مرجع: آیت الله شبیری زنجانی 98
موضوع: قربانی کردن

ذبح قربانی

 ۸۶۱ . وجوب قربانی در حج تمتع: کسانى که حج تمتُّع بجا مى‌آورند، پس از رمى جمرۀ عقبه، در صورت توانایی، باید حیوانى را در راه خدا «قربانى» کنند.


احکام مربوط به قربانی

نوع قربانی

 ۸۶۲ . نوع قربانی: قربانی باید شتر، گاو یا گوسفند باشد. البته گاومیش نیز از اقسام گاو است؛ ولی سایر حیوانات کافی نیست.

 ۸۶۳ . انواع قربانی به ترتیب فضیلت: بهترین حیوان برای قربانی کردن، شتر، و پس از آن گاو، سپس میش، و بعد از آن، بز است.

 ۸۶۴ . نر یا ماده بودن قربانی: در قربانی کردن، شتر ماده از شتر نر، و گاو ماده از گاو نر بهتر است؛ ولی گوسفند نر (و حتی بز نر) بهتر از گوسفند ماده است.

 ۸۶۵ . ذبح قربانی متعدد: یک گوسفند، کمتر چیزی است که برای ذبح کفایت می‌کند؛ ولی قربانی هر چه بیشتر باشد بهتر است، و در روایت است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) صد شتر همراه آوردند، سى و چهار تاى آن‌ها را براى حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) نحر کردند و شصت و شش ‌تاى آن‌ها را براى خودشان.

 ۸۶۶ . ذبح یک قربانی از جانب چند نفر: قربانی کردن یک حیوان برای چند نفر حتی درحال اضطرار یا کمبود قربانی کفایت نمی‌کند.

شرایط قربانی

 ۸۶۷ . شرایط قربانی: در قربانی چند چیز باید مراعات شود و قربانی بدون آن‌ها صحیح نیست:

اول: به سن خاصی رسیده باشد؛

دوم: صحیح بوده و مریض نباشد؛

سوم: معیوب و ناقص نباشد؛

چهارم: لاغر نباشد؛

پنجم: در صورت امکان، خصی نباشد.

تفصیل این شروط در مسائل بعد، می‌آید.

 ۸۶۸ . لزوم وجود شرایط قربانی تا هنگام ذبح: شرایط قربانی باید تا هنگام ذبح موجود باشد؛ بنابراین اگر گوسفندی هنگام ذبح، پایش شکسته باشد کافی نیست؛ هرچند هنگام خریدن، سالم باشد. بله، اگر هنگام خریدن، شرایط را دارا بوده و پس از آن شک دارد که شرایط را از دست داده یا نه، به شکش اعتنا نکند.

اول: رسیدن به سن خاص

 ۸۶۹ . سن قربانی: اگر قربانی شتر است باید پنج سالش تمام شده و داخلِ سال ششم شده باشد.

و اگر گاو یا بز است، یک سالش تمام شده و داخل سال دوم شده باشد، و احتیاط مستحب آن است که دو سالش تمام شده و داخل سال سوم شده باشد.

و اگر میش است، همین که شش ماهش تمام شده و داخل ماه هفتم شده باشد، بنابر اظهر کافی است و احتیاط مستحب آن است که هفت ماهش هم تمام شده باشد؛ و از این بهتر آن است که یک سالش تمام شده و داخل سال دوم شده باشد.

 ۸۷۰ . تحقیق از سن قربانی: تحقیق در مورد سن قربانى لازم است، و اگر شک کند که قربانى داراى سن لازم است یا خیر، نمى‌تواند به آن اکتفا کند؛ بلکه اگر پس از ذبح، معلوم شود که سن قربانی کمتر از مقدار لازم بوده، باید آن را اعاده کند، خواه باقی مناسک را انجام داده باشد یا انجام نداده باشد.

دوم: بیمار نبودن

 ۸۷۱ . بیماری حیوان و تحقیق از سلامتی آن: اگر حیوان دچار مرضی است که گوشتش را فاسد کرده، قربانی کردن آن صحیح نیست؛ ولی مجرد کچلی حیوان مانعی ندارد. و اگر شک دارد که گوشت حیوان فاسد شده یا نه، به شکش اعتنا نکند و تحقیق لازم نیست؛ هرچند اگر بعد از ذبح بفهمد گوشت حیوان فاسد بوده، کفایت نمى‌کند.

