مرجع: آیت الله وحید خراسانی
موضوع: قربانی کردن

قربانى كردن- ذبح گوسفند و گاو يا نحر شتر- در منى

پنجمين واجب حجّ، قربانى كردن گوسفند يا گاو يا شتر در منى است، و معتبر است اين عمل را به قصد قربانى كردن در حجّ و براى تقرّب به خداوند متعال انجام دهد، و معتبر است آن را در روز انجام دهد، و قربانى كردن در شب كفايت نمى‌كند اگر چه جاهل باشد.
بلى، براى خائف- كسى كه مى‌ترسد در روز قربانى كند- قربانى كردن در شب جايز است، و واجب است قربانى كردن بعد از رمى جمرۀ عقبه باشد، ولى چنانچه از روى جهل يا فراموشى پيش از رمى قربانى نمايد صحيح است.
و واجب است ذبح يا نحر در منى باشد، و در صورتى كه تا آخر روزهاى تشريق، روز يازدهم و دوازدهم و سيزدهم، نتواند اگر چه به جهت تقيّه- در منى قربانى كند، يا قربانى كردن در آن‌ جا براى او حرجى باشد، بنابر احتياط واجب در «وادى محسّر» قربانى كند، و همچنين احتياط واجب آن است كه اگر از اين هم متمكّن نباشد در مكّه قربانى كند، و اگر از اين هم متمكّن نباشد يا حرجى باشد مى‌تواند در هر جاى حرم كه بخواهد قربانى كند.
مسأله 379- بعيد نيست به تأخير انداختن قربانى كردن تا آخر روزهاى تشريق جايز باشد، اگرچه احوط و افضل آن است كه در روز عيد انجام شود، و در صورتى كه به جهت عذرى- مانند فراموشى يا جهل به حكم- از روزهاى تشريق به تأخير بيندازد، بايد- هر وقت عذر برطرف شد- قربانى كند، و اگر عذرش باقى بود، جايز است تا آخر ذى الحجّه تأخير اندازد.
و اگر پس از طواف يادش آمد يا علم پيدا كرد و تدارك نمود، واجب نيست طواف را دوباره انجام دهد، اگر چه احتياط مستحب آن است كه دوباره آن را انجام دهد، ولى اگر از روى علم و عمد قربانى نكند و طواف را انجام دهد، ظاهر اين است كه طوافش باطل است و واجب است پس از قربانى كردن دوباره آن را انجام دهد.
مسأله 380- يك قربانى، تنها براى يك شخص كفايت مى‌كند.


چند مسأله:

