیکی از جلو باشد یا پشت؛ البته کفارات مذکور اختصاص به نزدیکی با همسر دارد ولی اگر العیاذ بالله زنا یا لواط کند، گناه بزرگی مرتکب شده ولی کفاره ندارد.
۲۵۲ . تمکین زن مُحرم از شوهر غیر مُحرم: اگر زن محرم با علم و عمد و اختیار حاضر شود که شوهرش که اصلاً محرم نشده با وی نزدیکی کند، احکام فوق بر وی جاری میگردد، و اگر هر دو محرم باشند این احکام بر هر دو ثابت میشود.
عقوبت لذتجوییهای دیگر
۲۵۳ . کفارۀ بوسیدن بدون شهوت همسر: اگر مرد مُحرم، همسرش را بدون شهوت ببوسد و از وی منی خارج شود باید یک گوسفند کفاره بدهد، و اگر از وی منی خارج نشود کفاره ندارد.
۲۵۴ . کفارۀ بوسیدن همسر از روی شهوت: اگر مرد محرم همسرش را از روی شهوت ببوسد باید یک شتر کفاره دهد، خواه منی خارج شود و خواه خارج نشود؛ مگر درصورتیکه تمام اعمال عمرۀ تمتع را انجام داده و فقط تقصیر باقی مانده باشد، یا تمام اعمال حج را انجام داده و فقط طواف نساء باقی مانده باشد؛ که در این صورت یک گاو یا گوسفند هم کافی است.
۲۵۵ . بوسیدن غیر همسر: بوسیدن نامحرم و همچنین بوسیدن محارم از روی شهوت در حال احرام، کفاره ندارد؛ اگر چه گناه بزرگی است.
۲۵۶ . کفاره نگاه شهوتآلود به همسر: اگر مرد محرم از روی شهوت به همسرش نگاه کند و از وی منی خارج شود باید یک شتر کفاره بدهد؛ ولی اگر از روی شهوت نباشد کفاره ندارد.
۲۵۷ . کفاره نگاه شهوتآلود به زن نامحرم: اگر به زن نامحرم نگاه کند و منی خارج شود، هرچند از روی شهوت نباشد، چنانچه به دست و پای او و مانند آن نگاه کرده، باید یک شتر یا گاو، و اگر نتواند یک گوسفند کفاره بدهد؛ و اگر به ساق و عورت و مانند آن نگاه کرده، چنانچه ثروتمند است یک شتر، و اگر از قشر متوسط است یک گاو، و اگر فقیر است یک گوسفند کفاره بدهد.
۲۵۸ . لمس همسر در حال احرام: اگر مرد مُحرم همسرش را با شهوت لمس کند یک قربانی که حداقل آن یک گوسفند است کفاره دارد؛ خواه منی خارج شود خواه نشود، و اگر بدون شهوت باشد کفاره ندارد.
۲۵۹ . حرمت عقد کردن و شاهد عقد شدن: ازدواج کردن و صیغۀ عقد خواندن و شاهد عقد شدن، در حال احرام حجّ یا عمره حرام است.
۲۶۰ . بطلان عقد در حال احرام: اگر فردی که در حال احرام است با دیگری ازدواج نماید، مجرى صیغۀ عقد، خودش باشد یا دیگری، آن عقد باطل است؛ هرچند دیگری در حال احرام نباشد.
۲۶۱ . حرمت انواع عقد در حال احرام: در حرمت عقد کردن و شاهد عقد شدن و بطلان عقد، فرقی نیست که عقد به نحو دائم باشد یا موقت، برای خود محرم باشد یا دیگری، آن دیگری محرم باشد یا مُحلّ.
۲۶۲ . بطلان عقد خواندهشده برای محرم: عقدی که برای محرم خواندهشده باطل است؛ چه عاقد در حال احرام باشد و چه نباشد؛ چه با اجازۀ محرم عقد خوانده شود و چه بدون اجازۀ او، چه محرم در حال احرام عقد را اجازه دهد، چه پس از آن.
۲۶۳ . اجازۀ عقد خواندهشده پیش از احرام، توسط محرم: محرم نمیتواند در حال احرام عقدی را که دیگری بدون اجازه او در حال احلال وی انجام داده اجازه دهد، و در صورت اجازه دادن، عقد صحیح نیست.
۲۶۴ . ازدواج قبل از طواف نساء: اگر محرم در عمرۀ مفرده یا حج بعد از حلق یا تقصیر -که با آن از احرام خارج میشود- ازدواج کند، صحیح است؛ هرچند طواف نساء را انجام نداده باشند.
۲۶۵ . خواستگاری در حال احرام: خواستگاری کردن در حال احرام مکروه است؛ بلکه احتیاط مستحب ترک آن است.
۲۶۶ . شهادت دادن بر عقد: محرم مىتواند در حال احرام، بر واقع شدن عقد ازدواج شهادت دهد؛ هرچند این کار او خلاف احتیاط استحبابى است.
۲۶۷ . رجوع محرم به زن مطلقهاش: مرد محرم میتواند به زنی که طلاق داده، رجوع کند؛ مثلاً حرفى بزند که از آن فهمیده شود که او را دوباره زن خود قرار داده است.
۲۶۸ . عقوبت عقد در حال احرام: هرگاه کسى که مىداند محرم است و ازدواج در حال احرام حرام است، با دیگرى ازدواج نماید، آن شخص بر او حرام ابدى مىشود؛ هرچند با وی آمیزش نکرده باشد. و بنابر احتیاط مستحب همین طور است اگر هیچکدام حرمت عقد را نمیدانستهاند، ولی نزدیکی -چه در حال احرام و چه پس از آن- صورت گرفته باشد.
۲۶۹ . استمنای محرم: بر محرم حرام است استمنا کند؛ یعنى با خود هرچند به وسیلۀ دیگرى -همسر یا غیر او- کارى غیر از جماع انجام دهد که منى از او بیرون آید.
البته استمنا (به جز در صورت التذاذ جنسی با همسر) در غیر حال احرام هم حرام است، ولی حرمت آن در حال احرام شدیدتر است.
۲۷۰ . استمنا در حج قبل از وقوف به مشعر: اگر محرم قبل از وقوف به مشعر، با آلت خود بازی کند و منی از او خارج شود -خواه قصد خروج منی داشته باشد یا نداشته باشد- یک شتر کفاره دارد، و باید حج را کامل کرده و در سال آینده نیز حج بجا آورد، و باید احتیاط کند و همان حج سال قبل را انجام دهد؛ مثلاً اگر حج تمتع باشد و در آن استمنا کرده باشد، در سال آینده باید حج تمتع بجا آورد.
۲۷۱ . عقوبت خروج منی در ملاعبه با همسر: اگر به قصد خروج منی با همسرش بازی کند و از وی منی خارج شود، کفارۀ جماع بر عهدهاش آمده؛ بنابراین چنانچه در حج، قبل از پایان دور چهارم طواف نساء، این کار را انجام داده، باید یک شتر قربانی کند. البته انجام حج در سال آینده واجب نیست -هرچند قبل از وقوف به مشعر مرتکب این کار شده باشد- و اگر بدون قصد با همسرش بازی کند و منی خارج شود، یا با قصد باشد ولی منی خارج نشود، کفارهای بر او نیست.
۲۷۲ . کفارۀ سایر موارد استمنا: در سایر اقسام استمنا، کفارهای نیست هرچند پرداخت کفاره مطابق احتیاط استحبابی است.
۲۷۳ . پوشیدن لباس معمولی برای مردان: مرد در حال احرام باید از پوشیدن کت، قبا، پیراهن، شلوار، شورت، زیرپوش و هر لباسى که مانند آن عرض بدن را مىپوشاند، خوددارى کند؛ هرچند دوخته نباشد.
