سؤال 688ـ شخصى طواف را از حجر الاسود شروع، و به ركن يمانى ـ كه قبل از حجر الاسود است ـ ختم كرده، و فاصله ركن يمانى تا حجر را بدون نيّت ادامه داده، و دوباره از حجر الاسود نيّت كرده، و به ركن يمانى ختم نموده، و هفت دور طواف را به همين صورت انجام داده است. طواف او چه حكمى دارد؟ جواب: اين طواف باطل است، و بايد اعاده شود.
سؤال 689ـ اگر كسى قبل از حجر الاسود طواف را شروع نموده، و به همانجا ختم كند، آيا طوافش باطل است؟ جواب: طوافش باطل است.
سؤال 690ـ وظيفه شخصى كه به اشتباه طواف را از ركن يمانى شروع، و به همانجا ختم كرده، و سپس نماز طواف را خوانده، و پس از آن متوجّه خطايش شده چيست؟ چنانچه در وسط طواف متوجّه اشتباهش گردد، و طوافش را به حجر الاسود ختم كند، آيا مقدار اضافى براى طواف ضرر دارد؟ جواب: طواف و نماز آن را باید اعاده کند، و اعاده در صورت دوّم احتیاط است.
سؤال 691ـ اگر شخصى يقين كرد ركن مستجار (ركن يمانى كه قبل از حجر الاسود قرار دارد) حجر الاسود است، و طواف را از آنجا شروع و به همانجا ختم كرد، و بعد فهميد كه اين كار خطا بوده، تكليفش چيست؟ جواب: طواف مذكور بنابر احتياط واجب باطل است، و بايد اعاده شود.
سؤال 692ـ شخصى در حال طواف كعبه را بوسيده، و احتمال مى دهد در آن حال چند قدم راه هم رفته باشد، و اين شك بعد از انجام طواف به وجود آمده است. طوافش چه حكمى دارد؟ جواب: چون شك بعد از طواف بوده، طوافش صحيح است.
سؤال 693ـ شخصى در اثناء طواف به خاطر لمس و بوسيدن بيت الله الحرام از مسير خود منحرف شده، و نمى داند در بازگشت طواف را از همان نقطه ادامه داده يا نه، اكنون وظيفه اش چيست؟ جواب: هرگاه شك بعد از طواف بوده طوافش صحيح است، والاّ بايد از سر بگيرد.
سؤال 694ـ يكى از حجّاج خيال كرده به هنگام طواف مقدارى از شوط را بر اثر فشار جمعيّت طى كرده، ولى يقين به اين مطلب ندارد، و از آنجا كه نمى توانسته آن مقدار را برگردد و اعاده كند، بقيّه شوط را به قصد رجاء و احتياطاً انجام مى دهد (تا اگر آن دور باطل بوده اضافه لغو باشد، و اگر صحيح بوده، اضافه بر طواف محسوب نشود) سپس هفت دور بجا آورده، و آن دور را حساب نكرده است. اين طواف چه حكمى دارد؟ جواب: اين طواف بنابر احتياط صحيح نيست.
سؤال 695ـ شخصى به هنگام طواف بر اثر فشار جمعيّت چند گام به جلو رفته، سپس به جاى آن كه همان مقدار را جبران كند، آن را رها كرده و يك دور ديگر به جا آورده، كه مجموعاً هفت دور تمام و يك دور ناقص مى شود. آيا اين طواف صحيح است؟ جواب: طوافش اشكال دارد، و بايد آن را اعاده كند.
سؤال 696ـ اگر محرم از ابتدا بداند كه بر اثر شلوغى طواف كنندگان مقدارى از طواف يا همه آن را بى اختيار انجام خواهد داد، آيا از اوّل مى تواند نيّت كند آن مقدار، كه جمعيّت او را مى برد، نيز جزء طواف باشد، و آن را مثل طواف سواره محسوب نمايد؟ جواب: طوافش صحيح است، و اشكالى ندارد.
سؤال 697ـ شخصى در حال طواف به يكى از طواف كنندگان كه روى زمين افتاده، برخورد نموده، و او را از روى زمين بلند مى كند. ممكن است در اين حال چند گامى به جلو برود، در حالى كه توجّه به طواف ندارد. در نتيجه نمى داند كه آيا مقدارى از طواف را بدون قصد بجا آورده يا نه، تكليفش چيست؟ جواب: اگر قصد طواف، و لو اجمالا، داشته كافى است.
