مسأله 340ـ لازم نیست محرم به هنگام احرام بستن، از حدث اصغر و اکبر پاک باشد، بنابراین بدون وضو، و در حال جنابت یا حیض، یا نفاس مى تواند محرم شود. (البتّه روشن است که در صورت جنابت و حیض و نفاس هم باید خارج از مسجد محرم شود)، بلکه غسل احرام بر زن حائض و نفساء نیز مستحب است.
مسأله 341ـ اگر احرام را فراموش کند و بعد از پایان مناسک و اعمال متوجّه شود، عمره و حجّ او صحیح است.
مسأله 342ـ احرام کسى که ختنه نشده صحیح است، ولى طواف و نماز طواف هاى او اشکال دارد، و در احرام باقى مى ماند. مگر آن که ختنه کرده و سپس طواف و نماز طواف را بجاى آورد.
مسأله 343ـ اگر بچّه ختنه نشده را وادار به احرام کنند، یا او را محرم نمایند، احرام او صحیح است; ولى تمام طوافهاى او اشکال دارد. بنابراین، چنین فردى در احرام باقى مى ماند، و در آمدن از احرام براى او مشکل مى شود; مگر آن که او را ختنه کنند، و سپس طواف کند، یا او را طواف دهند.
مسأله 344ـ هرگاه مکلّفى که ختنه نشده مستطیع گردد (مانند کسى که تازه مسلمان شده) چنانچه بتواند ختنه کند باید در همان سال به حج برود، و اگر نتواند، حج را به تأخیر مى اندازد تا ختنه شود، و اگر ختنه کردن براى همیشه براى او ضرر دارد، باید با همان حال حج را بجا آورد. (ولى احتیاط مستحب آن است علاوه بر این که خودش طواف مى کند، نایبى هم بگیرد تا براى او طواف کند).
سؤال 345ـ بعضى از مردان محرم براى اين كه موقع وزش باد، يا به هنگام سوار شدن ماشين، يا مانند آن، عورت آنها ظاهر نشود، علاوه بر دو حوله احرام، يك متر پارچه ندوخته از وسط پا عبور مى دهند، به گونه اى كه دو طرف پارچه از جلو و عقب زير حوله قرار مى گيرد. اين عمل چه حكمى دارد؟ جواب: اشكال ندارد; ولى اجتناب از اين گونه كارها جز در موارد ضرورى بهتر است.
سؤال 346ـ آيا لباس احرام منحصر به دو جامه است، و نبايد بيشتر باشد؟ جواب: مقدار واجب آن دو جامه است، و زيادتر مانعى ندارد; مشروط بر اين كه مانند لباس احرام باشد، مثلا از حوله هاى متعدّد استفاده كند.
سؤال 347ـ اينجانب به علّت قطع نخاع و عدم كنترل بول و مشكلات ديگر، نمى توانم بدن و لباس احرام خود را پاك نگهدارم، وظيفه ام چيست؟ جواب: آن مقدار كه مى توانيد محافظت كنيد، و آنچه موجب عُسر و حرج است اشكالى ندارد.
سؤال 348ـ اگر لباس احرام زنان به قدرى نازك باشد كه بدن آنها نمايان گردد، آيا به اعمال حجّ آنان ضررى مى رساند؟ جواب: اين كار براى احرام اشكال دارد و طواف و نماز طواف را باطل مى كند.
سؤال 349ـ طبق فتواى بعضى از مراجع كه فرموده اند: «احتياطاً زنان هم مثل مردان محرم شوند» آيا زن بعد از پوشيدن حوله هاى احرام، مى تواند حوله ها را كنار بگذارد،و اعمال حج را با لباس معمولى اش انجام دهد؟ جواب: زنان مى توانند در همان لباسهاى معمولى محرم شوند، و پوشيدن حوله هاى احرام لازم نيست، و به فرض كه احتياطاً با آن محرم شوند، بعد مى توانند بيرون آورند.
سؤال 350ـ اگر جامه احرام را از پول خمس يا زكات نداده خريده باشند، آيا احرام در آن صحيح است؟ جواب: احرام در آن حرام است.
سؤال 351ـ آيا پرداخت خمس لباس احرام، كه معلوم نيست از پول خمس نداده تهيّه شده، يا از پولى كه خمس به آن تعلّق نگرفته (مانند مال الارث) واجب است؟ جواب: با فرض شك در تعلّق خمس، پرداختن خمس آن لازم نيست، هر چند احتياط در آن مطلوب است.