۲۷۴ . بستن لباس احرام با سنجاق و مانند آن: مرد محرم باید از گره زدن یک طرف لباس احرام به طرف دیگر یا بستن آن با دکمه و کش و سنجاق و مانند آن -جز در صورت لزوم- اجتناب کند؛ و در هر حال این عمل به احرام ضرر نمىزند.
۲۷۵ . دوخت در جامه احرام: جامۀ احرام -لنگ و ردا- اگر دوخته باشد، اشکال ندارد هرچند احتیاط مستحب در ترک آن است. بنابراین اگر برای تهیۀ لنگ یا ردا، چند تکه پارچه را به هم بدوزند اشکالی ندارد ولی نباید از پیراهن و شلوار و قبا و مانند آنکه عرض بدن را میپوشاند استفاده کرد.
۲۷۶ . استفاده از عبا و پتوی دوخته و مانند آن: مرد محرم مىتواند عبا به دوش بگیرد هرچند دوخته باشد، ولى احتیاط استحبابى در ترک آن است؛ همچنین مىتواند هنگام خواب، نشستن یا راه رفتن، از روانداز، لحاف، پتو و ... هرچند دوخته باشد استفاده کند.
۲۷۷ . استفاده از کیسه خواب: محرم مىتواند براى خوابیدن از کیسۀ خواب استفاده کند، هرچند دوخته باشد و روى پایش را نیز بپوشاند؛ ولی این کار خلاف احتیاط استحبابی است.
۲۷۸ . بستن ساعت مچی: بستن ساعت مچی برای محرم جایز است؛ هرچند بند آن دوخته باشد.
۲۷۹ . به دوش انداختن کیف دوخته: دست گرفتن و به دوش انداختن بند کیف و ساک و قمقمۀ آب، بر محرم جایز است؛ هرچند دوخته باشد.
۲۸۰ . استفاده از کمربند و همیان: مرد محرمى که براى نگاه داشتن پول یا لباس احرامش لازم است از همیان و کمربند استفاده کند، مىتواند همیان یا کمربند ببندد، هرچند دوخته باشد، و کفّاره هم ندارد، ولى اگر لازم نباشد، پوشیدن آنها کراهت دارد؛ بلکه بنابر احتیاط مستحب از آن اجتناب کند.
۲۸۱ . استفاده از فتقبند: بستن فتقبند در حال احرام، هرچند بند آن دوخته باشد، جایز است؛ البته در غیر ضرورت بنابر احتیاط مستحب اجتناب شود.
۲۸۲ . کفّارۀ پوشیدن لباس: اگر مرد محرم لباسى که نباید بپوشد به تن کند -حتی اگر ناچار باشد- باید یک گوسفند قربانى کند و احتیاط مستحب آن است که تلبیه بگوید و غسل هم بنماید. البته اگر لنگ ندارد جایز است شلوار بپوشد و کفاره هم ندارد.
۲۸۳ . پوشیدن دستکش برای بانوان محرم: پوشیدن هر نوع دستکش بر زن محرم حرام است.
۲۸۴ . کفارۀ پوشیدن دستکش: اگر زن در حال احرام، با علم و عمد دستکش بپوشد باید یک گوسفند کفاره بدهد هرچند ناچار باشد از آن استفاده کند.
۲۸۵ . پوشیدن پاپوش: پوشیدن چکمه، گیوه، کفش، جوراب و هر گونه پاپوشى که تمام روى پا را مىپوشاند، بر مرد محرم حرام است.
۲۸۶ . پوشیده شدن پا با غیر پاپوش: مرد محرم میتواند روی پای خود را با غیر پاپوش بپوشاند؛ بنابراین اگر حولۀ احرامى بلند باشد و روى پا را بپوشاند، مانعی ندارد؛ همچنین است اگر روى پا با پتو و حوله و مانند آن پوشیده شود.
۲۸۷ . پوشیدن نعلین و دمپایی: استفادۀ محرم از دمپایی و نعلینی که تمام روی پا را نمیپوشاند، اشکال ندارد.
۲۸۸ . اضطرار به پوشیدن کفش: درصورتیکه دمپایی و نعلین برای محرم فراهم نباشد و به پوشیدن کفش مضطر شود میتواند از کفشی که همچون چکمه نیست و ساق بلند ندارد استفاده کند ولی لازم است قسمتی از آن را که روی پا قرار میگیرد بشکافد و همین مقدار که گفته شود روی پا شکافته است کفایت میکند.
۲۸۹ . پوشاندن پا برای زن محرم: زن محرم مىتواند کفش و چکمه و جوراب بپوشد.
۲۹۰ . کفّارۀ پوشیدن پاپوش: کفّارۀ پوشیدن جوراب یک گوسفند است، و ظاهراً پوشیدن چکمه و کفش کفّاره ندارد.
۲۹۱ . پوشاندن سر با اشیای مختلف: مرد مُحرم نباید سر خود را بپوشاند؛ خواه با چیزهاى پوششى مانند کلاه و لباس احرام یا با چیزهاى غیر پوششى مانند: بادبزن و حنا و بار.
۲۹۲ . پوشاندن بخشی از سر: بر مرد محرم پوشاندن قسمتى از سر حتى گوشها نیز حرام است؛ بنابراین نمىتواند کلاه کوچکى که فقط وسط سر را مىپوشاند بر سر بگذارد یا دستمال به سر ببندد، ولی پوشاندن قسمتی از سر یا گوش با مانند گوشی تلفن و دستۀ عینک در هنگام استفاده از این اشیاء اشکال ندارد.
۲۹۳ . گذاشتن سر روی بالش و کشیدن روانداز بر روی آن: مرد محرم وقتی میخواهد بخوابد میتواند سر خود را با روانداز بپوشاند. هرچند این کار، مکروه و خلاف احتیاط استحبابى است؛ ولى گذاشتن سر روى بالش هیچ اشکالى ندارد.
۲۹۴ . پوشاندن سر با بخشی از بدن: مرد محرم مىتواند براى جلوگیرى از تابش خورشید، سر خود را با بعضى از اعضاى بدن بپوشاند؛ مثلًا دست خود را روى سرش بگذارد؛ هرچند احتیاط مستحب در ترک آن است، مگر آنکه ضرورت اقتضا کند.
۲۹۵ . خشک کردن سر با حوله: مرد محرم نباید برای خشک کردن سر، حوله را روی سر یا قسمتی از آن قرار دهد. اما پوشاندن سر با پوششى که ثابت نیست مانعی ندارد؛ بنابراین خشک کردن سر با حوله جایز است هرچند خلاف احتیاط استحبابى است.
۲۹۶ . پوشاندن سر با بند کیف و مانند آن: اگر محرم براى جابهجا کردن کیف، ساک، مشک و مانند آن، بند این وسائل را بر سر بیندازد، اشکال ندارد.
۲۹۷ . بستن سر برای سردرد: مرد محرم مىتواند براى سردرد دستمال به سر ببندد یا کلاه بر سر بگذارد ولی باید کفاره بدهد.
۲۹۸ . استفاده از پشهبند: اگر محرم براى حفظ از پشه پارچهاى را روى کمانى به نحوى که بالاى سر باشد بیندازد و سر را زیر آن کند مانعی ندارد و همچنین رفتن در پشهبند اشکال ندارد.
۲۹۹ . کفارۀ پوشاندن سر از روی غفلت: اگر مرد محرم بدون توجه سر را بپوشاند باید فوراً پس از التفات، پوشش را بردارد و تلبیه بگوید؛ و گفتن یک «لبّيك» کافى است، هرچند احتیاط مستحب آن است که تلبیههای چهارگانه را به صورت کامل بگوید.
۳۰۰ . کفّارۀ پوشاندن سر از روی علم و عمد: اگر محرم با علم و عمد سرخود را بپوشاند، چنانچه پوشاندن سر با چیزهاى پوششى مانند کلاه و عمامه بوده، باید یک گوسفند قربانی کند؛ ولی اگر با غیر لباس بوده، ظاهراً کفّاره ندارد، ولى بنا بر احتیاط مؤکَّد مستحب یک گوسفند قربانى کند.