سؤال 698ـ شخصى در شوط پنجم يقين پيدا مى كند كه پنج متر شوط اوّل، و پنج متر از شوط دوّم را بى اختيار طواف كرده است. تكليف او چيست؟ جواب: اگر از اوّل قصد كرده خود را در ميان طواف كنندگان قرار دهد و با آنها بچرخد، آنچه را با فشار جمعيّت به جا مى آورد، جزء طواف است و صحيح مى باشد.
سؤال 699ـ خانمى بدون كمك ديگران قادر بر طواف نيست يا بايد او را با تخت در خارج مطاف طواف دهند، يا شخص نامحرمى او را بر پشت بگيرد، و در محدوده مطاف طواف دهد. وظيفه اش چيست؟ جواب: با توجّه به اين كه به فتواى ما مطاف حدّ معينى ندارد، او را با تخت در پشت مقام ابراهيم طواف دهند.
سؤال 700ـ كسى كه به حدود مطاف آگاهى نداشته، طواف را بجا آورده، و پس از آن شك مى كند كه در مطاف بوده يا نه، آيا طوافش صحيح است؟ جواب: همان گونه كه در بالا آمد در هر صورت طوافش صحيح است; چون طواف حدّ معينى ندارد.
سؤال 701ـ چنانچه محرم يقين داشته باشد كه در حال طواف در محدوده معيّن با مرد نامحرم يا زن نامحرم برخورد مى كند، آيا باز هم لازم است در محدوده معيّن طواف كند؟ جواب: گفتيم كه طواف حدّ معينى ندارد. به علاوه برخورد از روى لباس بدون قصد خاصّ اشكال ندارد.
سؤال 702ـ گاه انسان ناچار مى شود از محدوده طواف ـ فاصله ميان مقام ابراهيم و كعبه ـ دورتر شود، خواه به سبب نظافت كاركنان مسجدالحرام باشد، يا تعميراتى كه احياناً در بعضى از اطراف كعبه انجام مى دهند، يا كسانى كه با ويلچر و تخت روان طواف داده مى شوند و مانند اينها، آيا طوافشان صحيح است؟ جواب: همان گونه كه قبلاً گفتيم طواف از نظر ما محدوده خاصى ندارد، و در حال اختيار نيز مى توان از فاصله مقام و كعبه دورتر طواف كرد.
سؤال 703ـ شخصى در شوط اوّل طواف بود كه نماز جماعت شروع شد. بدين جهت طواف را قطع كرده، و مشغول نماز مى شود. پس از نماز، طواف را از سر مى گيرد، و هفت شوط كامل به جا مى آورد. آيا طواف او صحيح است؟ جواب: اشكال ندارد.
سؤال 704ـ شخصى در وسط طواف، آن را به هر دليل رها كرده، و طواف را از سر مى گيرد. آيا طوافش صحيح است؟ اگر اعمال بعدى را انجام داده باشد، چه وظيفه اى دارد؟ جواب: طواف و اعمال بعدى در هر حال صحيح است.
سؤال 705ـ تعدادى از زائران خانه خدا مشغول طواف بودند كه مأمورين نظافت مسجدالحرام شروع به نظافت نموده، و طواف كنندگان به ناچار طواف را رها كردند. مدّتى طول كشيد، خيال كردند موالات عرفيّه به هم خورده، بدين جهت طواف را از سر گرفتند. در صورتى كه به هم خوردن موالات مشكوك باشد، طوافشان چه حكمى دارد؟ جواب: در هر صورت اشكالى ندارد.
سؤال 706ـ شخصى شوط اوّل طواف را، كه به طور ناقص انجام شده بود، رها نموده، سپس شش شوط ديگر به جا مى آورد، بعد از آن شوط اوّل را اعاده مى كند. آيا طوافش صحيح است؟ جواب: هرگاه نيّتش اجمالا انجام طواف واجب شرعى بوده، مانعى ندارد.
سؤال 707ـ هرگاه طواف يا سعى كسى به علّتى قطع شود، و بخواهد از همان جا كه قطع شده شروع كند، ولى در اثر ازدحام جمعيّت نتواند به آن نقطه برود، و در محاذى آن به طرف چپ يا راست قرار گيرد. آيا مى تواند از محاذى جايى كه قطع شده شروع كند؟ جواب: لازم نيست از همان نقطه باشد; بلكه محاذات كافى است.