سؤال 352ـ چنانچه شخصى كه سال خمسى نداشته به حجّ مشرّف شود، و با همان پولهاى خمس نداده هزينه هاى حج، از جمله لباس احرام و قربانى را تأمين نمايد. حجّ او چه حكمى دارد؟ جواب: اعمال او اشكال دارد.
سؤال 353ـ شخصى با پول خمس نداده لباس احرام خريده، و با همان لباس محرم شده، و طواف و نماز طواف را بجا آورده است. اكنون وظيفه اش چيست؟ جواب: اگر از روى علم و عمد نبوده، عمره و حجّ او صحيح است، ولى در صورتى كه جاهل مقصّر بوده، احتياط واجب آن است طواف و نماز آن، و قربانى را اعاده كند.
سؤال 354ـ يكى از حاجيها به هنگام احرام به شكل زير نيّت نموده است: «محرم مى شوم براى عمره تمتّع (يا حج تمتّع)، قربة الى الله» با توجّه به اين كه برخى از فقهاء فرموده اند: «نيّت احرام لازم نيست»، احرام ايشان چه حكمى دارد؟ جواب: احرام از امور قصدى است، و حقيقت آن بناگذارى بر تحريم تروك احرام بر خويشتن است، و بايد نيّت كرد، و اگر مقصود او از جمله مذكور همين معنى باشد كافى است.
سؤال 355ـ شخصى در گذشته حجّ واجبش را انجام داده، و بنا داشته حجّ مستحبّى بجا آورد، ولى از روى ناآگاهى، يا فراموشى، در نيّت احرام عمره گفته: «احرام مى بندم براى عمره تمتّع از حجّ تمتّع از حجّة الاسلام قربة الى الله» آيا چنين نيّتى به حجّ مستحبّى او ضرر مى زند؟ جواب: اين گونه نيّت اشكال دارد; مگر اين كه اشتباه لفظى باشد، و قصدش اين بوده عمره اى كه وظيفه اوست انجام دهد، ولى اسمش را از روى اشتباه حجّة الاسلام گذاشته است. در اين صورت صحيح است، و معمولا همين گونه است.
سؤال 356ـ زنى قبل از احرام عمره تمتّع مى دانست كه عادت ماهانه او ده روز طول مى كشد، و وقت كافى براى اعمال عمره تمتّع قبل از احرام حجّ تمتّع نخواهد داشت، ولى با همه اين اوصاف نيّت عمره تمتّع مى كند، وظيفه او چيست؟ جواب: نيّت را به حجّ اِفراد برمى گرداند، و حجّ او اشكالى ندارد.
سؤال 357ـ هرگاه كسى كه به ديگران «نيّت احرام» و «تلبيه» را تلقين مى كرده، فراموش كند كه خودش نيّت نمايد، وظيفه اش چيست؟ جواب: اگر به قصد انجام عمره يا حج تلبيه نگفته، محرم نشده است، و بايد ـ در صورت امكان ـ به ميقات بازگردد و محرم شود، و اگر بازگشت به ميقات ممكن نيست، به خارج حرم مى رود و در آنجا مجدّداً احرام مى بندد.
سؤال 358ـ اگر كسى بداند در صورت صحيح نگفتن تلبيه محرم نمى شود، و در عين حال تلبيه را غلط بگويد، و سپس اعمال حج را انجام دهد، آيا اعمالش صحيح است؟ جواب: چنانچه عمداً غلط گفته اعمالش صحيح نيست، و اگر عمدى نبوده، بلكه از روى فراموشى،يا ندانستن مسأله بوده،اعمالش صحيح است.
سؤال 359ـ بعضى از زائران ايرانى، كلماتى مانند «لبّيك»، «غير»، «يوم» و مانند آن را به گونه اى ادا مى كنند كه گاه احساس مى شود متمايل به كسره است. در مقابل بعضى از اهل دقّت، يا وسواسيها، اظهار مى دارند كه فتحه بايد كاملا ظاهر شود، و به هنگام تلفّظ چنان اشباع مى كنند كه شبيه به «الف» مى شود (و لبّياك مى گويند) در حالى كه اساتيد قرائت زبان عربى و حتّى خود عربها نيز به دقّتى كه گروه دوّم لازم مى دانند، ادا نمى كنند. لطفاً بفرماييد طرز صحيح قرائت اين كلمات چگونه است؟ جواب: در اين گونه مسائل بايد به تلفّظ اهل لسان توجّه كرد; و از آنجا كه اهل لسان فتحه را به صورتى كه گروه دوّم معتقدند نمى گويند، احتياط آن است كه از آن پرهيز شود; و آنچه از اهل لسان بارها شنيده ايم اين است كه فتحه را كمى مايل به كسره ادا مى كنند، و همين صحيح است.