۳۰۱ . پوشاندن صورت برای بانوان: زن محرم، حرام است صورت خود و حتى بخشی از آن را بپوشاند، خواه به چیزهاى پوششى مانند نقاب و پوشیه و روسرى و چادر یا با چیزهاى غیر پوششى مانند بادبزن.
۳۰۲ . پوشاندن صورت با قسمتی از بدن: زنى که در حال احرام است مىتواند براى جلوگیرى از آفتاب، صورت خود را با برخى از اعضاى بدن بپوشاند؛ مثلًا دست خود را روى صورت بگذارد؛ اگر چه جز در ضرورت، خلاف احتیاط استحبابی است.
۳۰۳ . کشیدن روانداز روی صورت در هنگام خواب: زن محرم مىتواند هنگام خواب، صورتش را با روانداز بپوشاند؛ هرچند این کار مکروه و خلاف احتیاط استحبابى است؛ ولى گذاشتن صورت روى بالش هیچ اشکالى ندارد.
۳۰۴ . پوشاندن بخشی از صورت برای نماز: بانوان براى نماز، باید بدن و موى سر خود را به استثناى مقدارى از صورت که در وضو شسته مىشود بپوشانند و اگر براى پوشاندن سر و گردن، مقدارى از صورت نیز پوشیده شود، مانعى ندارد، لکن باید فوراً بعد از نماز آن را باز کنند.
۳۰۵ . پوشاندن صورت از نامحرم: زن محرم مىتواند چادر یا روسرى خود را از طرف پیشانى آویزان کند؛ بنابراین براى رو گرفتن از نامحرم مىتواند چادر و روسرى خود را جلو کشیده روى صورت خود بیندازد، هرچند تمام صورت را بپوشاند؛ و بهتر آن است که با دست یا چیز دیگر، چادر و مانند آن را که پایین میاندازد دور از رو نگاه دارد که به صورت نچسبد؛ بلکه این کار مطابق احتیاط استحبابی است.
۳۰۶ . پوشاندن زیر چانه: زیر چانه جزء صورت محسوب نمیشود ولی پوشیدن مقنعهای که چانه را تا لبها میپوشاند، جایز نیست.
۳۰۷ . پوشاندن صورت با پوشش غیر مستقر: زن محرم مىتواند صورت خود را با پوششهاى غیر ثابت بپوشاند؛ بنابراین شستن و خشک کردن صورت با حوله جایز است و کفّاره هم ندارد. همچنین پوشیده شدن صورت در حال پوشیدن یا در آوردن مقنعه یا لباس، اشکال ندارد.
۳۰۸ . استفادۀ بانوان از ماسک: زن محرم در صورت حاجت مىتواند از ماسکهایى که جهت جلوگیرى از ورود هواى آلوده به دهان مىزنند استفاده کند؛ و در صورتی که ماسک از جنس لباس باشد کفاره دارد.
۳۰۹ . پوشاندن صورت برای آقایان: مرد محرم مىتواند صورت خود را بپوشاند؛ بنابراین مىتواند ماسک به صورت خود بزند، هرچند به آن احتیاج نداشته باشد، ولی به احتیاط مستحب پیشانی را نپوشاند.
۳۱۰ . کفّارۀ پوشاندن صورت: کفّارۀ پوشاندن صورت با چیزهاى پوششى مانند نقاب و پوشیه یک گوسفند است و در غیر لباس، ظاهراً کفّاره نیست؛ ولى بنا بر احتیاط مؤکَّد مستحب یک گوسفند قربانى کند.
۳۱۱ . فرو بردن عمدی تمام سر در آب: بر محرم -مرد باشد یا زن- حرام است که عمداً تمام سر را در آب فرو برد.
۳۱۲ . فرو بردن بخشبخش سر در آب: اگر نصف سر را یک دفعه و نصف دیگر آن را دفعۀ دیگر در آب فرو برد، اشکالى ندارد.
۳۱۳ . شک در زیر آب رفتن تمام سر: اگر شک کند که با فرو رفتن در آب، تمام سر زیر آب مىرود یا نه، مىتواند در آب فرو رود.
۳۱۴ . زیر دوش رفتن محرم: در حال احرام، زیر دوش حمام رفتن بلکه قرار گرفتن زیر آبشاری که سر را فرا گیرد جایز است.
۳۱۵ . غسل ارتماسی در حال احرام: اگر محرم برای انجام غسل -با التفات به ممنوعیت فروبردن سر درآب- بدون عذر تمام سر را در آب فرو برد، معصیت کرده و اگر وظیفهاش تیمم بوده، غسلش باطل است، و گرنه بنابر احتیاط غسلش باطل مىشود.
۳۱۶ . غسل ارتماسی معذور در حال احرام: اگر محرم به جهت عذرى به نیت غسل، سر را در آب فرو برد؛ مثل اینکه فراموش کند که محرم است یا بدون تقصیر مسأله را نداند، غسل او صحیح است و معصیتى نکرده است.
۳۱۷ . فرو بردن سر در آب مضاف و سایر مایعات: احتیاط مستحب آن است که محرم سر را در گلاب و آبهاى مضاف و مایعات دیگر فرو نبرد.
۳۱۸ . تردد با ماشین مسقف و یا با چتر حرکت کردن: تردد مرد محرم با وسیلۀ نقلیۀ سقفدار جایز نیست؛ روز باشد یا شب، هوا آفتابى باشد یا ابرى. همچنین جایز نیست در هواى آفتابى یا بارانى در پناه سایبان متحرک مانند چتر، حرکت کند.
۳۱۹ . قرار دادن سایبان بر بدن: علاوه بر سایبان قرار دادن بر سر، قرار دادن بدن در زیر سایبان نیز در حال احرام جایز نیست؛ همچنین حرمت سایبان، اختصاصی به سایبانی که در بالای سر قرار میگیرد ندارد بلکه اگر در سمت راست و چپ نیز باشد جایز نیست.
۳۲۰ . سوار ماشین سقفدار شدن پس از احرام در تنعیم: مردى که از مسجد تنعیم محرم شده، براى رفتن به مسجدالحرام یا هتل، نباید سوار ماشین مسقف شود؛ همچنین مردى که در مسجدالحرام براى حج محرم مىشود، نمىتواند براى رفتن به محل اقامت یا رفتن به عرفات سوار ماشین سقفدار شود.
۳۲۱ . تردد با ماشین مسقف در مکّه و مواقف: مرد محرم در مکّه و منا و عرفات و مشعر هم نمىتواند در ماشین سقفدار سوار شود یا چتر به دست بگیرد، اگرچه در خانهاش مستقر شده باشد.
۳۲۲ . عبور از تونل و راههای مسقف: عبور مرد محرم از زیر سایبانها و تونلهاى طولانى که اخیراً در مکّه و منا احداث شده، در هنگام آفتاب و باران، جایز نیست؛ مگر درصورتیکه انتخاب مسیر روباز برای این شخص یا معمول مُحرمین با مشقت زیاد همراه باشد. و در هر حال عبور از تونلها و سایبانها در صورتى که آفتاب و باران نباشد، جایز است.
۳۲۳ . حرجی بودن اجتناب از ماشین سقفدار: در صورتى که اجتناب از ماشین سقفدار و سایبان متحرک براى محرم ضرر اساسى داشته باشد یا برای او یا معمول مُحرمین، همراه با مشقت شدید باشد -مثل شدت گرما یا شدت سرما یا بارندگی شدید- حرکت با ماشین سقفدار و در پناه سایبان متحرک جایز است.
۳۲۴ . زیرسایبان رفتن مریض و پیرمرد: مریض و پیرمرد، در فرض مشقت میتوانند زیر سایبان بروند هرچند همراه با مشقت شدید نباشد.