سؤال 708ـ شخصى نيّت طواف را در دل مى گذراند، و به قصد طواف حركت مى كند. پس از چند قدمى گمان مى كند نيّت طواف بايد به زبان آورده شود، بدين جهت آن دور را رها نموده، و برمى گردد، و نيّت را به زبان آورده، و طواف را از نو شروع مى كند. آيا طوافش صحيح است؟ جواب: اشكال ندارد.
سؤال 709ـ شخصى طواف خود را بر هم مى زند و طواف ديگرى را شروع مى كند. آن را نيز بر هم زده و طواف سوّم را آغاز و به اتمام مى رساند. اكنون وظيفه اش چيست؟ جواب: طواف آخر او اشكال ندارد. ولى سزاوار است مؤمنان از اين گونه كارها حتّى الامكان بپرهيزند.
سؤال 710ـ شخصى در شوط ششم بر اثر خستگى از ادامه طواف باز مى ماند. بدين جهت طواف را قطع نموده، به استراحت مى پردازد، و شخص ديگرى را نايب مى كند كه بقيّه طوافش را انجام دهد; سپس خودش نماز طواف را بجا مى آورد. بعداً متوجّه مى شود كه استراحت در وسط طواف موالات را بر هم نمى زند. اكنون وظيفه اش چيست؟ جواب: بقيّه طواف را خودش تكميل مى كند، سپس نمازش را اعاده مى نمايد.
سؤال 711ـ شخصى در حال طواف غش كرده، و از ادامه طواف باز مى ماند، و پس از چند ساعت به هوش مى آيد. آيا مى تواند طوافش را از همان جا كه قطع شده ادامه داده، سپس بقيّه اعمالش را بجا آورد؟ جواب: اگر طوافش قبل از اتمام شوط چهارم قطع شده، وضو مى گيرد و طواف را از اوّل شروع مى كند، و اگر بعد از شوط چهارم بوده، پس از وضو از همانجا ادامه مى دهد.
سؤال 712ـ كسى كه وظيفه اش اتمام و اعاده طواف است، هرگاه طواف ناقص خود را اتمام نموده، و به هنگام اعاده طواف، دوباره طوافش قطع شود. آيا اين طواف را نيز بايد اتمام و اعاده كند؟ جواب: آرى، فرقى نمى كند.
سؤال 713ـ در مواردى كه بايد احتياطاً طواف را تمام كند، سپس نماز طواف را بخواند، و پس از آن طواف و نماز آن را اعاده كند، اگر يك طواف به قصد اعمّ از تمام و اتمام انجام دهد (يعنى چنانچه آن مقدار انجام شده باطل بوده، تمام هفت شوط را قصد طواف داشته باشد، و چنانچه صحيح بوده فقط بقيّه را قصد طواف داشته باشد) و سپس دو ركعت نماز طواف بخواند، آيا كفايت مى كند؟ جواب: بهتر آن است كه طواف اوّل را رها كرده، طواف ديگرى را شروع كند. زيرا اين احتياط مستحب است.
سؤال 714ـ در مواردى كه طواف و سعى را اتمام و اعاده مى كند، آيا ترتيب نيز لازم است؟ جواب: آرى، احتياط آن است كه ابتدا طواف را تمام كند و نماز بخواند، سپس طواف و نماز آن را اعاده نمايد، و بعد به سراغ سعى برود.
سؤال 715ـ در مواردى كه طواف و نماز بايد اعاده شود، آيا لازم است با لباس احرام باشد؟ جواب: لازم نيست.
مسأله 716- کسی که «طواف عمره تمتّع» را ترک کند چند صورت دارد:
الف) هرگاه عمداً ترک کند تا وقت وقوف به «عرفات» * تنگ شود، احتیاط واجب آن است که نیّت حجّ اِفراد کند و پس از حج، عمره مفرده به جا آورد، و سال بعد حجّ تمتّع را اعاده نماید.
* وقت وقوف به عرفات بنابر احتیاط واجب از ظهر روز عرفه (نهم ذى الحجّه) تا غروب آفتاب است.
ب) کسى که از روى جهل و نادانى طواف را ترک کند، «حجّ» او مبدّل به «اِفراد» مى شود، و بنابر احتیاط واجب بعد از آن عمره مفرده به جا مى آورد، و سال بعد حجّ تمتّع را اعاده مى کند و احتیاط مستحب آن است که یک شتر به عنوان کفّاره قربانى کند.
