مرجع: آیت الله وحید خراسانی
موضوع: طواف کعبه و شرایط آن

طواف

دومين واجب عمرۀ تمتّع طواف است‌ ، و به ترك عمدى آن عمره و حجّ فاسد مى‌شود- چه علم به حكم و موضوع داشته يا جاهل به حكم يا موضوع باشد- و ترك طواف به اين محقّق مى‌شود كه آن را تا زمانى تأخير اندازد كه نتواند اعمال عمره را تمام نموده و خود را به مقدار ركن از وقوف عرفات برساند.
و هر گاه عمره فاسد شود احرامى كه براى آن بسته نيز باطل مى‌شود، و بايد حجّ را در سال بعد به‌جا آورد، و احوط و اولى آن است كه با همان احرام اعمال عمرۀ مفرده را به جا آورد.


شرائط طواف

و در طواف بعد از قصد كردن خود عمل كه محقّق عنوان طواف است، امورى شرط است:


اوّل: نيّت

به اين كه طواف را براى تقرّب به خداوند متعال انجام دهد.


دوم: طهارت از حدث اصغر و اكبر

و چنانچه بدون طهارت انجام دهد- از روى عمد باشد، يا از روى جهل يا فراموشى- طوافش باطل است.


چند مسأله:

مسأله 282- هر گاه حدثى از محرم در حال طواف سر زند، مسأله چند صورت دارد:
الف) آن كه حدث پيش از رسيدن به نصف طواف باشد، كه در اين صورت طواف باطل است و بايد دوباره آن را- پس از تحصيل طهارت- به جا آورد.
ب) آن كه حدث پس از اتمام شوط چهارم و بدون اختيار باشد، كه در اين صورت بايد طواف را قطع كند، و پس از تحصيل طهارت، طواف را از همان جا كه قطع نموده به آخر برساند.
ج) آن كه حدث پس از رسيدن به نصف طواف و پيش از اتمام شوط چهارم و بدون اختيار باشد، كه در اين صورت- بنابر احتياط واجب- بايد طواف را قطع كند، و پس از تحصيل طهارت، طواف را از جايى كه قطع كرده تمام نمايد و دوباره طواف را از نو به جا آورد.
و مى‌تواند به جاى احتياط ذكر شده، پس از قطع و تحصيل طهارت، يك طواف كامل بجا آورد به قصد اعم از تمام كردن‌ طواف قبلى و يك طواف كامل، يعنى قصد كند انجام آنچه را واقعا بر ذمّه‌اش مى‌باشد، پس چنانچه تتمّۀ طواف قبل بر ذمّۀ اوست، زايد بر آن از اين طواف جديد لغو باشد، و چنانچه طواف كامل بر ذمّۀ اوست، همين طواف جديد باشد.
د) همان صورت سوم ولى با فرض اين كه حدث با اختيار از او سر زند، و اقوى در اين صورت بطلان طواف است.
مسأله 283- اگر پيش از شروع طواف يا در اثناى آن شك كند كه طهارت از حدث دارد يا نه، در صورتى كه بداند قبلا طهارت داشته و شك كند كه بعد حدثى از او سرزده يا نه، به شك خود اعتنا نكند، و در غير اين صورت بايد پس از تحصيل طهارت طواف نمايد و يا طواف را از نو به جا آورد.
مسأله 284- هر گاه پس از فراغت از طواف، شك كند هنگام طواف طهارت داشته يا نه، لازم نيست به شك خود اعتنا كند، اگر چه احتياط مستحب آن است كه دوباره آن را به جا آورد، ولى براى نماز طواف بايد تحصيل طهارت كند، مگر آن كه بداند قبلا حدث موجب غسل از او سرزده و پس از طواف حدث موجب وضو از او سر زند، و شك كند غسل را انجام داده يا نه، كه بايد هم غسل كند و هم وضو بگيرد و دوباره طواف را به جا آورد، و بعد از‌ آن نماز طواف را بخواند.