۳۲۵ . ورود به منزل مسقف: محرم میتواند در منزل خود در مکه یا عرفات یا منا زیر سقف برود یا داخل چادر شود.
۳۲۶ . حرکت زیر سایبان ثابت کوتاه: محرم مىتواند در پناه سایبانهاى کوتاه ثابت و مستقر مانند دیوارها و پلها و تونلهاى کوتاه حرکت کند.
۳۲۷ . قرار گرفتن محرم در سایه ماشین و همسفران: اگر محرم در کنار ماشین حرکت کند که در سایۀ آن واقع شود، یا سایۀ همسفران و صندلیها و دیوارههاى ماشینی که سوار بر آن است یا ماشین دیگری بر وی بیفتد، اشکال ندارد.
۳۲۸ . استظلال زنان و کودکان: برای بانوان و کودکان جایز است در حال احرام، با وسیلۀ نقلیه سقفدار تردد کنند، یا در پناه سایبان متحرک مانند چتر حرکت نمایند؛ و کفّارهاى هم ندارد.
۳۲۹ . زیرسایبان رفتن از روی ناآگاهی: هرگاه محرم از روى سهو و فراموشى یا ندانستن مسأله، با وسیلۀ نقلیۀ سقفدار حرکت نماید، این عمل او کفّاره ندارد.
۳۳۰ . کفّارۀ زیر سایبان رفتن: کفارۀ تردد با وسیلۀ مسقف و نیز حرکت در زیر سایبان در روز یا شب بارانی براى هر احرام، قربانى کردن یک گوسفند است. و حرکت با وسیلۀ مسقف در شب غیر بارانی، بنابر احتیاط کفاره دارد؛ همچنین است در روز غیر بارانی، اگر به جهت وجود ابر ضخیم، رفتن در زیر سایبان هیچ تأثیری برای محرم نداشته باشد.
و در هر صورت در ثبوت کفاره فرقی نیست برای اضطرار یا مشقت زیاد این کار را کرده باشد یا خیر.
۳۳۱ . زیر سایبان رفتن در بینالطلوعین: در مسائل مربوط به سایبان قراردادن، بینالطلوعین در حکم شب است.
۳۳۲ . زینت کردن خود و لزوم برطرف کردن آن: هرگونه زینت کردن مانند حنا بستن، سرمه کشیدن و استفاده از وسایل و پودرهای آرایشی در حال احرام، حرام، و پاک کردن آن، واجب است.
۳۳۳ . حرمت زینت برای زن و مرد: در حرمت زینت کردن فرقى بین مرد و زن نیست؛ همچنان که فرقی نیست که محرم قصد زینت داشته باشد یا خیر.
۳۳۴ . استفاده از حنا در غیر سر و صورت: حنا بستن و رنگ کردن مو با حنا در صورتى که زینت به حساب آید، بر محرم حرام است و اگر زینت نباشد استفاده از آن در غیر سر و صورت اشکال ندارد.
۳۳۵ . حنا بستن سر و صورت: ازآنجاکه در حال احرام، پوشاندن سر بر مرد و پوشاندن صورت بر زن، حرام است، نباید در سر و صورت حنا بگذارند.
۳۳۶ . حنا بستن برای استفاده از خواص دارویی آن: حنا بستن برای جلوگیری از شکافخوردن دست و پا و مانند آن مکروه است؛ البته در فرض اضطرار، کراهت آن هم برطرف میشود.
۳۳۷ . استفاده از حنا قبل از احرام: حنا بستن قبل از احرام چه به قصد زینت باشد یا نباشد و چه اثرش تا زمان احرام باقی بماند یا نماند، مانعی ندارد ولی بهتر است احتیاط رعایت شود.
۳۳۸ . رنگ کردن مو در حال احرام و قبل از آن: محرم نباید موى خود را با رنگهاى زینتى رنگ کند؛ ولى اگر قبل از احرام رنگ کرده باشد، پاک کردن آن لازم نیست.
۳۳۹ . سرمه کشیدن در حال احرام: کشیدن سرمۀ سیاه و سرمۀ معطّر برای محرم جایز نیست؛ و همچنین است سرمههاى دیگر در صورتى که زینت به حساب آید و در غیر این صورت اشکال ندارد.
۳۴۰ . سرمه کشیدن براى معالجه: سرمه کشیدن، در فرضی که معالجۀ بیمارى متوقف بر آن باشد، جایز است.
۳۴۱ . استفادۀ محرم از عینک: عینک زینتی برای محرم جایز نیست، ولی اگر زینتی نباشد یا ضرورت داشته باشد اشکال ندارد.
۳۴۲ . به دست کردن انگشتر: انگشتر به دست کردن به قصد زینت بر مرد محرم جایز نیست؛ ولی برای هدف دیگرى مانند استحباب یا شمارش اعداد طواف، مانعی ندارد.
۳۴۳ . نگاه در آیینه و ملاک حرمت آن: نگاه کردن در آیینه اگر به قصد زینت و آرایش بدن یا آراستن لباس یا در معرض آن باشد جایز نیست هرچند محرم قصد تزیین نکرده باشد؛ اما نگاه کردنى که هیچ ارتباطى با آرایش نداشته باشد، مانند نگاه کردن راننده براى دیدن اطراف اشکال ندارد.
۳۴۴ . نگاه کردن در آب صاف و اشیای صیقلی: نگاه کردن در آب صاف و اجسام صاف صیقلی مانند ظروف استیل که تصویر در آن پیدا است، حکم نگاه کردن در آینه را دارد.
۳۴۵ . قرار گرفتن در معرض نگاه به آینه: اگر محرم در اتاقی ساکن است که آینه دارد و میداند که گاهی سهواً چشم او به آینه میافتد، چنانچه در معرض زینت کردن بدن یا لباس نباشد مانعی ندارد وگرنه باید آن را بردارد یا چیزی روی آن بیندازد.
۳۴۶ . نگاه سهوی محرم به آینه: اگر چشم محرم بدون توجه و سهواً در آینه بیفتد و خود را در آن ببیند، اشکال ندارد.
۳۴۷ . تصویربرداری در حال احرام: عکسبرداری یا فیلمبرداری و نگاه کردن در دوربین اشکالی ندارد. البته اگر زن محرم بخواهد عکس بگیرد یا فیلمبردارى کند، باید مواظب باشد که دوربین روى صورتش قرار نگیرد.
۳۴۸ . عکس سلفی: گرفتن عکس سلفی اگر به قصد نگاه کردن در حال احرام و به قصد آرایش بدن یا آراستن لباس یا در معرض آن باشد، جایز نیست؛ و گرنه اشکالی ندارد.
۳۴۹ . کفّارۀ زینت کردن: زینت کردن و به دست کردن انگشتر برای زینت و نگاه کردن در آینه کفّاره ندارد.
۳۵۰ . استعمال زیور آلات بر مرد محرم: پوشیدن هرگونه زیورآلات بر مرد محرم حرام است، و حکم انگشتر در مسألۀ 342 گذشت.
۳۵۱ . پوشیدن گوشواره و گردنبند: برای بانوان استعمال گوشواره و گردنبند در حال احرام جایز نیست؛ البته مواردی که عادت به پوشیدن آنها داشته یا هنگام احرام در تن او بوده، مانعی ندارد؛ هرچند احتیاط مستحب در ترک است. اما در هر صورت نباید آن را به مردان حتی به شوهر خود نشان دهد.
۳۵۲ . پوشیدن سایر زیورآلات: پوشیدن سایر زیور آلات بر زن در حال احرام مکروه است؛ ولى اگر پوشید جایز نیست آن را به مردان حتی شوهر خود نشان دهد.
۳۵۳ . درآوردن زیور آلات قبل از احرام: واجب نیست بانوان، زیورآلاتى را که قبل از احرام پوشیدهاند، هنگام محرم شدن بیرون آورند و مىتوانند در همان زیورآلات محرم شوند؛ هرچند این کار مکروه و خلاف احتیاط استحبابى است.