سوم: بی‌عیب‌و‌نقص بودن

 ۸۷۲ . ذبح قربانی معیوب و ناقص: قربانی باید سالم و بی‌عیب‌و‌نقص باشد؛ بنابراین ذبح حیوانی که لوچی یا لنگی آشکار دارد کافی نیست؛ و بنابر احتیاط مستحب، لوچی و لنگی غیر آشکار هم نداشته باشد، و حیوانی که کور باشد یا بینی یا گوشش بریده یا دست و پایش شکسته یا دمش بریده یا کنده شده باشد، کفایت نمی‌کند. همچنین اگر در اصل خلقت بی‌دُم باشد، چنانچه عرفاً ناقص محسوب بشود کفایت نمی‌کند.

و بنابر احتیاط، اگر چشم حیوان سفید شده باشد برای قربانی کافی نیست.

 ۸۷۳ . حیوان فاقد گوش: قربانی کردن حیوانی که اصلاً گوش ندارد یا گوش‌هایش را از ته بریده‌اند صحیح نیست؛ ولی حیوانی که مقداری از گوشش بریده شده یا گوشش از متعارف کوچکتر است، مانعی ندارد.

 ۸۷۴ . شکافته یا سوراخ بودن گوش قربانی: اگر گوش حیوانی را شکافته یا سوراخ کرده باشند، چنانچه این کار به جهت نشانه‌گذاشتن باشد اشکال ندارد؛ بلکه اگر به این جهت هم نباشد کفایت می‌کند، ولی مکروه است.

 ۸۷۵ . بررسی دقیق گوش و چشم قربانی: مستحب است هنگام قربانی، با دقت، گوش و چشم حیوان بررسی شود.

 ۸۷۶ . تحقیق از ناقص نبودن قربانى: اگر شک کند که قربانى ناقص است یا خیر، به شکش اعتنا نکند و تحقیق لازم نیست. بلى، چنانچه احتمال بدهد که حیوان نقص مادرزادى دارد، چنانچه این احتمال به حدى باشد که قابل توجه متعارف مردم است، باید تحقیق کند.

 ۸۷۷ . قربانی حیوان با بینی بریده یا سوراخ شده: اگر بینی حیوان را بریده یا بالای بینی را سوراخ کرده باشند کافی نیست.

 ۸۷۸ . ذبح حیوان بی‌شاخ یا شاخ‌بریده: حیوانی که شاخ داخلی‌اش شکسته یا بریده باشد -هرچند یک‌سوم آن باقی باشد- کفایت نمی‌کند؛ ولی اگر در اصل خلقت بی‌شاخ باشد یا شاخ خارجی آن شکسته یا بریده باشد مانعی ندارد (شاخ خارجی، شاخ سخت سیاهی است که به منزلۀ غلاف برای شاخ داخلی و سفید‌رنگ است).

 ۸۷۹ . حیوان مبتلا به گری: حیوانی که بیماری جرب گرفته، معیوب است و برای قربانی کفایت نمی‌کند.

 ۸۸۰ . پوکی استخوان حیوان: چنانچه استخوان حیوان پوک شده باشد کفایت نمی‌کند؛ خواه به جهت پیری زیاد حیوان باشد یا به جهت لاغری بسیار.

 ۸۸۱ . نقص عرفی حیوان: هر حیوانی که در عرف ناقص شمرده شود کفایت نمی‌کند، مگر در مواردی که در مسائل پیش به کافی بودن آن تصریح شده است؛ مانند حیوانی که لوچی یا لنگی غیر آشکار داشته باشد.

 ۸۸۲ . کشف بیماری یا نقص حیوان پس از ذبح: اگر حیوانى به گمان آن‌که صحیح و سالم است ذبح شود ولی بعد، معلوم گردد که مریض یا ناقص بوده، کافى نیست و باید دوباره ذبح کند.

 ۸۸۳ . ذبح حیوان ناقص به جهت ندانستن مسأله: اگر حیوانی را ناقص بداند ولی به جهت ندانستن مسأله برای رضای خداوند ذبح کند و بعد صحیح بودن آن معلوم شود، برای قربانی کافی است.