مسأله 285- هر گاه مكلّف متمكّن از وضو نباشد و نااميد باشد از اين كه بعد بتواند وضو بگيرد، بايد تيمم نموده و طواف را انجام دهد، و اگر تيمم هم نمى‌تواند بكند اگر چه بعد از اين، بايد براى طواف نايب بگيرد، و احوط و اولى آن است كه خودش هم يك طواف بدون طهارت انجام دهد.
مسأله 286- كسى كه جنب شده بايد براى طواف غسل كند، و همچنين زن حائض و نفساء پس از پاك شدن بايد براى طواف غسل كند، و در صورتى كه نتواند غسل نمايد و نااميد از توانايى آن باشد بايد به جاى غسل تيمم كند و طواف را انجام دهد، و احوط و اولى آن است كه در اين صورت براى طواف خود نايب هم بگيرد.
و در صورتى كه نتواند تيمم كند حتى بعد از اين، بايد براى طواف نايب بگيرد، و جايز نيست كه خود وارد مسجد شود و احتياطا طواف را به جا آورد.
مسأله 287- چنانچه زن هنگام بستن احرام براى عمرۀ تمتّع حائض باشد، و يا پس از محرم شدن حائض شود، و وقت كافى براى انجام اعمال عمره داشته باشد، بايد صبر كند تا پاك شود و‌ غسل كند و اعمال عمره را انجام دهد، و اگر وقت كافى نداشته باشد، مسأله دو صورت دارد:
الف) آن كه حيضش هنگام احرام بستن يا پيش از آن باشد كه در اين صورت حجّ تمتّع او منقلب به حجّ افراد مى‌شود، و پس از انجام حج افراد بايد يك عمرۀ مفرده، اگر متمكّن از آن باشد، انجام دهد.
ب) آن كه حيضش پس از احرام‌بستن باشد، كه در اين صورت اگر چه گفته شده است كه: «مخيّر است يا حجّ افراد به جا آورد، همان طور كه در صورت اوّل گذشت، و يا اعمال عمرۀ تمتّع را بدون طواف و نماز آن به جا آورد، يعنى اين كه سعى كند و بعد از آن تقصير نمايد، و سپس براى حجّ محرم شود و پس از انجام اعمال منى و بازگشت به مكّه ابتدا طواف و نماز عمرۀ تمتّع را قضا كند، و پس از آن طواف حجّ و نماز آن و باقى اعمال حجّ را به جا آورد» ولى احتياط واجب آن است كه در اين صورت نيز- همچون صورت اوّل- حجّ تمتّع او منقلب به حجّ افراد مى‌شود.
و چنانچه يقين داشته باشد حتى پس از انجام اعمال منى و بازگشت به مكّه حيضش ادامه دارد و متمكّن از طواف نخواهد بود، بايد براى طواف و نماز آن نايب بگيرد، و پس از انجام آنها‌ توسط نايب، خودش سعى را به جا آورد، و اعمال عمره را تمام كند.
مسأله 288- هر گاه زن محرمه در اثناى طواف حائض شود، چنانچه حيض شدن پيش از تمام شدن شوط چهارم باشد، طوافش باطل است و حكم او همان است كه در مسألۀ قبل براى زنى كه پس از بستن احرام حائض شده بيان شد.
و چنانچه حيض شدن او پس از تمام شدن شوط چهارم باشد و وقت كافى براى انجام اعمال عمره داشته باشد، بنابر اقوى طوافش باطل است و بايد صبر كند تا پاك شود و غسل كند و پس از آن طواف را به جا آورد، و احتياط مستحب آن است كه طواف پس از غسل را به قصد اعم از تمام كردن طواف پيش و يك طواف كامل- آن طور كه در مسألۀ (282) گذشت- انجام دهد، و اگر پس از شوط چهارم باشد ولى وقت كافى نداشته باشد، احتياط واجب آن است كه پس از قطع طواف سعى و تقصير را انجام دهد، و سپس احرام حجّ را به قصد ما فى الذمّه- آنچه بر ذمّۀ اوست از حجّ افراد يا تمتّع- ببندد و اعمال حجّ تمتّع را انجام دهد، و پس از انجام اعمال منى و بازگشت به مكّه بايد نخست كسرى طواف قطع شدۀ پيش از حجّ را به جا آورد و سپس طواف حجّ و باقى اعمال آن را‌ انجام دهد، و پس از اتمام حج يك عمرۀ مفرده هم به جا آورد.