۳۵۴ . کفّارۀ پوشیدن زیورآلات: پوشیدن زیور آلات بر زن و مرد محرم، کفّاره ندارد.
۳۵۵ . پرهیز از بوى خوش: مرد یا زن محرم باید از بوییدن چیزهای عطردار پرهیز کند؛ بلکه باید از رسیدن بوى خوش آنها به مشامش جلوگیرى نماید.
۳۵۶ . استفاده از مواد خوشبو: هرگونه استفاده از عطریاتى که بوى خوش آنها همانند مشک و عود و عنبر و زعفران و یا شدیدتر از آنهاست، در حال احرام حرام است؛ بنابراین محرم نباید با آنها خود را معطّر کند یا آنها را ببوید یا لباسهاى معطّر به این عطرها را بپوشد یا غذاى زعفراندار بخورد یا در فضاى معطّر به این عطرها توقف کند.
ولی استفاده از عطریاتی که بوی خوش آن به اندازۀ اینها نیست جایز است هرچند باید از بوییدن آنها اجتناب کند.
۳۵۷ . استفاده از چیزهایی که عطردار شمرده نمیشوند: استفاده از حنا و روغن بنفشه و مانند آنها که از اشیای عطردار به شمار نمیآیند جایز است.
۳۵۸ . عطرهاى امروزى: محرم باید از هرگونه استفاده از عطرهایى که امروزه استفاده مىشود، پرهیز کند ولی مجرد همراه داشتن شیشه عطر اشکالی ندارد.
۳۵۹ . خوردن و بوییدن سبزیجات خوشبو: محرم باید از بوییدن گلهای عطر دار مانند گل محمدی و یاس و سبزیهای خوشبو مانند ریحان و نعناع، اجتناب کند و با رعایت این امر، خوردن آنها جایز است ولی اجتناب از سبزیهای خوشبوی صحرایی همچون اذخر و قیصوم لازم نیست.
۳۶۰ . خوردن میوههاى خوشبو: خوردن میوههاى خوشبو مانند سیب و ترنج بر محرم جایز است، ولی نباید آنها را ببوید؛ همچنین است استفاده از «دارچین» و «زنجبیل» و امثال آنها هرچند احتیاط مستحب اجتناب از آنها است.
۳۶۱ . استفاده از صابون خوشبو: محرم نمىتواند براى شستن صورت از صابونهاى خوشبو استفاده کند. شستن دست و بدن با صابون اشکال ندارد ولی باید مواظبت کند بوى خوش آن به مشام او نرسد.
۳۶۲ . پاک کردن عطر از بدن و لباس در حال احرام: درصورتیکه بدن یا لباس محرم به عطرهایی که استفاده از آن حرام است آغشته شود، لازم است آن را با دست یا غیر آن پاک کند یا آن را بشوید و در هنگام پاک کردن یا شستن لازم نیست بینی خود را بگیرد.
۳۶۳ . احرام در لباس آغشته به عطریات: احرام در لباسی که به عطریات حرام آغشته شده، جایز نیست. هر چند اگر در آن محرم شود، احرام باطل نیست.
۳۶۴ . اجتناب از عطری که بوی آن رفته: محرم باید از عطری هم که بوی خوش آن از بین رفته ولی عین آن باقی است اجتناب کند؛ بنابراین استفاده از زعفرانی که بوی خوش آن از بین رفته، جایز نیست.
۳۶۵ . وجود آثار عطر بر لباس محرم: اگر عین عطر و بوی آن از لباس زایل شده باشد ولی سایر آثار عطر همچون رنگ آن باقی بماند، استفاده از آن اشکالی ندارد؛ بنابراین اگر لباس به زعفران آغشته گردد و عین زعفران و بوی آن زایل شود، میتوان در آن لباس محرم شد، هرچند رنگ زعفران باقی مانده باشد.
۳۶۶ . استعمال سرمۀ خوشبو: کشیدن سرمهای که در آن مواد معطر همچون مشک و عنبر به کار رفته، بر محرم -جز در فرض اضطرار- جایز نیست.
۳۶۷ . اضطرار محرم به استفاده از بوی خوش: اگر محرم به پوشیدن لباس یا خوردن غذایى که بوى خوش مىدهد اضطرار پیدا کند، باید بینی خود را بگیرد که بوى خوش به او نرسد؛ مگر اینکه موجب عسر و حرج باشد.
۳۶۸ . استفاده از دوای مخلوط به زعفران: استفاده از دوایی که در آن مادۀ معطری همچون زعفران بهکار رفته، درصورتیکه بوی عطر بر آن غلبه داشته باشد جایز نیست، و در غیر این صورت جایز است. ولی اگر معالجه متوقف بر استفاده از خصوص دوای معطر باشد، مانعی ندارد.
۳۶۹ . خرید و فروش عطر در حال احرام: خرید و فروش عطریات بر محرم جایز است ولی نباید برای امتحان، عطرها را بو کند و لازم است که بینی خود را از بوی خوش بگیرد؛ و در هر صورت، رفتن به مغازهها و اماکنى که سبب معطرشدن بدن یا لباس یا بوییدن عطری که در فضای آن پراکنده است میگردد، جایز نیست.
۳۷۰ . بوییدن و استفاده از عطر کعبه: اجتناب محرم از عطری که کعبه مطهّر و مسجد پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) را با آن معطّر مىکنند، لازم نیست؛ لذا بوییدن و لمس کردن آنها جایز است و درصورتیکه از آنها به بدن یا لباس انسان برسد برطرف کردن آنها واجب نیست، و اگر لباس به آن آغشته گردد میتوان در همان لباس محرم شد.
۳۷۱ . گرفتن بینی از بوی بد: محرمى که بوی بد را احساس مىکند نباید بینى خود را از بوى بد بگیرد؛ ولى مىتواند با تند رفتن از بوى بد فرار کند.
۳۷۲ . کفّارۀ استفاده از عطر: خوردن غذاى معطّرِ به زعفران و مانند آن از انواع عطر، یک گوسفند کفّاره دارد و در استفادههاى دیگر از عطر یا گلهاى معطّر، ظاهراً کفّارهاى واجب نیست، ولی بهتر است صدقه بدهد.
۳۷۳ . استفادۀ مکرر از بوی خوش: اگر بعد از خوردن غذای معطر کفاره بدهد و دوباره غذای معطر بخورد، باید دوباره کفاره بدهد؛ اگرچه در یک احرام باشد.
۳۷۴ . مالیدن روغن به بدن: محرم نمىتواند روغن یا کرم یا پمادهاى روغنى به بدن خود بمالد، اگر چه بوى خوش نداشته باشد.
ولى استفادههاى دیگر، مانند خوردن روغنهاى غیر معطّر، براى محرم مانعى ندارد.
۳۷۵ . استفاده از روغن معطّر: هرگونه استفاده از روغنهاى خوش بو و کرم و پمادهاى روغنى معطّر، بر محرم حرام است و فرقی ندارد که خودش معطر باشد یا عطر دیگری به آن افزوده باشند.
۳۷۶ . استفادۀ محرم از پمادهای خوشبو: در حرمت استعمال روغن معطر لازم نیست شدت عطر و بوی خوش آن به اندازه عود و عنبر و زعفران و ... یا بیشتر باشد.
۳۷۷ . خوردن روغن و غذاهاى چرب: خوردن غذاهاى چرب و روغن، اگر معطر نباشد مانعی ندارد.
۳۷۸ . استفاده از پماد طبی: مالیدن پماد طبى در حال ناچارى مثلًا براى درمان بیمارى جایز است؛ ولى تا زمانى که مشکل او با مالیدن پماد غیر معطّر برطرف مىشود، نباید از پماد معطّر استفاده کند.