 ۸۸۴ . لزوم تأخیر قربانی برای یافتن قربانی تام: اگر قربانی تام یافت نشود، قربانی ناقص کافی نیست؛ بلکه باید تا آخر ذی‌حجه صبر کند و حیوان تام، قربانی کند و حلق و تقصیر و اعمال بعدی را پس از آن انجام دهد. البته چنانچه این تأخیر حرجی است یا مجبور است به وطن برگردد، باید بدون قربانی، اعمال بعدی را انجام دهد و قربانی را در باقی‌ماندۀ ذی‌حجه، و اگر نشد در سال بعد، ذبح کند. در هر حال، روزه گرفتن لازم نیست.

 ۸۸۵ . احتمال حدوث عیب در قربانی: اگر احتمال بدهد که در قربانی عیبی حادث شده باشد، مثل آن‌که احتمال بدهد گوش یا دمش را بریده‌اند یا آن را خصی کرده‌اند، لازم نیست معاینه کند؛ بلکه می‌تواند بنا بگذارد که عیبی در قربانی حادث نشده است؛ چه قبل از ذبح چنین احتمالی بدهد، چه بعد از ذبح.

ولی احتمال این‌که قربانی عیب مادرزاد داشته باشد -مثلاً به طور مادرزادی فاقد گوش یا دم باشد- از آنجا غالباً احتمال بسیار ضعیفی است به آن اعتنا نمی‌شود؛ ولی اگر احتمال عیب مادرزاد داشتن قابل توجه باشد، باید بررسی کند.

چهارم: لاغر نبودن

 ۸۸۶ . لاغر بودن قربانی: قربانى کردن حیوانى که در نظر متعارف مردم لاغر شمرده مى‌شود، کفایت نمى‌کند.

 ۸۸۷ . ذبح حیوان لاغر در فروض مختلف: اگر حیوانی را به اعتقاد لاغری خرید و در واقع هم لاغر بود، کافی نیست؛ ولی اگر به اعتقاد چاقی خرید و بعد از ذبح، فهمید که لاغر بوده، کفایت می‌کند؛ البته اگر قبل از ذبح متوجّه شود، در قربانی واجب مانند قربانی حج تمتّع یا قربانی که به جهت نذر یا کفّاره واجب شده باشد ظاهراً کافی نیست، و در قربانی مستحب مانند قربانی که حج‌گزار در حج قران همراه خود می‌برد، اگر پول آن را پرداخته، کفایت می‌کند.

 ۸۸۸ . خرید حیوان به گمان لاغری و کشف چاقی آن پس از ذبح: اگر حیوانی را با گمان لاغری خرید به امید آن‌که چاق در آید و به جهت رضایت خدا رجاءً ذبح کرد، و بعد، معلوم شد چاق است کفایت می‌کند؛ اما اگر از روی بی‌مبالاتی ذبح کرد، نه به امید رضای خداوند، کافی نیست.

 ۸۸۹ . ذبح حیوان با اعتقاد به لاغری آن از روی جهل به مسأله: اگر حیوان را لاغر می‌دانست و به واسطۀ جهل به مسأله برای رضای خداوند ذبح کرد، بعد، معلوم شد چاق است کفایت می‌کند.

پنجم: خصی نبودن

 ۸۹۰ . خصی بودن قربانی: ذبح حیوان خصی، یعنی حیوانی که بیضه‌هایش را در آورده‌اند کفایت نمی‌کند؛ ولى اگر یکى از بیضه‌ها باقى باشد، کافى است. حیوانی که بدون بیضه به دنیا آمده نیز همین حکم را دارد.

 ۸۹۱ . شک در اخته شدن حیوان: اگر شک کند حیوانى را اخته کرده‌اند یا خیر، به شکش اعتنا نکند و تحقیق لازم نیست.

 ۸۹۲ . انحصار قربانی به حیوان اخته: اگر جز حیوان خصی، حیوانی یافت نشود، قربانی کردن آن مانعی ندارد و کافی است.

 ۸۹۳ . اطلاع یافتن از اخته بودن قربانی پس از ذبح: هرگاه به خیال اخته نبودن، حیوانى را ذبح کند و پس از ذبح متوجه شود که حیوان اخته است، کافی نیست؛ مگر آن‌که حیوان غیر اخته پیدا نشود.

 ۸۹۴ . کوبیده بودن بیضه‌های حیوان: قربانی کردن گوسفندی که بیضه‌ها یا رگ‌های بیضه‌هایش را کوبیده‌اند با وجود حیوان دیگر هم کافی است؛ بلکه بز نری که این گونه باشد از میش ماده افضل است، و بنابر احتیاط مستحب، حیوانى که بیضه‌هایش را کوبیده ‌یا رگ‌هاى آن را مالیده یا تابیده باشند، قربانى نکند.

