شكار حيوان صحرائي وحشي، حلال گوشت باشد يا حرام گوشت، مثل روباه و خرگوش و آهو و ملخ و طيور، و حرام است كمك به صياد، و نشان دادن شكار به او، و خوردن گوشت آن، و نگاه داشتن آن، هر چند پيش از احرام مالك آن شده باشد. و هر حيواني كه شكار كردن آن برمحرم حرام است، برداشتن تخم و جوجه آن نيز، بر محرم حرام است.
مسأله 42. صيد حيوانات وحشي در حرم، و هم چنين برداشتن جوجه و تخم آنها و خوردن آن بر غير محرم نيز حرام است.
مسأله 43. شكار حيوان دريائي و كشتن حيوان اهلي، مثل گاو و گوسفند و شتر و خوردن گوشت آنها بر محرم حلال است، و هم چنين كشتن حيوان صحرايي وحشي كه از اذيت آن ترس داشته باشد، مانعي ندارد.
مسأله 44. محرم شكار وحشي را مالك نميشود، و اگر كسي آن را به او بفروشد يا ببخشد ملك او نميشود، و اگر پيش از احرام آن را شكار كرده باشد و با خود آورده باشد، وقتي محرم شد از ملك او بيرون ميرود و بايد آن را رها كند.
مسأله 45. اگر محرم حيواني را كه شكارش حرام است بكشد، بايد كفاره بدهد. و تفصيل آن را در كتابهاي حج، فقها ذكر فرمودهاند.
مسأله 46. اگر محرم صيدي را ذبح كند ميته است، و خوردن آن بر محرم، و محل حرام است.
جماع كردن با زن و بوسيدن، و بازي كردن، و نگاه كردن به شهوت به او است بلكه بردن هر لذتي از زن حرام است، هر چند حلال خودش باشد، و لذّت بردن مرد محرم از زن نامحرم، و يا مرد از مرد، علاوه بر آن كه پيش از احرام حرام بوده، بواسطه احرام مؤكد ميشود.
مسأله 47. اگر كسي با علم و عمد، در عمره تمتع جماع كند، خواه در فرج باشد يا در دبر، اگر پيش از سعي باشد بنابر مشهور عمره او فاسد است، و بايد احتياطاً آن را تمام كند، و بعد از تمام كردن عمره، پيش از حج، واجب است عمره را اعاده نمايد، و يك شتر كفاره بر او واجب است. و اگر وقت اتمام و اعاده ندارد، آن را به قصد ما في الذمه، از اتمام و تمام اعاده نمايد. و اگر به واسطه تنگي وقت نتواند، آن را پيش از حج اعاده كند، ولي ميتواند اتمام كند، اتمام كند، و تقصير نمايد. و احتياطاً به يكي از مواقيت برود، و محرم به احرام حج افراد شود، و اگر وقت تنگ است هر چه ميتواند بطرف ميقات برود و محرم شود و به مكه بيايد، و درمكه نيز احتياطاً محرم به احرام حج تمتع شود، و ساير اعمال را بقصد ما في الذمه از حج تمتع يا افراد بجا آورد، و بعد يك عمره مفرده بجا آورد. و احوط اعاده حج است در سال آينده. و اگر بعد از سعي جماع كند فقط يك شتر، كفاره بر او لازم است، و حج او صحيح است.
مسأله 48. اگر كسي در احرام حج جماع كند، اگر پيش از وقوف به عرفات و مشعر بوده حج او فاسد است، و بايد آن را تمام كند، و در سال ديگر قضاء آن را بجا آورد. و هم چنين است حكم، بنابر اشهر، اگر بعد از وقوف به عرفات و پيش از مشعر جماع كند، و بايد در هر دو صورت تا تمام شدن مناسك حج بين زن و شوهر جدائي باشد، يا شخصي ثالثي نزد آنان باشد، و اين حكم در سال بعد نيز كه حج ميكنند و به اين محل ميرسند در حق ايشان جاري است، و حكم زن، مثل حكم مرد است اگر راضي باشد، و اگر مرد، او را مجبور نموده حج زن صحيح است، و دو كفاره بر مرد است. و اگر بعد از وقوف عرفات و مشعر باشد در صورتي كه پنج شوط از طواف نساء را بجا نياورده باشد فقط كفاره بر او لازم است و حج او صحيح است، و بعد از پنج شوط، كفاره بر او نيست اگر چه احوط است.
مسأله 49. كفاره بوسيدن زن اگر از روي شهوت باشد يك شتر است، و اگر به غير شهوت نيز باشد، بنابر احتياط واجب، يك شتر است.