ج) کسى که از روى سهو و فراموشى طواف را ترک کند، حجّ او درست است، و هر وقت یادش آمد طواف را به جا مى آورد (و احتیاط مستحب آن است که سعى را هم بعد از آن اعاده کند) و اگر به وطن خود بازگشته، یا از مکّه بیرون رفته، و مراجعت به مکّه براى او زحمت دارد، نایب بگیرد تا طواف او را به جا آورد، و در این مدّت چیزى بر او حرام نیست و احتیاط آن است که یک گوسفند در مکّه قربانى کند، و اگر فرستادن به مکّه ممکن نیست، در شهر خود قربانى نماید.
مسأله 717ـ کسى که «طواف حج» را تا آخر ذى الحجّه ترک کند، اگر از روى عمد باشد حجّ او باطل است، و باید سال دیگر اعاده کند و اگر از روى جهل و ناآگاهى باشد، نیز حجّ او باطل است (خواه جاهل مقصّر باشد، یا غیر مقصّر) و علاوه بر اعاده حج، احتیاط آن است که شترى هم قربانى کند و اگر از روى سهو و فراموشى بوده، طواف را قضا مى نماید، و حجّ او صحیح است و چنانچه بعد از مراجعت از حج، یا بیرون رفتن از مکّه متوجّه شود، و بازگشت براى او مشقّت داشته باشد، کسى را نایب مى گیرد که براى او طواف کند و مستحب است سعى را نیز بعد از آن اعاده کند، و یک گوسفند در منى قربانى نماید، و اگر ممکن نشد در وطن خود قربانى کند، و در این مدّت چیزى بر او حرام نیست.
مسأله 718ـ هرگاه محرم بر اثر بیمارى قادر بر انجام طواف نباشد تا وقت طواف تنگ شود، اگر ممکن است، او را به نحوى ببرند و طواف دهند (هر چند بر دوش بگیرند، یا بر چرخ یا تخت بنشانند. البتّه با رعایت شرایط و احکام طواف در حدّ ممکن) و اگر به این شکل هم ممکن نباشد، براى او نایب مى گیرند.
مسأله 719ـ اگر محرم مشغول سعى بین صفا و مروه شود، سپس یادش بیاید که طواف را بجا نیاورده، باید سعى را رها کرده و طواف و نماز طواف را انجام دهد، و پس از آن سعى را اعاده نماید.
مسأله 720ـ هرگاه از روى سهو، یا غفلت، یا جهل، طواف را بدون وضو انجام دهد باطل است، و باید آن را اعاده نماید. همچنین اگر با حال جنابت، یا حیض، یا نفاس انجام دهد.
مسأله 721ـ سخن گفتن و خندیدن در حال طواف، و حتّى خوردن چیزى، طواف را باطل نمى کند; ولى بهتر است در حال طواف (خواه واجب باشد، یا مستحب) سخنى جز ذکر خدا و دعا نداشته باشد، و با حضور قلب این عبادت بزرگ را انجام دهد، و از هر کارى که حضور قلب را مى کاهد، پرهیز کند.
مسأله 722ـ کم یا زیاد کردن طواف جایز نیست. هرگاه کسى از روى عمد یا جهل چیزى بر هفت دور بیفزاید، طواف او باطل است، و اگر طواف واجب را کم کند، چنانچه قبل از فوت موالات عرفیّه بازگردد و آن را تکمیل نماید، طوافش صحیح است، والاّ طواف او باطل مى شود، و باید از نو شروع کند.
مسأله 723ـ طواف واجب یا مستحب را مى توان قطع کرد، و از نو شروع نمود. (این حکم براى حلّ بسیارى از مشکلات طواف کارساز است; زیرا مى تواند آن را رها کند، و از سر بگیرد).
مسأله 724ـ هرگاه طواف را از روى عمد بیش از هفت دور به جا آورد طواف او باطل است; خواه از اوّل قصد زیادى داشته باشد، یا بعد از إتمام هفت دور قصد کند که چیزى بر آن اضافه نماید، و خواه زیادى به اندازه یک دور باشد، یا کمتر، یا بیشتر; امّا اگر مقدار اضافى را به قصد طواف به جا نیاورد، مثل این که در اوّل کار یک دور با جمعیّت حرکت مى کند تا به طواف آشنا شود، سپس هنگامى که مقابل «حجر الاسود» رسید قصد طواف مى کند، این کار ضررى ندارد، همچنین اگر بعد از تمام شدن هفت دور بر اثر کثرت جمعیّت نتواند فوراً از دایره طواف خارج شود، مانعى ندارد مقدارى با مردم بدون قصد طواف ادامه دهد، و بعد خارج شود.