مسأله 381- قربانى بايد گاو يا گوسفند يا شتر باشد، و شتر بايد‌ پنج سال را تمام كرده، و وارد سال ششم شده باشد، و گاو و بز بنابر احتياط- بايد دو سال را تمام كرده، و وارد سال سوم شده باشد، و همچنين احتياط واجب آن است كه گوسفند يك سال را تمام كرده، و وارد سال دوم شده باشد.
و اگر پس از قربانى كردن براى او معلوم شود كه قربانى سنّ لازم را نداشته، كافى نيست و بايد دوباره قربانى كند.
و معتبر است در قربانى كه اعضاى آن تمام باشد، بنابراين اگر يك چشم را نداشته باشد، يا لنگ، يا گوش بريده، يا شاخ داخلى‌اش شكسته، يا نقص ديگرى مانند آن را داشته باشد، كفايت نمى‌كند، و اظهر اين است كه اخته (خصىّ) نيز كفايت نمى‌كند. (و مقصود از شاخ داخلى، شاخى است سفيد و كوچك كه در درون شاخ معمولى قرار دارد.)
و معتبر است از نظر عرفى لاغر نباشد، و احوط و اولى آن است كه مريض هم نباشد، و رگهاى دو تخم و خود دو تخمش را نكوبيده باشند، و آن قدر پير نباشد كه مغز استخوانهايش آب شده باشد.
و نيز گوشش سوراخ نباشد، و به حسب اصل خلقتش بى‌شاخ و بى‌دم نباشد. و احتياط واجب آن است كه در صورتى كه ميسّر است گوشش شكافته شده نباشد.
مسأله 382- اگر قربانى را به اعتقاد سالم بودن بخرد، و پس از پرداخت قيمت معلوم شود معيوب است، اكتفا كردن به آن جايز است.
مسأله 383- چنانچه متمكّن از تهيّۀ قربانى داراى شرايط در روزهاى تشريق- يازدهم و دوازدهم و سيزدهم- نباشد احتياط واجب آن است كه جمع كند بين آنچه متمكّن از تهيّۀ آن است و بدل از قربانى، يعنى روزه گرفتن، مگر اين كه نقص حيوان اخته بودن آن باشد، كه در اين صورت با عدم تمكّن تهيۀ سالم، به آن اكتفا مى‌شود.
مسأله 384- اگر حيوانى را به اعتقاد چاق بودن بخرد و بعد معلوم شود كه لاغر است، كفايت مى‌كند، ولى اگر آن را به غير خريد- مثل ارث يا هبه و مانند اين دو- تملّك كند، و به اعتقاد چاق بودن قربانى كند و بعد معلوم شود لاغر بوده، كفايت آن محلّ اشكال است.
مسأله 385- اگر حيوان را قربانى كند و سپس شك كند كه داراى شرايط بوده يا نه، در صورتى كه احتمال دهد حين قربانى كردن‌ شرايط را در او احراز كرده، حكم به صحّت قربانى مى‌شود، همچنين است اگر پس از قربانى كردن شك كند حيوان را در منى قربانى كرده يا جاى ديگرى.
و اگر شك كند قربانى كرده يا نه، چنانچه پس از داخل شدن در اعمالى كه بايد بعد از قربانى انجام داد- مثل تقصير يا حلق- شك پيدا شود، بنا را بر آن بگذارد كه قربانى كرده است، و اگر پيش از آن باشد بايد قربانى كند.
و هر گاه در شرطى از شرايط شك داشته باشد، و با اين حال حيوان را به قصد قربت اگر چه رجاء- يعنى به اميد اين كه داراى شرط باشد، و اگر نباشد قربانى ديگرى انجام دهد- بكشد، و بعد معلوم شود كه داراى شرايط بوده است كفايت مى‌كند.
مسأله 386- چنانچه حيوان سالمى را براى قربانى كردن بخرد و پس از خريد، حيوان مريض شود، يا عضوى از او بشكند، يا عيب ديگرى پيدا كند، قربانى كردن همان كفايت مى‌كند، ولى احتياط مستحب آن است كه حيوان ديگرى كه سالم است نيز با او قربانى كند.
مسأله 387- اگر حيوانى را براى قربانى بخرد و گم شود، چنانچه نداند كه كسى آن را پيدا كرده و از طرف او در منى قربانى كرده‌ است، بايد حيوان ديگرى بخرد و قربانى كند.
و اگر ديگرى را خريد، ولى پيش از قربانى كردنش اوّلى پيدا شد، بايد اوّلى را قربانى كند و مخيّر است دومى را قربانى كند يا نكند، اگر چه احوط و اولى آن است كه دومى را هم قربانى كند.