مسأله 289- چنانچه زن پس از انجام طواف و پيش از خواندن نماز آن حائض شود، طوافش صحيح است و نماز آن را بعد از پاك شدن و غسل كردن به جا آورد و پس از آن سعى و تقصير نمايد، ولى اگر براى آنچه ذكر شد، وقت تنگ باشد بايد پس از طواف سعى و تقصير را انجام دهد، و نماز طواف را پس از اعمال منى و پيش از طواف حجّ قضا نمايد.
مسأله 290- اگر زن پس از انجام طواف و نماز آن متوجّه شود كه حائض شده، ولى نداند حيض شدنش قبل از طواف بوده يا بعد از طواف و قبل از نماز بوده، يا در اثناى نماز بوده است، بنابر صحّت طواف و نمازش بگذارد، و چنانچه بداند حيض شدنش پيش از تمام شدن نماز بوده، بايد پس از پاك شدن و غسل نماز را دوباره به جا آورد، ولى اگر وقت تنگ باشد بايد سعى و تقصير را به جا آورده و نماز را پس از اعمال منى و پيش از طواف حجّ انجام دهد.
مسأله 291- اگر زن وارد مكّه شود و متمكّن از اعمال عمره باشد، ولى عمدا و با علم آن قدر انجام اعمال را تأخير اندازد كه حائض شود و وقت تنگ شود، ظاهرا عمره‌اش فاسد است، و احتياط مستحب آن است كه با همان احرامى كه بسته عدول كند به حجّ‌ افراد و اعمال حج افراد را به جا آورد، و در هر حال بايد حجّ را در سال آينده دوباره به جا آورد.
مسأله 292- طهارت در طواف مستحب معتبر نيست، پس بدون طهارت صحيح است، ولى نماز آن بدون طهارت صحيح نيست.
مسأله 293- كسى كه معذور از طهارت- وضو يا غسل- اختيارى است، مانند كسى كه بر اعضاى وضو يا غسل جبيره دارد، يا كسى كه مسلوس است- يعنى بول او قطره قطره مى‌ريزد- به همان دستورى كه براى نماز خود طهارت مى‌گيرد، براى طواف نيز همان طهارت كافى است.
ولى كسى كه مبطون است- يعنى نمى‌تواند از غايط خوددارى نمايد- بعيد نيست كه بتواند براى طواف و نماز آن نايب بگيرد، اگر چه احتياط مستحب آن است كه- در صورت تمكّن- جمع كند بين انجام طواف و نماز آن با طهارت عذرى و بين نايب گرفتن براى آن دو.
و اما زن مستحاضه، چنانچه استحاضه‌اش قليله باشد بايد وضو بگيرد، و احتياط واجب آن است كه براى هر كدام از طواف و نماز آن يك وضو بگيرد.
و چنانچه متوسطه باشد بايد هم غسل كند و هم وضو بگيرد، و‌ احتياط واجب آن است كه براى هر كدام از طواف و نماز آن يك وضو بگيرد.
و اگر كثيره باشد بايد غسل كند، و احتياط واجب آن است كه براى هر كدام از طواف و نماز آن يك غسل كند، و لازم نيست وضو بگيرد حتى اگر حدث اصغر از او سرزده باشد.
و اين دستوراتى كه براى زن مستحاضه ذكر شد، در صورتى است كه وظيفه‌اى كه براى نماز يوميّه‌اش معيّن شده است انجام نداده باشد، و يا اگر انجام داده، بعد از آن خون ديده باشد، و در غير اين دو صورت آنچه ذكر شد از وجوب وضو و غسل، مبنى بر احتياط واجب است.