مسأله 725ـ هرگاه از روى سهو طواف را زیادتر از هفت دور به جا آورد، اگر اضافه کمتر از یک دور باشد، آن را قطع مى کند و طوافش صحیح است، و اگر یک دور یا بیشتر باشد، احتیاط آن است که به قصد قربت بر آن بیفزاید تا هفت دور دیگر به عنوان طواف مستحب کامل شود، و بعد دو رکعت نماز طواف واجب را به جا مى آورد، و پس از سعى (در آنجا که سعى واجب است) دو رکعت دیگر براى طواف مستحب به جا مى آورد. و لازم نیست قصد کند طواف اوّل واجب است، و دوّم مستحب; بلکه همین اندازه که به قصد قربت انجام دهد کافى است.
مسأله 726ـ هرگاه از روى سهو و فراموشى طواف واجب را ناقص بگذارد، اگر بعد از تمام کردن چهار دور باشد، برمى گردد و طواف را کامل مى کند. (خواه موالات از دسته رفته باشد، یا نه) و اگر قبل از چهار دور باشد چنانچه موالات به هم نخورده، مى تواند آن را تکمیل نماید وگرنه، باید از نو شروع کند.
مسأله 727ـ چنانچه پس از بازگشت به وطن متوجّه نقصان در طواف شود، احتیاط آن است که برگردد، و طوافش را طبق آنچه در بالا گفتیم تکمیل کند، و اگر نتواند، یا مشکل باشد، نایب بگیرد. و احتیاط آن است که یک گوسفند در مکّه، و اگر نتواند در شهر خود، قربانى نماید.
مسأله 728ـ هرگاه طواف کننده از روى عمد از اوّل قصد کند کمتر از هفت دور یا بیشتر بجا آورد، طوافش باطل است; هر چند به هفت دور تمام کند، و احتیاط واجب آن است که اگر از روى ندانستن مسأله، بلکه اگر بر اثر فراموشى یا غفلت نیز باشد، طواف را اعاده کند.
مسأله 729ـ اگر در وسط طواف از قصد هفت دور برگشت (چه قصد کرده باشد کمتر انجام دهد، و یا بیشتر) از همانجا که چنین نیّتى کرده طوافش باطل است. و احتیاط آن است که طواف را به نیّت صحیح تمام کرده، و سپس اعاده کند، و اگر با این قصد زیادتر از هفت شوط انجام دهد، اصل طواف باطل مى شود.
مسأله 730ـ چنانچه شخصى گمان کند همانطور که هفت دور طواف مستحب است، یک دور هم استحباب دارد، و قصد کند هفت دور طواف واجب کند، و یک دور مستحب هم به دنبال آن انجام دهد، یا به همین نیّت هشت دور طواف کند، طوافش صحیح است، ولى آن یک دور بى فایده و باطل است; زیرا طواف، کمتر از هفت دور نیست.
مسأله 731ـ «قِران»، یعنى دو طواف را پشت سر هم بجا آوردن بى آن که در وسط آن نماز طواف بخواند، اگر در طواف واجب باشد حرام است، ولى طواف اوّل باطل نمى شود; مگر این که از آغاز چنین قصدى داشته باشد، که در این صورت صحیح بودن طواف اوّل او مشکل است.
مسأله 732ـ «قِران» در طواف مستحب مکروه است، ولى حرام و باطل نیست.
مسأله 733ـ اگر شخص محرم یک دور، یا کمتر، یا بیشتر، بر هفت دور بیفزاید، و قصدش این باشد که مقدار اضافه جزء آن طواف نباشد، حکم قِران میان دو طواف را دارد که حرام است، ولى طواف اوّل باطل نیست.
مسأله 734ـ اگر بعد از فراغت از طواف، در عدد دورهاى طواف یا شرایط طواف مانند وضو و غیره شک کند اعتنا نمى کند.