و اگر پس از قربانى كردن دومى، اوّلى پيدا شود، احتياط واجب آن است كه اوّلى را هم قربانى كند.
مسأله 388- اگر كسى حيوانى را كه براى قربانى خريده شده و گم شده پيدا كند، بايد روز دهم و يازدهم و دوازدهم حيوان را تعريف كند، پس اگر صاحبش را نيافت بايد آخر روز دوازدهم حيوان را از طرف او قربانى كند.
مسأله 389- كسى كه حيوانى براى قربانى پيدا نكند، و قيمت آن را داشته باشد بايد قيمت را نزد شخص ثقه‌اى به امانت بگذارد تا با آن حيوانى را- اگر چه تا آخر ذى الحجّه- بخرد و از طرف صاحب پول قربانى كند.
پس اگر ماه ذى الحجّه گذشت و قربانى نكرد، بايد در ذى الحجّۀ سال بعد براى او قربانى كند.
مسأله 390- هرگاه متمكّن از قربانى و از قيمت آن نباشد بايد به جاى آن ده روز روزه بگيرد، سه روز آن در حجّ و هفت روز زمانى‌ كه به بلدش برگشت، و اقوى آن است كه سه روز را در روز هفتم و هشتم و نهم ذى الحجّه بگيرد، همچنان كه اقوى آن است كه سه روز و هفت روز را بايد پى در پى بگيرد، و اگر به بلدش برنگردد و در مكّه بماند، بايد صبر كند تا همسفرانش به بلدشان برگردند يا يك ماه بگذرد، بعد هفت روز را روزه بگيرد.
مسأله 391- كسى كه واجب است سه روز در حجّ روزه بگيرد، اگر متمكّن نباشد روز هفتم ذى الحجّه را روزه بگيرد، احتياط واجب آن است كه روز هشتم و نهم را نگيرد بلكه سه روز را پس از روز سيزدهم پى در پى بگيرد.
و اگر متمكّن نباشد روز هشتم را روزه بگيرد، بايد روزه گرفتن را تا بعد از بازگشت از منى به تأخير اندازد، و احتياط واجب آن است كه تا بعد از روز سيزدهم به تأخير اندازد.
و احوط و اولى آن است كه بعد از گذشتن ايام تشريق مبادرت به روزه گرفتن نمايد، اگر چه اقوى آن است كه تا ذى الحجّه تمام نشده مى‌تواند انجام دهد.
و اگر پس از بازگشت از منى متمكّن نباشد، بايد در راه بازگشت به بلدش و يا در بلدش روزه بگيرد، و احتياط واجب آن است كه بين سه روز و هفت روز جمع نكند.و چنانچه تا اوّل ماه محرّم سه روز را نگيرد، روزه گرفتن ساقط مى‌شود، و بايد در سال بعد قربانى كند.
مسأله 392- كسى كه متمكّن از قربانى و قيمت آن نباشد و سه روز روزۀ در حجّ را بگيرد و پس از آن توانايى تهيّۀ قربانى را پيدا كند، احتياط واجب آن است كه هم قربانى كند و هم باقى‌ماندۀ روزه را بگيرد.
مسأله 393- چنانچه به تنهايى متمكّن نباشد قربانى را تهيّه كند، ولى بتواند با ديگرى به طور شركت تهيّه كند، احتياط واجب آن است كه بين شركت در قربانى و روزه جمع كند، به نحوى كه در مسأله (390) گذشت.
مسأله 394- اگر حيوان يا قيمت آن را به كسى داد و او را در كشتن از طرف خود نايب كرد و بعد شك كرد كه آيا او قربانى را انجام داده است يا نه، بايد بنا را بر آن بگذارد كه قربانى نكرده است، بلى، اگر نايب ثقه باشد و خبر دهد كه قربانى كرده است، به خبر او اكتفا مى‌شود.
مسأله 395- شرايطى كه براى حيوان قربانى در مسألۀ (381) ذكر شد، در حيوانى كه به عنوان كفّاره كشته مى‌شود معتبر نيست، اگر چه احتياط مستحب آن است كه رعايت شود.


ذبح و نحر واجب

مسأله 396- ذبح و همچنين نحر واجب، چه قربانى حجّ باشد يا كفّاره، به كشتن خود شخص و يا نايب اگر چه در حال اختيار، محقّق مى‌شود، و بايد نيّت از صاحب قربانى تا تحقّق ذبح استمرار داشته باشد، و نيّت ذبح‌كننده اعتبار ندارد، و معتبر است ذبح‌كننده مسلمان باشد.