ششم: مباح بودن قربانی

 ۸۹۵ . قربانی غصبی: قربانی باید مباح باشد و اگر حیوان غصبی باشد، ذبح آن حرام است و کفایت از قربانی هم نمی‌کند.

 ۸۹۶ . تهیۀ قربانی با مال متعلق خمس: تهیۀ قربانى با پولى که خمس بر آن واجب شده، قبل از پرداخت خمس آن، حرام است، ولی از آنجا که معمولاً معاملات کلی است و در نوع معاملات، فروشنده همین‌که پول برایش حلال ظاهری باشد به معامله رضایت دارد، معامله صحیح است و قربانی کردن آن هم اشکال ندارد.

زمان قربانی

 ۸۹۷ . زمان قربانی: احتیاط مستحب است روز عید قربان، قربانی را ذبح کند؛ ولی اگر از روی اختیار، در روز یازدهم یا دوازدهم ذی‌حجه هم ذبح شود جایز و مجزی است.

 ۸۹۸ . تأخیر عمدی قربانی از روز دوازدهم: حاجی نباید ذبح کردن قربانی را با علم و عمد و اختیار، از روز دوازدهم ذی‌حجه به تأخیر اندازد.

 ۸۹۹ . تأخیر قربانی از روز دوازدهم از روی عذر: تأخیر قربانی از روز دوازده ذی‌حجه به جهت ندانستن مسأله یا نیافتن قربانی با شرایط لازم، یا عذر دیگر، تا آخر ذی‌حجه جایز و مجزی است. و اگر اعمال مکه را انجام داده باید اعاده کند.

 ۹۰۰ . انجام ندادن قربانی به اعتقاد تلف شدن آن: اگر کسی به این اعتقاد که ذبح در منا سبب اتلاف قربانی می‌شود، بدون انجام قربانی، تقصیر کرده و سایر مناسک را انجام داده و پس از کوچ از منا متوجه اشتباهش شده، حجش صحیح است و از احرام خارج شده و تنها قربانی بر او واجب است.

 ۹۰۱ . قربانی در شب: قربانی کردن در شب جایز نیست.

 ۹۰۲ . انجام قربانی قبل از روز عید: ذبح قربانی نباید قبل از روز عید انجام گیرد؛ ولی کسانی که می‌توانند شب عید جمرۀ عقبه را رمی کنند؛ مانند خائف و زنی که می‌ترسد حائض شود، می‌توانند در همان شب ذبح کنند.

 ۹۰۳ . نبود قربانی با داشتن پول آن: کسی که پول قربانی را قبل از تمام شدن روز دوازدهم دارد ولی قربانی پیدا نمی‌کند و نمی‌تواند‌ تا فراهم شدن قربانی در مکّه بماند، در صورت امکان باید پول قربانی را نزد کسی ودیعه بگذارد تا قبل از تمام شدن ذی‌حجّه، گوسفند را قربانی کند و اگر در این سال ممکن نشود سال بعد این کار را انجام دهد.

پول قربانی را می‌تواند نزد شخصی که گمان دارد قربانی را ذبح می‌کند، بگذارد و اطمینان به این امر لازم نیست.

مکان قربانی

 ۹۰۴ . مکان ذبح: در صورت امکان و حرجی نبودن، باید ذبح در منا صورت گیرد، در غیر این صورت باید قربانی در وادی محسر ذبح شود؛ و اگر این کار در وادی محسر هم غیر ممکن یا حرجی بود در هرجایی از حرم می‌تواند قربانی را ذبح کند و فرقی ندارد که حرج، ناشی از قربانی کردن باشد یا ناشی از باقی ماندن در احرام.

 ۹۰۵ . قربانی در مسلخ‌های نزدیک منا: در شرایط کنونى که قربانی کردن در منا در روزهای دهم تا دوازدهم ذی‌حجه ممکن نیست یا با حرج شخصی یا نوعی همراه است و باقی ماندن در احرام برای قربانی پس از این ایام هم حرج شخصی یا نوعی دارد، قربانى کردن در مسلخ‌های خارج منا، اشکال ندارد و تأخیر قربانی براى انجام ذبح در منا لازم نیست؛ ولی اگر تأخیر انداخت، اعمال بعدی را هم به تأخیر بیندازد.