مسأله 735ـ هرگاه بعد از رسیدن به «حجر الاسود» شک کند هفت دور به جا آورده، یا هشت دور، یا بیشتر، نباید اعتنا کند، و طوافش صحیح است. همچنین اگر در وسط دور شک کند که دور هفتم است یا بیشتر، آن دور را تمام کند، و طوافش صحیح است.
مسأله 736ـ اگر در آخر دور، یا در وسط دور، شک کند شش دور به جا آورده، یا هفت دور، طواف او بنابر احتیاط واجب باطل است، و باید آن را رها کرده، از نو شروع کند. همچنین است در هر موردى که یک طرف شک کمتر از هفت دور باشد; امّا در طواف مستحب در این موارد بنابر کمتر مى گذارد، و طواف را کامل مى کند و طوافش صحیح است.
مسأله 737ـ شخص کثیر الشّک که در طواف زیاد شک مى کند نباید به شکّ خود اعتنا کند، و آن طرفى را که مناسبتر براى او است بگیرد; مثلا اگر میان پنج و شش شک کند، بنابر شش مى گذارد و اگر میان هفت و هشت شک کند، بنا را بر هفت مى گذارد.
مسأله 738ـ ظنّ و گمان در مسائل گذشته در حکم شک است، و باید مطابق حکم شک عمل کند.
مسأله 739ـ مانعى ندارد که انسان براى شمردن دورهاى طواف به رفیق و همراه خود اعتماد کند (در صورتى که فرد مورد اعتمادى باشد).
مسأله 740ـ بعضى براى حفظ عدد دورهاى طواف، دعاى توسّل و مانند آن را شروع مى کنند، تا به هفتمین معصوم(علیه السلام) برسند. این کار مناسب نیست; به خصوص اگر با صداى بلند خوانده شود. بهتر است از اذکار دیگر استفاده شود.
سؤال 741ـ شخصى پس از تمام شدن هفت دور طواف، دو دور ديگر براى جبران نقص احتمالى به قصد احتياط به جا مى آورد. آيا اين عمل ضررى به طوافش مى رساند؟ جواب: طواف او اشكالى ندارد.
سؤال 742ـ شخصى به هنگام سعى بين صفا و مروه متوجّه مى شود بيش از هفت دور طواف كرده است. وظيفه او چيست؟ جواب: احتياط آن است كه سعى را تكميل نموده، سپس طواف و نماز طواف و سعى را دوباره بجا آورد، و پس از آن تقصير كند.
سؤال 743ـ شخصى چند متر از يك شوط طواف را خراب كرده، و چون محلّ دقيق آن را نمى دانسته آن را رها نموده، و يك شوط ديگر از حجر الاسود شروع و به آنجا ختم كرده است. اگر نيّت او اين باشد كه آنچه خراب شده به نحو صحيح انجام شود، و زيادى قبلى و بعدى به عنوان مقدّمه علميّه باشد، طوافش چه حكمى دارد؟ جواب: طوافش صحيح است، مگر اين كه بعد از خراب شدن آن شوط، آن قسمت طواف را ادامه داده باشد كه در اين صورت طواف اشكال دارد.
سؤال 744ـ اگر هنگام خروج از محلّ طواف بعد از دور هفتم، مقدارى از مسافت را به قصد آن كه جزء طواف باشد به جا آورد، چه حكمى دارد؟ جواب: اگر عمدى باشد، طوافش باطل مى شود، و اگر سهوى باشد بايد قطع كند، و طوافش صحيح است.
سؤال 745ـ آيا «قِران در طواف» كه حرام است، طواف را نيز باطل مى كند؟ جواب: اگر از اوّل يا در وسط طواف اوّل، قصد قِران داشته احتياط در اعاده طواف است، و اگر بعد از تمام شدن طواف اوّل قصد قِران كرده، طواف اوّل باطل نمى شود.
سؤال 746ـ شخصى پس از انجام هفت دور طواف عمره تمتّع، با خود مى گويد: «اين طواف دلچسب نشد» بدين جهت و بدون خواندن نماز طواف، هفت دور ديگر طواف مى كند، سپس نماز و سعى را انجام داده، و تقصير مى كند. آيا عمل او صحيح است؟ جواب: عمل او صحيح است; هر چند ناآگاهانه داخل در قِران حرام شده است.