۳۷۹ . روغنمالی پیش از احرام: اگر پیش از احرام بدن خود را با روغنهایی که در آن عطریات حرام، همچون عود و عنبر و زعفران بهکار رفته روغنمالی کرده باشد، درصورتیکه بوی عطر باقی مانده، احرام در این حال حرام است؛ و احرام در غیر این صورت و روغنمالی با سایر روغنها پیش از احرام مانعی ندارد. ولی روغنمالی پس از غسل احرام مکروه است.
۳۸۰ . کفّاره خوردن روغن معطّر: کفّارۀ خوردن روغن معطّر، یک گوسفند است.
۳۸۱ . کفّاره مالیدن روغن: کفّارۀ مالیدن روغن در صورتى که از روى علم و عمد باشد، یک گوسفند است و اگر از روى نادانى باشد، غذا دادن به یک فقیر است. و فرقی بین روغن خوشبو و غیر آن و حالت اختیار و اضطرار نیست.
۳۸۲ . بیرون آوردن خون از بدن: مرد یا زن محرم نباید از بدن خود خون بیرون آورد؛ هرچند با خراشیدن یا خاراندن بدن باشد؛ ولى خون آوردن از بدن دیگرى مثلًا با کشیدن دندان او مانعی ندارد؛ البته اگر این کار باعث نجس شدن بدن یا لباس محرم شود، بدون عذر جایز نیست.
۳۸۳ . کشیدن دندان: محرم مىتواند دندان خود را چنانچه منجر به خونریزى نشود بکشد؛ ولى اگر منجر به خونریزى مىشود تنها در صورت ضرورت جایز است.
۳۸۴ . مسواک زدن: محرم مىتواند بدون استفاده از خمیر دندان خوشبو، مسواک بزند، هرچند خون بیاید؛ ولى کسى که مىتواند بدون خونریزى مسواک بزند، باید مراعات نماید. بنابراین اگر زیاد مسواک زدن، موجب خون آمدن شود، نباید زیاد مسواک بزند.
۳۸۵ . بیرون آوردن خون براى درمان: خون دادن یا رگزدن در حال احرام، اگر لازم شود، مانعى ندارد.
۳۸۶ . حجامت کردن در حال احرام: حجامت کردن درصورتیکه لازم باشد مانعی ندارد و کراهت هم ندارد و اگر حاجت عرفیهای باشد که به حد لزوم نرسیده کراهت شدیده دارد و بدون حاجت حرام است.
۳۸۷ . تزریق آمپول: تزریق آمپول در حال احرام جایز است؛ ولى اگر موجب بیرون آمدن خون شود، تنها در صورت لزوم جایز است.
۳۸۸ . کندن پوستهای زائد: جدا کردن پوستهای زائد لبها یا کنار ناخنها درصورتیکه خون نیاید اشکالی ندارد.
۳۸۹ . خون آمدن سر هنگام حلق: اگر در هنگامى که مرد محرم براى بیرون آمدن از احرام، سرش را مىتراشد، خون بیاید اشکال ندارد و لو اینکه بین حلق و تقصیر مخیر باشد؛ مانند عمرۀ مفرده.
۳۹۰ . کفّارۀ بیرون آوردن خون: بیرون آوردن خون کفّاره ندارد.
۳۹۱ . شرایط ناخن گرفتن حرام: مرد یا زن محرم نباید ناخن دست یا پاى خود را بگیرد، با هر وسیلهاى که باشد، کم باشد یا زیاد، تمام ناخن را بچیند یا بخشی از آن را؛ ولى گرفتن ناخن دیگری اشکال ندارد.
۳۹۲ . وسیلۀ ناخن چیدن: فرقی نیست چیدن ناخن با قیچی باشد یا چاقو یا ناخنگیر؛ و نباید ناخنش را حتی با سوهان و دندان بچیند.
۳۹۳ . چیدن ناخن به جهت اذیت آن: چیدن ناخن حتی به جهت اذیت آن، جایز نیست؛ بله، اگر سبب حرج و مشقت شدید شود چیدن آن اشکال ندارد؛ هرچند موجب کفاره میگردد.
صورتهای مختلف کفارۀ ناخن گرفتن
۳۹۴ . کفّارۀ ناخن گرفتن: برای گرفتن یک تا نُه ناخن دست یا پا بدون ضرورت، به ازای هر ناخن باید یک مُدّ (حدود 900 گرم به حساب گندم) غذا به فقیر بدهد. کفّارۀ گرفتن ناخن دست یا پا به صورت کامل، یک گوسفند است.
۳۹۵ . کفارۀ چیدن تمام ناخنها در یک مجلس: کفارۀ گرفتن تمام ناخنهای دست و پا در یک مجلس، یک گوسفند است.
۳۹۶ . گرفتن ناخن دست یا پا در چند مجلس: اگر برخی از ناخنهای دست را در یک مجلس بگیرد و بقیه را در مجلس دیگر، یک گوسفند کفاره دارد؛ و اگر برخی از ناخنهای دست و پا را گرفته، چنانچه باقیمانده ناخنهای دست و پا را در یک مجلس بگیرد یک گوسفند کفاره دارد، ولی اگر بقیۀ ناخنهای دست را در یک مجلس و بقیۀ ناخنهای پا را در مجلس دیگر بگیرد باید دو گوسفند کفاره بپردازد.
۳۹۷ . پرداخت کفاره و چیدن بقیه ناخنها: اگر پس از چیدن چند ناخن دست، کفاره بپردازد، سپس سایر ناخنها را بچیند -و لو اینکه در یک مجلس باشد- ظاهراً کفارۀ گوسفند ندارد؛ بلکه برای هر ناخنی که بعداً چیده یک مد طعام بدهد.
۳۹۸ . چیدن ناخنهای پا پس از پرداخت کفاره چیدن ناخنهای دست: اگر پس از چیدن ناخنهاى دست و پرداخت کفارۀ آن، ناخنهاى پا را بگیرد، باید کفاره ناخنهای پا را هم جدا حساب کند.
۳۹۹ . کفارۀ گرفتن ناخن انگشت زائد: کسی که بیشتر از ده انگشت دارد، اگر ناخن تمام آنها را بگیرد باید یک گوسفند بدهد و احتیاط مستحب آن است که براى هریک از ناخنهای زائد، یک مد طعام هم به فقیر بپردازد.
و اگر ده ناخن از ناخنهایش را بگیرد باید یک گوسفند بدهد، و تفاوتی بین اینکه همۀ آن ناخنها، اصلی یا برخی زائد باشد نیست؛ و اگر کمتر از ده ناخن را بگیرد، باید برای هر کدام یک مد طعام بدهد.
۴۰۰ . گرفتن تمام ناخنها برای کسی که کمتر از ده ناخن دارد: کسى که کمتر از ده ناخن دارد، چنانچه تمام آنها را بچیند، باید یک گوسفند کفاره بدهد؛ البته احتیاط مستحب آن است که برای هر ناخن، یک مد طعام هم به فقیر بدهد.
۴۰۱ . کفارۀ چیدن قسمتی از یک ناخن: کسی که قسمتی از یک ناخن یا بیشتر را میچیند لازم نیست کفاره بدهد هرچند مرتکب گناه شده است.
۴۰۲ . چیدن ده ناخن از مجموع ناخنهای دست و پا: اگر چند ناخن از دست و چند ناخن از پا بچیند که روی هم رفته ده ناخن چیده باشد، مثلاً پنج ناخن از دست و پنج ناخن از پا، باید ده مد طعام بدهد و یک گوسفند هم قربانی کند.
۴۰۳ . کفارۀ گرفتن ناخن در صورت اضطرار: اگر کسی ناچار شود ناخن بگیرد، باید برای هر ناخن یک مشت طعام کفاره بدهد؛ و ظاهراً در ده ناخن هم ده مشت طعام لازم است و گوسفند لازم نیست؛ ولی احتیاط مستحب آن است که گوسفند را هم ضمیمه کند.