 ۹۰۶ . قربانی کردن در وطن: انجام قربانى حج تمتُّع در خارج از حرم کفایت نمى‌کند؛ بنابراین انجام قربانى حج تمتُّع در وطن کافى نیست، هرچند در روز عید قربان باشد و به طور کامل به مصرف تعیین شده برسد.

احکام ذبح قربانی

 ۹۰۷ . نیت قربانی: قربانی حج از عبادات است و باید به نیت خالص برای خداوند به جهت همان حجی که انجام داده ذبح شود.

 ۹۰۸ . مباشرت در ذبح و نیت آن: جایز است دیگری برای حج‌گزار ذبح کند و همین مقدار که گوسفندى را که براى حاجى معین شده با رعایت شرایط، ذبح کند، کافى است. بنابراین لازم نیست هنگام ذبح اسم حاجى را ببرد؛ بلکه لازم نیست قصد نیابت یا قصد حج تمتُّع کند؛ ولی حج‌گزار باید نیّت کند و نیّت ذابح کفایت نمی‌کند.

البته اگر آن شخص، نایب از حاجی باشد، باید از جانب حج‌گزار، ذبح را قصد نماید، و منوبٌ عنه هم باید قصد قربت داشته باشد؛ به این معنا که به خاطر رضای خداوند به نایب نیابت داده و تا هنگام ذبح نیز قصد قربت ادامه داشته باشد.

 ۹۰۹ . فرستادن دیگری برای قربانی و دادن وکالت مطلق به او: چون همۀ کسانى که از طرف حجاج براى قربانى کردن به قربانگاه مى‌روند، نمى‌توانند خودشان ذبح کنند، و مجبور مى‌شوند به دیگرى وکالت بدهند؛ لذا حجاج محترم به نماینده‌شان وکالت مطلق بدهند که او‌ حق داشته باشد خودش ذبح کند یا آن را به دیگرى بسپارد.

 ۹۱۰ . دین و مذهب ذابح: لازم نیست ذابح شیعه باشد؛ بلکه مسلمان بودنش کافی است.

 ۹۱۱ . تعیین قربانی در فرض وکالت از متعدد: باید معین باشد قربانى‌اى که ذبح مى‌شود مال کدام یک از حجاج است؛ بنابراین اگر مثلاً سه قربانى را از طرف سه حاجى بدون تعیین قربانى‌ها ذبح کنند، کفایت نمى‌کند.

 ۹۱۲ . نحوۀ تعیین قربانی: در تعیین قربانی لازم نیست نمایندۀ حجاج، اسم آن‌ها را ببرد؛ بلکه تعیین اجمالى کافى است. بنابراین کسى که به نمایندگى گروهى از حجاج به قربانگاه مى‌رود چنانچه اسامى آن‌ها را در لیستى بنویسد و در نیت خود هر قربانی را براى یکى از آن‌ها به ترتیب شمارۀ لیست تعیین نماید -مثلاً در نیّت، مشخص کند که گوسفند اول براى حاجى شماره یک- کافى است، هرچند اسم آن‌ها را نخواند یا اصلًا توجهى به اسم آن‌ها نداشته باشد.

 ۹۱۳ . احراز ذبح قربانی توسط نایب، قبل از حلق: اگر کسی را برای خرید قربانی و ذبح وکیل کند، باید یا خودش یا نوع مردم اطمینان پیدا کنند که وکیل ذبح کرده است یا حجت شرعیۀ دیگری مانند شهادت دو عادل یا إخبار کسی که گفته او در این مورد برای حاجی یا متعارف مردم، اطمینان‌آور است وجود داشته باشد؛ و تا ثابت نشده که وى عمل را انجام داده نباید حلق یا تقصیر کند، و گمان کافی نیست.

 ۹۱۴ . اخبار یک نفر به ذبح: در اخبار یک شخص چنانچه نوع مردم اطمینان پیدا کنند ولی حج‌گزار به خاطر علم به اموری که بر نوع مردم مخفی مانده، به این خبر اطمینان حاصل نکند، نمی‌تواند به آن اکتفا کند.

 ۹۱۵ . شک نایب در قربانی در انجام وظیفه: اگر شخصی از جانب چند حاجی وکیل در ذبح باشد، چنانچه در انجام ذبح از طرف یکی از آن‌ها شک داشته باشد، باید از طرف او ذبح کند.