سؤال 747ـ كودك نابالغى با اجازه پدرش محرم شده، و طواف را نيمه كاره رها كرده، به تصوّر اين كه همان مقدار كافى است، و سعى را نيز از طبقه دوم انجام داده است. اكنون تكليف او چيست؟ جواب: سعى و طوافش باطل است. بايد طواف و نماز و سعى را اعاده نموده، سپس تقصير نمايد.
سؤال 748ـ زنى به همراه شوهرش، كه يك دور طواف را انجام داده بود، شروع به طواف مى كند، و پس از اتمامِ طوافِ همسرش، كه دور ششم او بوده، طواف را از سر مى گيرد، و هفت دور ديگر مى زند. طواف اوّل و دوّم زن چه حكمى دارد؟ جواب: طوافى را كه از سرگرفته صحيح است.
سؤال 749ـ اگر در هنگام طواف در صحّت دور سابق، يا قسمتى از دور فعلى ـ كه مشغول انجام آن است و محلّ آن گذشته ـ شك كند، چه حكمى دارد؟ مثلا مشغول انجام دور چهارم است و از حجر اسماعيل هم گذشته، ولى در صحّت دور سوم شك دارد، يا در مورد دور چهارم شك دارد كه از داخل حجر طواف كرده، يا از خارج آن دور زده است. اكنون وظيفه اش چيست؟ جواب: طوافش صحيح است.
سؤال 750ـ شخصى به هنگام انجام طواف در تعداد دورهاى طواف شك كرد، و چون گمانش به يك طرف بيشتر بود بنا را بر آن طرف گذاشت. پس از انجام اعمال، يقين به صحّت طواف پيدا كرد. آيا طوافش صحيح است؟ جواب: صحيح است.
سؤال 751ـ اگر حاجى در حال طواف، يا سعى، شك كند كه دور چندم طواف يا سعى است، و با همين حال عمل خويش را ادامه دهد، سپس به يك طرفِ شك يقين پيدا كرده، و عمل را تمام نمايد، آيا چنين عملى صحيح مى باشد؟ جواب: اگر طواف يا سعى را به اميد انجام وظيفه شرعى ادامه دهد، و بعد يقين پيدا كند اشكالى ندارد، و طواف و سعى او صحيح است.
سؤال 752ـ گاه انسان شك مى كند كه فلان شوط طواف را درست انجام داده، يا نه؟ آيا جايز است بعد از طواف يك شوط ديگر به عنوان احتياط به جا آورد، سپس نماز طواف را بخواند؟ جواب: با قصد مذكور مانعى ندارد.
سؤال 753ـ شخصى در پايان يكى از دورهاى طواف آن را رها كرده، و لحظه اى استراحت مى كند. هنگامى كه براى تكميل آن برمى گردد شك مى كند كه شوط پنجم بوده، يا ششم؟ وظيفه اش را بيان فرمائيد. جواب: احتياط واجب آن است كه آن طواف را رها كند، و از نو شروع نمايد.
سؤال 754ـ معيار و ملاكِ كثير الشّك بودن در طواف چيست؟ جواب: كثير الشّك بودن يك امر عرفى است; يعنى مردم بگويند او بسيار شك مى كند.
سؤال 755ـ آيا كسانى كه قادر به انجام طواف نيستند بايد نايب بگيرند؟ يا لازم است توسّط چرخ، يا تخت هاى مخصوص طواف داده شوند; هر چند آنها را در خارج از محدوده، يا از طبقه بالا، طواف دهند؟ جواب: نيابت لازم نيست، و طواف به شكل مزبور صحيح است، وطواف از طبقه بالا به هنگام ضرورت مانعى ندارد. همچنين در صورت ضرورت واتصال به جمعيت طواف در زير سقف ها و رواق ها مانعى ندارد.
سؤال 756ـ آيا قسمتى از طواف، براى كسانى كه قادر نيستند تمام آن را خودشان انجام دهند، قابل نيابت هست؟ جواب: در صورت امكان آنها را در باقيمانده سوار بر چرخ و مانند آن طواف دهند، در غير اين صورت، براى تمام طواف نايب بگيرند.
سؤال 757ـ شخص ناتوانى كه به خاطر گرانى نمى تواند طواف را بوسيله تخت روان و مانند آن انجام دهد، آيا مى تواند نايب بگيرد؟ جواب: مانعى ندارد.
سؤال 758ـ آيا مُحرم مى تواند قبل از انجام طواف واجب خود (چه طواف عمره باشد، يا حج، يا طواف نساء) به نيابت از معذور طواف انجام دهد؟ جواب: مانعى ندارد.