۴۰۴ . ناخن گرفتن محرم به استناد کلام دیگری: اگر کسی به محرمی که مسأله را نمیداند بگوید گرفتن ناخن جایز است و محرم به استناد گفتۀ او ناخنهایش را بگیرد، گویندۀ مسأله باید یک گوسفند کفاره بدهد و اگر به استناد گفتۀ او بعضی از ناخنهایش را گرفت، گویندۀ مسأله باید احتیاط کند و کفارۀ آن را بدهد و در این مسأله فرقی نیست خون بیاید یا خون نیاید؛ و فرقی ندارد که خود مسألهگو محرم باشد یا مُحلّ، مقصر باشد یا نباشد، بله، اگر مجتهد از روی اشتباه، فتوا به جواز گرفتن ناخن دهد و مسألهگو از روی اعتماد به فتوای او، مسأله را به محرم بگوید و محرم ناخنهایش را بگیرد، کفارۀ گوسفند فقط بر عهدۀ مجتهد است.
۴۰۵ . ناخن گرفتن محرم به استناد کلام چند نفر: اگر چند نفر به محرم بگویند که میتواند ناخنهایش را بگیرد و او به گفتۀ یکی از آنها این کار را انجام دهد، بر آن فرد کفاره لازم میشود؛ و اگر به استناد گفتۀ بیش از یک نفر ناخن گرفت، ظاهراً کفّاره ندارد.
۴۰۶ . حرمت جداکرن مو: جدا کردن مو به هر شکل آن اعم از کندن، تراشیدن، قیچى کردن، سوزاندن و ... بر مرد و زن محرم حرام است.
۴۰۷ . محدودۀ حرمت ازالۀ مو: در حرمت جدا کردن مو فرقى نیست موى سر باشد یا صورت یا بدن؛ همچنین فرقی نیست موى خود را بکند یا دیگرى، خواه دیگری هم محرم باشد یا محرم نباشد.
۴۰۸ . کنده شدن مو هنگام غسل و وضو: اگر هنگام غسل یا وضو بدون قصد مو کنده شود اشکال ندارد؛ هرچند غسل یا وضوى مستحب باشد و اگر مویی هم بیفتد کفاره ندارد؛ همچنین است اگر هنگام انجام کاری که ترک آن برای نوع مردم مشقت شدید دارد بدون قصد مویی کنده شود.
۴۰۹ . ازالۀ مو در صورت ضرورت: ازالۀ مو اگر از روى ضرورت باشد اشکالی ندارد؛ مثل ازالۀ مو به جهت زیادى شپش و یا درد سر و یا ازالۀ موى چشم اگر موجب اذیت شود.
۴۱۰ . خاراندن سر و شانه کردن مو: خاراندن سر و صورت یا شانه کردن مو یا دست کشیدن بر آن، در صورت اطمینان به ریزش مو یا ترس از آن، جایز نیست و در غیر این دو صورت مانعی ندارد.
۴۱۱ . کشتی گرفتن برای محرم: محرم باید از کاری که معرض خونریزی یا افتادن مو است، پرهیز نماید. بنابراین باید از کشتی گرفتن اجتناب کند.
۴۱۲ . انداختن موی جدا شده و شک در جدا شدن مو: انداختن مویی که از بدن جداشده و بر آن قرار گرفته اشکالی ندارد و در صورت شک در جدا بودن یا جدا نبودن مو، باید احتیاط کند و آن را از بدن نیندازد.
کفّارۀ صورتهای مختلف ازالۀ مو
۴۱۳ . تراشیدن موی سر به جهت سردرد: کسی که به جهت بیماری یا سردرد موی سرش را بتراشد باید یک گوسفند ذبح کند یا به شش مسکین، به هر یک، دو مدّ طعام بدهد یا سه روز روزه بگیرد؛ و اگر عمداً بدون ضرورت موی سر را بتراشد یک گوسفند کفَاره دارد و در سایر ضرورتها به جز بیماری و سردرد، ظاهراً کفارهای واجب نیست، و احتیاط مستحب آن است که یک گوسفند کفَاره بدهد.
۴۱۴ . کفاره پیرایش مو بدون تراشیدن: کفارههای مذکور در مسألۀ قبل، مخصوص تراشیدن مو است؛ امّا ازالۀ موی سر به طریق دیگر همچون دارو گذاشتن یا موم نهادن یا کندن یا کوتاه کردن مو، کفَاره ندارد، هرچند احتیاط مستحب در پرداخت کفاره است.
۴۱۵ . تراشیدن مو برای عمل جراحی: در ثبوت کفاره بهجهت بیماری و سردرد، فرقی نیست که تراشیدن بهجهت خود مو باشد یا بهجهت دیگری مو را بتراشد ؛ بنابراین اگر محرم به خاطر عمل جراحی سر مجبور است سرش را بتراشد، باید کفاره بدهد.
۴۱۶ . کفاره بر کسی که قسمتی از سرش مو ندارد: کسی که مقداری از سرش مو ندارد، اگر بقیۀ سرش را بتراشد ظاهراً کفاره دارد.
۴۱۷ . کفارۀ تراشیدن بخشی از مو: کفاره در تراشیدن تمام موی سر بی تردید ثابت است. همچنین است اگر تنها مقدار کمی را باقی بگذارد که عرفاً بگویند سرش را تراشیده؛ ولی اگر برخی از سر را بتراشد ظاهراً کفاره ندارد، هرچند پرداخت کفاره مطابق احتیاط استحبابی است.
۴۱۸ . کفارۀ ازالۀ موی زیر بغل: کندن موی زیر هر دو بغل، یک گوسفند کفاره دارد و همین طور است بنابر احتیاط مستحب، کندن موی زیر یک بغل.
۴۱۹ . کفارۀ جدا شدن مو در اثر لمس سر یا ریش: اگر محرم ریش یا سرش را لمس کند و از آن مویی جدا شود، باید مقداری طعام (یک مشت یا دو مشت یا یک مد یا غیر آن) به فقیر بدهد و بهتر است یک مد باشد و در لزوم کفاره فرقی نیست که با دست، ریش یا سرش را لمس کند یا با عضو دیگر.
۴۲۰ . موارد فسوق: فسوق بر مرد یا زن محرم حرام است و در روایات، دروغ گفتن، دشنام دادن و فخرفروشى، هر سه از موارد فسوق شمرده شده است و محرم باید از آنها پرهیز کند.
۴۲۱ . حرمت دروغ و دشنام: دروغ گفتن، دشنام دادن، بلکه فخرفروشى اگر با اهانت به مؤمن همراه باشد، در همهحال حرام است؛ ولى در حال احرام به خصوص از آن نهى شده و حرمت آن شدیدتر است.
۴۲۲ . دستور به دیگری: محرم مىتواند به دیگرى دستور بدهد؛ ولى نباید در آن فخرفروشى و برترىجویى باشد.
۴۲۳ . کفارۀ فسوق: در فسوق کفّاره نیست؛ فقط باید استغفار کند و مستحب است چیزى کفاره بدهد؛ و اگر گاو ذبح کند بهتر است.
۴۲۴ . تعریف جدال: یکی از محرمات احرام، جدال است؛ و آن عبارت است از قسم خوردن به خداوند متعال در مقام اثبات یا ابطال مطلبی -خواه قسم راست باشد یا دروغ، همراه با نزاع و ستیزهجویی باشد یا نباشد- و گفتن کلمه «لا» و کلمه «بلی» یا مرادف آن در سایر لغات مانند «نه» و «آری» دخالتی در جدال ندارد.
۴۲۵ . انواع قسم به خدا: محرم باید از قسم خوردن به لفظ «اللّه»، مانند «وَاللّهِ» و «تَاللّهِ»، یا مرادف لفظ «اللّه» در زبانهاى دیگر، مانند «به خدا»، و همچنین قسم خوردن به سایر اسمای مخصوص خداوند مانند «بالرّحمن» اجتناب کند؛ بلکه در جدال کافی است که عرفاً قسم به خدای متعال باشد، هرچند اسم مخصوص هم نباشد.