None

ic_topic245_img01

سوم: طهارت بدن و لباس

(از شرايط صحّت طواف) بنابر احتياط واجب طهارت بدن و لباس از نجاست است. و از نجاستى كه در بدن يا لباس نمازگزار عفو شده است- مانند خون كمتر از درهم- در طواف عفو نشده است.


چند مسأله:

مسأله 294- بودن خون قرحه و جراحت در بدن يا لباس در طواف، در صورتى كه اجتناب از آن حرجى باشد مانعى ندارد، و همچنين همراه داشتن چيز متنجس مانعى ندارد، و احتياط واجب آن است كه از پوشيدن چيز نجسى كه بدن را به اندازۀ لازم در نماز‌ نمى‌پوشاند- مانند هميان و كلاه- در حال طواف اجتناب شود.
مسأله 295- اگر طواف‌كننده پس از انجام طواف متوجّه شود در حين طواف لباس يا بدنش نجس بوده، طوافش صحيح است، و همچنين اگر پس از نماز طواف متوجّه شود در اثناى خواندن نماز بدن يا لباسش نجس بوده، نمازش صحيح است.
مسأله 296- هر گاه نجاست بدن يا لباس خود را فراموش كرده و با آنها طواف نمايد و بعد از طواف يادش بيايد، طوافش صحيح است، اگر چه اعادۀ آن طواف با لباس پاك سزاوارتر است.
و اگر بعد از نماز طواف يادش بيايد، در صورتى كه فراموشى او به جهت اهميت ندادن باشد، كيفرش اين است كه نماز را اعاده نمايد، و در غير اين صورت احتياط واجب آن است كه نماز را دوباره به جا آورد.
مسأله 297- اگر طواف‌كننده در اثناى طواف متوجّه شود بدن يا لباسش نجس است، و يا در اثناى آن بدن يا لباسش نجس شود، در صورتى كه بتواند بدون انجام كارى كه منافى با صحّت طواف است، نجاست را زايل كند، بنابر احتياط واجب نجاست را زايل نموده و طواف را تمام نمايد، و در غير اين صورت اقوى صحّت طواف اوست، اگر چه احتياط مستحب آن است كه طواف را قطع‌ نموده و بعد از زايل كردن نجاست بقيۀ آن را انجام دهد، و در صورتى كه قبل از تمام كردن شوط چهارم باشد، احتياط مستحب آن است كه طواف را قطع نموده و نجاست را زايل كرده و سپس يك طواف كامل به قصد اعم از تمام كردن طواف سابق و يك طواف جديد- آن گونه كه در مسألۀ (282) گذشت- به جا آورد.


چهارم: ختنه

(از شرايط صحّت طواف) آن است كه طواف‌كننده اگر مرد، و بنابر اقوى حتى اگر پسر مميّز است، ختنه شده باشد، و احتياط واجب آن است كه پسر غير مميّز نيز در طواف ختنه شده باشد.


چند مسأله:

مسأله 298- اگر محرمى كه ختنه نشده- بالغ باشد يا صبىّ مميّز- طواف كند طوافش باطل است، و اگر دوباره آن را در حالى كه ختنه شده باشد به جا نياورد، مثل كسى است كه طواف را ترك كرده باشد، و بر او احكام تارك طواف جارى است كه بيان خواهد شد.
مسأله 299- هر گاه مكلّف ختنه نشده مستطيع شود، در صورتى كه بتواند در همان سال استطاعت ختنه كند و به حجّ رود، واجب است اين كار را انجام دهد، و در غير اين صورت حجّ را تا سال بعد تأخير اندازد، و پس از ختنه كردن به حجّ برود.
و چنانچه ختنه كردن براى او اصلا ممكن نباشد، يا ضررى يا‌ حرجى باشد، حجّ از او ساقط نمى‌شود، و احتياط واجب آن است كه طواف عمره و حجّ را هم خودش انجام دهد و هم براى انجام آنها نايب بگيرد، و پس از آن كه خود و نايبش طواف را انجام دادند، خودش نماز طواف را به جا آورد.


پنجم: پوشاندن عورت

(از شرائط صحت طواف) بنا بر اقوى پوشاندن عورت است و معتبر است وسيلۀ پوشش مباح باشد، و احتياط واجب آن است كه تمام لباس طواف‌كننده مباح باشد، و همچنين احتياط واجب آن است كه تمام شرايط و موانع لباس نمازگزار در پوشش عورت و بقيۀ لباس طواف‌كننده رعايت شود.