سؤال 360ـ اگر كسى تلبيه را غلط بگويد، و بعد از وقوفين و قبل از اتمام اعمال حج متوجّه اين مسأله شود، وظيفه او نسبت به ساير اعمال و همچنين عمره قبلى چيست؟ جواب: با توجّه به اين كه بعد از زمان جبران متوجّه شده، اعمالش صحيح است، و هرگاه اعمال منى را انجام نداده به نزديكترين نقطه خارج از حرم مى رود و محرم مى شود، و اعمال منى را انجام مى دهد; و از احرام خارج مى شود، سپس ساير اعمال حج را كامل مى كند، و احتياط آن است كه يك عمره مفرده بعد از آن انجام دهد يعنى به مسجد تنعيم مى رود و احرام مى بندد، و اعمال عمره را بجا مى آورد.
سؤال 361ـ يكى از حُجّاج شنوايى خود را به كلّى از دست داده، و زبانش هم لكنت دارد، و قادر بر تكلّم صحيح نمى باشد. مسؤولين و دوستانش به اين موضوع توجّه نداشته، و آن شخص در ميقات نيّت نكرده، و تلبيه هم نگفته، و به همين شكل همراه بقيّه وارد مكّه شده است، وظيفه او چيست؟ جواب: بايد به ميقات برگردد و با نيّت و تلبيه مُحرم شود; هر چند با بردن همراه باشد، و اگر نمى تواند به ميقات بازگردد، بايد در خارج از حرم محرم شود، و اگر نمى تواند تلبيه را، هر چند با تلقين، صحيح بگويد احتياط آن است كه به هر نحو مى تواند بگويد، و ترجمه اش را نيز بر زبان آورد.
سؤال 362ـ چنانچه پس از خروج از ميقات متوجّه شود كه تلبيه را نگفته، يا نيّت نكرده، يا به جهت ديگرى احرامش درست نبوده، و از طرفى نمى تواند از نيمه راه به ميقات برگردد، بلكه بايد به مكّه بيايد، و از آنجا به ميقات بازگردد. وظيفه چنين شخصى چيست؟ جواب: اگر مى تواند به ميقات بازگردد، هر چند بعد از رفتن به مكّه باشد، بايد چنين كند، ولى چون وارد شدن به مكّه بدون احرام جايز نيست، از أدنى الحلّ به نيّت عمره مفرده محرم مى گردد، و پس از اعمال عمره مفرده، به يكى از مواقيت معروف مى رود، و براى «عمره تمتّع» به طور صحيح محرم مى شود.
سؤال 363ـ آيا خانمها مى توانند تلبيه را به گونه اى بلند بگويند كه مرد نامحرم صداى آنها را بشنود؟ جواب: اشكالى ندارد.
سؤال 364ـ آيا به هنگام پوشيدن لباس احرام، چه در ميقات باشد يا ساعتها قبل از بستن احرام در مدينه صورت گرفته باشد، قصد خاصّى لازم است؟ جواب: هيچ قصدى لازم نيست، بلكه هنگام احرام مطابق آنچه در بحث احرام گذشت نيّت مى كند.
سؤال 365ـ هرگاه شخصى در ميقات، يا محاذات آن، يا ادنى الحل، يا شهر مكّه، و خلاصه هر جا كه وظيفه اش بوده محرم شود، و سپس پشيمان گردد، آيا مى تواند احرامش را بر هم بزند؟ جواب: نمى تواند از احرام خارج شود. حتّى اگر لباس احرام را از تن بيرون كند، و لباس دوخته بپوشد، و قصد بيرون آمدن از احرام كند، احرامش به هم نمى خورد، و آنچه به سبب احرام بر او حرام شده حلال نمى شود، و اگر كارى كند كه موجب كفّاره است، بايد كفّاره بدهد و راه خروج از احرام فقط انجام عمره يا حج است كه نيّت آن را كرده است.