 ۹۱۶ . شک در رعایت شرایط از سوی نایب: اگر حج‌گزار می‌داند که وکیل، گوسفند را قربانی کرده و به وکیل اعتماد دارد، ولی شک دارد وکیل به رعایت شرایط توجه داشته است یا خیر، به شکش اعتنا نکند.

 ۹۱۷ . ضامن بودن نایب با عمل برخلاف دستور شرع: اگر وکیل، بر خلاف دستور شرع در ویژگی‌های قربانی یا در کشتن آن عمل کند و بر اثر این کار خسارتی به موکّل وارد شود، ضامن است و باید غرامت آن را بدهد و ذبح از موکّل ساقط نمی‌شود و دو مرتبه باید ذبح کند.

و در ضامن بودن وکیل فرقی نیست که اجرت گرفته باشد یا نگرفته باشد، و با علم و عمد، بر خلاف دستور شرع عمل کرده باشد یا در اثر ندانستن مسأله یا از جهت غفلت باشد. بله، اگر وکیل با موکّل خود شرط کند که ضامن نباشد، غرامت بر عهدۀ او نیست.

 ۹۱۸ . ملاک عمل نایب در ذبح: اگر مرجع تقلید موکّل رعایت شرایطی را لازم نداند، وکیل در ذبح می‌تواند آن شرایط را رعایت نکرده و بر وی ضمانی نیست.

 ۹۱۹ . ذبح تبرعی از جانب دیگری: کسی نمی‌تواند‌ بدون اجازۀ دیگری از جانب او ذبح کند؛ هرچند بداند وی به این کار راضی است و در واقع نیز راضی باشد. بله، اگر کاری انجام دهد که عرفاً اجازه در ذبح محسوب شود، کافی است؛ مانند زنی که روز عید پول قربانی را به شوهرش می‌دهد که این کار عرفاً اجازه در ذبح از طرف او محسوب می‌شود.

کیفیت ذبح

 ۹۲۰ . وسیلۀ ذبح: ذبح با کارد استیل، بلکه با هر وسیله‌اى که در برندگى از چاقوى آهنى کمتر نیست، صحیح است.

 ۹۲۱ . قطع سر یا نخاع قبل از جان دادن قربانی: بنابر احتیاط مؤکّد استحبابی قبل از آن‌که قربانى به طور کامل جان بدهد، سر حیوان را از بدنش جدا نکنند یا مغز حرام را که در تیرۀ پشت است و از مهره‌هاى گردن تا دم حیوان امتداد دارد نبرند.

 ۹۲۲ . رو به قبله بودن قربانی هنگام جان دادن: لازم نیست که قربانی تا هنگام جان دادن رو به قبله باشد؛ بلکه همین اندازه که هنگام قطع چهار رگ اصلی رو به قبله باشد کافی است؛ لذا اگر قربانی پس از قطع رگ‌ها، پشت به قبله شود، هرچند هنوز جان دارد، مانعی ندارد.

 ۹۲۳ . شک در  رعایت شرایط پس از ذبح: اگر بعد از ذبح کردن، احتمال عقلایی بدهد که حیوان شرایط را نداشته -مثلاً قربانی عیب مادرزادی داشته و یا دارای شرایط سنی لازم نبوده است- یا احتمال دهد حیوان را به صورت صحیح ذبح نکرده است، چنانچه احتمال بدهد که هنگام ذبح به رعایت شرایط توجّه داشته به شکش اعتنا نمی‌کند.

مصرف قربانی

 ۹۲۴ . مصرف گوشت قربانی: پس از قربانی، باید حداقل یک‌سوم قربانی را به فقیری که در حرم حضور دارد -خواه اهل حرم باشد یا از غیر حرم آمده باشد- صدقه دهند؛ و براى این کار کافى است سهم فقیر را به وکیل او تحویل دهند یا خودش از فقیری که در حرم حضور دارد -هر چند زائر باشد- وکالت بگیرد تا آن سهم را دریافت کند.

و احتیاط مستحب آن است که گوشت قربانی را سه قسمت کرده؛ قسمتی را هدیه دهد و قسمتی را به فقیر صدقه دهد و قدری از ذبیحه را هم بخورد، و خوردن و هدیه کردن واجب نیست.

 ۹۲۵ . فروش سهم فقیر قبل از قربانى: فروش یا هبۀ سهم فقیر قبل از قربانى و بدون قبض آن باطل است؛ بنابراین عمل بعضى که به ادعاى فقر یا وکالت از فقیر ثلث فقیر را از قربانى به خود حاجى مى‌فروشند یا هبه مى‌کنند، صحیح نیست.