سؤال 759ـ آيا كسى كه فقط نيابت در طواف يا سعى مى كند لازم است لباس احرام بپوشد؟ جواب: لازم نيست.
سؤال 760ـ اگر طواف، يا نماز طواف، يا سعى شخصى در عمره به جهتى باطل شده، و آن شخص بدون توجّه به اين مطلب تقصير نموده، و از احرام خارج شده باشد، سپس متوجّه بطلان عمل مذكور گردد، چه وظيفه اى دارد؟ جواب: بايد عمل باطل شده را جبران كند، ولى ظاهراً از احرام خارج شده، و كفّاره اى ندارد.
سؤال 761ـ شخصى طواف حجّ واجب خويش را غلط انجام داده، و پس از آن، چندين طواف نيابى نيز به همان صورت به جا آورده است. تكليف او در مورد طوافهاى مذكور چيست؟ جواب: اگر از روى سهو و فراموشى باشد حجّ او صحيح است و بايد طواف و نماز طواف را اعاده كند، و اگر عمداً يا جهلا بوده، حجّ او اشكال دارد. طواف هاى نيابى نيز همين حكم را دارد.
سؤال 762ـ اگر كسى طواف عمره را فراموش كند، يا ناقص انجام دهد، و در عرفات متوجّه شود تكليفش چيست؟ جواب: مى تواند بعد از اعمال منى آن را تدارك كند.
سؤال 763ـ اگر شخصى طواف را فراموش كند، يا باطل انجام دهد، آيا مى تواند قضاى آن را در ماههاى غير حج انجام دهد؟ جواب: مانعى ندارد.
سؤال 764ـ هرگاه محرم لباس احرام را كنار بگذارد و اعمال عمره، نظير طواف و سعى، را جهلا يا عمداً با لباس دوخته انجام دهد، اعمالش چه حكمى دارد؟ جواب: طواف و سعى مزبور صحيح، و عمره مذكور مُجزى است، ولى اگر عمداً باشد كفّاره دارد.
سؤال 765ـ به هنگام طواف، و بر اثر فشار و ازدحام، بعضى از وسائل طواف كنندگان مثل ساعت، انگشتر، احرامى، شانه و مانند آن، روى زمين و زير دست و پاى طواف كنندگان مى افتد، كه برداشتن آن خطرناك است. بعضى از طواف كنندگان پا روى آن مى گذارند. آيا اين عمل ضررى به طواف آنها مى زند؟ جواب: اشكالى ندارد، ولى عمداً پا روى آن نگذارند.
سؤال 766ـ اگر انسان هنگام طواف پا روى احرامى ديگران بگذارد، و بداند اين كار موجب اذيّت و آزار صاحب آن مى شود، طوافش چه حكمى دارد؟ جواب: به طواف ضررى نمى زند، ولى عمداً اين كار را نكند.
سؤال 767ـ حجّاج اهل سنّت هنگام طواف وقتى به محاذى حجرالاسود مى رسند، دستها را بلند كرده و تكبير مى گويند، و سپس به طواف خود ادامه مى دهند. آيا اين كار طبق نظر علماى شيعه نيز سفارش شده است؟ جواب: در بعضی روایات به آن اشاره شده و می توان به نیت قربت مطلقه انجام داد.
سؤال 768ـ گاه در حال طواف تماس با بدن نامحرم حاصل مى شود آيا ضررى براى طواف ندارد؟ جواب: طواف او باطل نمى شود، و كفّاره اى هم ندارد، حتّى اگر خداى نكرده از روى عمد باشد، ولى بايد مراقب دام هاى شيطان بود.
سؤال 769ـ نظر به اهمّيّت اعمال حج، به خصوص طوافها و نماز آن، بعضى از حجّاج پاره اى از اعمال را، هر چند ظاهراً نقصى ندارد، احتياطاً چند بار انجام مى دهند. چه حكمى دارد؟ جواب: نبايد گرفتار وسواس شد; ولى انجام عمل احتياطى بدون وسوسه مانعى ندارد.
سؤال 770ـ يكى از حجاج پس از فراغت از مناسك عمره متوجه شد كه وضويش باطل بوده، وظيفه او چيست؟ جواب: بايد طواف و نماز طواف را با وضوى صحيح تكرار كند، در اين صورت عمره او صحيح خواهد بود.