۴۲۶ . قسم به غیر خدا: قسم خوردن به غیر خداوند متعال -هرچند به حضرات معصومین (علیهم السلام) باشد- بر محرم جایز است.
۴۲۷ . قسمهاى بدون توجه: قسمهایى که بدون توجه از محرم صادر مىشود، اشکال ندارد.
۴۲۸ . قسم خوردن ضروری: قسم خوردن در حال احرام به هنگام ضرورت برای اثبات حق یا دفع باطل، یا برای اظهار مودت و دوستی و تکریم مؤمن جایز است.
کفارۀ جدال
۴۲۹ . کفارۀ قسم راست: قسم راست در کمتر از سه مرتبه، کفارهای جز استغفار ندارد و در سه مرتبه و بیشتر، کفارهاش یک گوسفند است.
۴۳۰ . کفارۀ قسم با غفلت از دروغ بودن: اگر از روی عمد برای مطلبی قسم بخورد ولی از دروغ بودن آن غفلت داشته، کفارۀ قسم راست بر او واجب است.
۴۳۱ . کفارۀ قسم دروغ: اگر از روی عمد و علم به دروغ بودن مطلبی، برای آن قسم بخورد، باید یک شتر قربانی کند.
۴۳۲ . کفارۀ قسم به مطلبی با شک در راست بودن آن: اگر با تردید در راست و دروغ بودن کلام، از روی عمد برای مطلبی قسم بخورد و بعد از قسم معلوم شود که دروغ بوده، کفارۀ آن، در مرتبه اول، یک گوسفند و در مرتبه دوم، یک گاو و در مرتبه سوم و بیشتر، قربانی کردن شتر یا گاو است.البته اگر در دفعۀ اول یک گوسفند ذبح کند و بعد از آن دوباره به همین گونه جدال کند، ظاهراً کفارۀ آن یک گوسفند است نه گاو و اگر دو بار به همین گونه قسم خورده و یک گاو ذبح کند و پس از آن دوباره به همین گونه قسم به دروغ بخورد، ظاهراً کفارۀ آن یک گوسفند است نه یک گاو یا شتر.
۴۳۳ . تکرار بیش از سه بار جدال: در جدال بیش از سه بار، کفاره متعدد نمیگردد؛ مگر اینکه پس از جدال کفاره داده باشد که در این صورت جدال بعد از کفاره، جدال مستقل محسوب میشود.
بنابراین اگر پس از سه بار قسم راست کفاره بدهد و سپس سه قسم راست دیگر بخورد باید یک گوسفند دیگر کفاره بدهد، و نیز اگر پس از سه بار قسم دروغ، کفاره را ذبح کند و پس از آن یک بار دیگر قسم دروغ بخورد باید دوباره یک گوسفند ذبح کند.
۴۳۴ . کشتن شپش، کک و سایر حشرات: در حال احرام، کشتن شپش مطلقاً جایز نیست؛ مگر آنکه موجب آزار شدید شود و تنها راه رهایی از آن، کشتنش باشد؛ و کشتن پشه و کک اگر آزار نرسانند، جایز نیست، ولی در صورت آزار دیدن، جایز است؛ هرچند که آزار به حد حرج نباشد. و باید احتیاط کند و در صورت عدم آزار از کشتن سایر حشرات هم اجتناب کند.
۴۳۵ . کشتن زنبور و مگس و مورچه: محرم نباید زنبور و مگسى را که به او آزار نمىرساند بکشد؛ ولی کشتن مورچه براى محرم اشکال ندارد.
۴۳۶ . کفارۀ کشتن و انداختن شپش: کفارۀ انداختن شپش از بدن یا لباس، یک مشت طعام است و کشتن شپش هم بنا بر احتیاط مستحب، یک مشت طعام کفّاره دارد.
۴۳۷ . انداختن جانوران از بدن یا لباس: انداختن شپش از بدن یا لباس، در حال احرام جایز نیست، ولی نقل آن مانعی ندارد؛ مگر آنکه بدانیم با انتقال، سقوط میکند که در این صورت جایز نیست. انداختن حشرات دیگر از بدن اشکالى ندارد.
۴۳۸ . کفّارۀ کشتن و انداختن سایر جانوران: انداختن و کشتن سایر جانورانى که در بدن ساکن مىشوند، کفّاره ندارد.
۴۳۹ . گسترۀ حرمت شکار در حال احرام: شکار حیوانات صحرایی وحشی بر مرد و زن محرم حرام است؛ مگر در صورتى که از آزار آن ترس داشته باشد. همچنین کمک کردن به شکارچى هرچند با راهنمایى او و نگاه داشتن حیوان شکار شده و ذبح آن، بر محرم حرام است؛ خواه صیّاد در حال احرام باشد یا نه.
در حرام بودن این امور فرقى نیست که صید، داخل حرم باشد یا خارج از آن.
۴۴۰ . خوردن گوشت شکار بر محرم: خوردن گوشت شکار بر محرم حرام است؛ خواه خودش شکار کند یا دیگری، و خواه آن را شخص محرم شکار کرده باشد یا شخص مُحلّ.
۴۴۱ . حفظ حیوان ناتوان و نگهداری آن: اگر پرندهاى که نزد او است «پر» در نیاورده یا پر او را کندهاند، بنا بر احتیاط آن را حفظ کند تا پر درآورد و آن را رها کند؛ بلکه بنا بر احتیاط، بچۀ صید، مثل آهوبره را حفظ کند تا بزرگ شود و آن را رها کند.
۴۴۲ . کشتن پرندگان و ملخ: پرندگان و ملخ، در حکم شکار صحرایی هستند؛ بنابراین در روزهایى که ملخها به مکّه مىآیند و در صحنهاى اطراف مسجدالحرام روى زمین مىنشینند، محرم باید هنگام راه رفتن مراقب باشد تا ملخها زیر پاى او از بین نروند، و اگر سهواً زیر پا رفته و کشته شوند اشکال ندارد.
۴۴۳ . جوجه و تخم حیوانات صحرایی: جوجه و تخم حیوانات صحرایی وحشی حکم همان حیوان را دارند.
۴۴۴ . شکار دریایی: در حال احرام، شکار حیوانات دریایى (حیوانى که در دریا تخم و جوجه میگذارد و بنا بر احتیاط در دریا هم زندگی میکند) جایز است.
۴۴۵ . ذبح حیوان اهلى و خوردن آن: ذبح و خوردن حیوانات اهلى مانند مرغ خانگى و گاو و گوسفند و شتر، در حال احرام جایز است؛ هرچند خلاف احتیاط استحبابی است. البته در هر صورت، محرم باید از نجس شدن لباس و بدنش درحال ذبح اجتناب کند.
۴۴۶ . ذبح صید در حال احرام: ذبح صید بر محرم حرام است اما اگر محرم شکار را ذبح کند، در حکم میته نیست؛ پس شخص مُحلّ میتواند از آن بخورد هرچند احتیاط مستحب در ترک آن است.
۴۴۷ . کفّارۀ شکار: انواع شکار، کفّارههاى مختلفى دارد که در کتابهاى فقهى آمده است.
مسلّح بودن
۴۴۸ . اسلحه برداشتن: برداشتن اسلحه، مانند تفنگ یا شمشیر و هر چه از آلات جنگ باشد بر محرم کراهت دارد و احتیاط استحبابی در ترک است مگر در صورت ضرورت.
۴۴۹ . همراه داشتن وسایل جنگ: همراه داشتن آلات جنگ -درصورتیکه آنرا نپوشیده باشد و مسلح شمرده نشود- جایز است، ولی اگر ظاهر باشد و با چیزی پوشیده نشده باشد، مکروه است.