 ۹۲۶ . تملک، اتلاف و بیع قربانی، بعد از ذبح: تملّک کردن یا خرید و فروش قربانی در سهم فقرا پس از ذبح جایز نیست؛ ولی می‌تواند قسمتی را که صدقه داده، از فقیر بخرد یا با اجازۀ او آن را تملّک کند.

 ۹۲۷ . بیرون بردن قربانی از حرم قبل از مصرف آن: پیش از آن‌که حیوان قربانی را به مصارفش برساند نمی‌تواند‌ آن را از حرم خارج کند؛ بلکه به احتیاط مستحب اگر آن را در مکّه کشته، از مکّه، و اگر در منا یا وادی محسّر کشته از آنجا خارج نکند؛ ولی پس از آن‌که قربانی را به مصرف رساند، خارج کردن آن از حرم اشکالی ندارد؛ مثلاً می‌تواند سهم فقیر را از وی خریده، از حرم خارج نماید.

از این حکم، کوهان و پوست، مستثنی است که قبل از مصرف رسانیدن قربانی نیز می‌توان آن‌ها را از حرم بیرون برد.

 ۹۲۸ . استفاده از قربانی نذری و کفاره: خوردن و سایر انتفاعات از قربانی‌ای که به جهت نذر یا کفّاره باید ذبح شود جایز نیست؛ بلکه باید تمام آن، حتی کوهان و پوستش را صدقه بدهد و نمی‌توان از آن به عنوان اجرت به ذابح داد؛ ولی اگر ذابح فقیر باشد می‌توان آن‌ را به او صدقه داد.

 ۹۲۹ . وظیفۀ یابندۀ قربانی گمشده: اگر کسی قربانی گمشده‌ای را پیدا کند باید روز دهم و یازدهم و دوازدهم ذی‌حجه به دنبال صاحبش بگردد، و اگر صاحبش را پیدا نکرد، عصر روز دوازدهم، قربانی را به نیّت صاحبش در منا قربانی کند و این قربانی از صاحبش کفایت می‌کند؛ ولی اگر سه روز تفحّص نکرد یا در صورت اختیار، در غیر منا قربانی کرد یا به نیّت صاحبش قربانی نکرد، قربانی کردنش کفایت نمی‌کند.

و چنانچه به وظیفه عمل کند، پس از ذبح، دیگر لازم نیست دنبال صاحبش بگردد؛ ولی اگر تا عصر روز دوازدهم دنبال صاحبش نگردد، ذبح آن‌ از طرف صاحبش جایز نیست و حکم سایر حیوانات گمشده را دارد.

روزۀ بدل قربانی

 ۹۳۰ . وظیفۀ حاجی با عجز از قربانی: کسی که قادر به ذبح نباشد (یعنی نه قربانی داشته باشد نه پول آن‌را)، باید سه روز در حج، قبل از خروج از مکّه و هفت روز پس از مراجعت، روزه بگیرد.

 ۹۳۱ . مصرف قربانی و پول آن قبل از حج: کسی که قبل از احرام حج، حیوان قربانی را داشته باشد، می‌تواند آن را بفروشد یا ذبح کند؛ هرچند بداند پس از محرم شدن، از قربانی کردن عاجز می‌شود. همچنین اگر پول قربانی را داشته باشد می‌تواند آن را مصرف کند؛ هرچند بداند دیگر بعد از احرام، پولی برای قربانی نخواهد داشت. ولی احتیاط مستحب در ترک این کارها است.

 ۹۳۲ . تحصیل هزینۀ قربانی: حاجی که قربانی و پول آن را ندارد ولی می‌تواند از راهی -همچون کسب یا قرض- آن را به ‌دست آورد، لازم نیست چنین کند، هرچند به زحمت نیفتد؛ ولی به دست آوردن هزینۀ قربانی؛ مطابق احتیاط استحبابی است. و به هر حال، اگر از راهی مثل قرض کردن، پول را به دست آورد، باید ذبح کند؛ مگر آن‌که در بازپرداخت بدهى، به مشقت شدید بیفتد.

 ۹۳۳ . فروش اموال براى قربانى: اگر حاجى، پول قربانى را به طور نقدى ندارد، ولى اموالى دارد که مى‌تواند بدون مشقت شدید، با تبدیل آن پول قربانى را تهیه کند، باید قربانی کند.