مسأله 50. اگر محرم عمداً از روي شهوت به زن خود نگاه كند و مني از او بيرون آيد، يا زن خود را ببوسد، كفاره آن يك شتر است، و اگر به غير عيال خود نگاه كند و مني از او بيرون آيد، بنابر احتياط واجب كفاره آن يك شتر است، و اگر نتواند، يك گاو و اگر آن را هم نتواند يك گوسفند كفاره بدهد.
آن كه، زني را براي خودش يا براي شخص ديگر عقد كند، اگر چه آن شخص محرم نباشد، و عقد هم باطل است. و احتياط واجب آن است كه زن را خواستگاري هم نكند ولي رجوع به مطلقه رجعيه در عده مانعي ندارد.
مسأله 51. كسي كه زني را براي محرمي عقد كند، و آن محرم به آن زن دخول كند، بر آن كسي كه عقد كرده اگر چه محرم نباشد، و بر محرمي كه دخول كرده، هر يك، يك شتر كفاره واجب است. و بر زن نيز اگر چه محل باشد و بداند كه شوهرش محرم است همين كفاره لازم است. ولي اگر دخول واقع نشود بر هيچ يك كفاره نيست.
آن كه شاهد عقد ازدواج شود، و اگر پيش از احرام شاهد شده است در حال احرام شهادت بر آن جايز نيست.
استمناء است (استمناء به غير ملاعبه با حليله خود، در غير حال احرام نيز حرام است) يعني كارهائي كه به سبب آنها مني از انسان خارج ميشود، مثل ملاعبه با زن، بلكه با دست يا خيالات شهوت انگيز كه مني از او بيرون آيد، كفاره آن يك شتر است. و احوط آن است كه اين كارها را ترك كند، اگر چه سبب بيرون آمدن مني نشود.
بوئيدن بوي خوش، مثل مشك و زعفران و كافور و عود و عنبر، و نيز ماليدن آنها بر بدن و خوردن آن و پوشيدن لباسي كه در آن بوي خوش باشد اگر اثرش باقي باشد حرام است و در صورت احتياج به خوردن يا پوشيدن، بايد بيني خود را بگيرد، و بنابر احتياط لازم، بايد استعمال گلهاي خوشبو را نيز ترك كند، و بنابر احتياط، از بوئيدن ميوههاي خوشبو، مثل سيب و به، خودداري كند، ولي خوردن آنها ضرر ندارد.
مسأله 52. چنانچه اتفاقاً از برابر دكانهاي عطر فروشي عبور كند، بنابر احتياط لازم، بيني خود را بگيرد كه بوي خوش به آن نرسد.
مسأله 53. احوط آن است كه از بوهاي خوش كعبه هم خودداري كند، ولي آنچه به غير اختيار در حال طواف از بوي آن به شامه يا به لباس يا بدن ميرسد ظاهراً اشكال ندارد، و گرفتن بيني يا شستن لباس و بدن واجب نيست.
مسأله 54. كفاره استعمال بوي خوش بنابر احتياط واجب كشتن يك گوسفند است.
مسأله 55. در حال احرام گرفتن بيني از بوي بد حرام است ولي از آن به تعجيل گذشتن حرام نيست.
پوشيدن چيز دوخته است، هر چند كوچك باشد، ولي بستن هميان پول به كمر عيبي ندارد هر چند دوخته باشد، و بهتر آن است كه طوري ببندد كه بدون گره باشد و بستن فتق بند نيز، اگر ناچار باشد مانعي ندارد اگر چه دوخته باشد ولي بنابر احتياط مستحب، يك گوسفند كفاره دارد.
مسأله 56. احتياط لازم آن است كه به لباس احرام خصوصاً ردا، گره نزند و تكمه در آن ندوزند و به چوپ يا سوزن و سنجاق آن را بهم وصل ننمايند.
مسأله 57. حرمت پوشيدن لباس دوخته مخصوص مردها است، پس جايز است زنها لباس دوخته بپوشند، ولي بايد از پوشيدن قفازين كه دستكش مخصوصي است خودداري نمايند.
مسأله 58. گذاردن سنگ در لاي لباس احرام، و بستن و پيچيدن آن با نخ، بدون آن كه گره بزند مانعي ندارد، بشرط آن كه دو طرف رداء را روي يكديگر نگذارد كه مثل گريبان (يقه) شود، و جايز نيست رداء را سوارخ كند و سرش را از رداء بيرون آورد.
سرمه كشيدن است به چيز سياهي كه اسباب زينت باشد اگر چه قصد زينت هم نداشته باشد. و احوط آن است كه به چيزي كه سياه هم نباشد به قصد زينت خصوصاً اگر بوي خوش داشته باشد سرمه نكشد.
نگاه كردن در آينه براي محرم حرام است مگر در حال ضرورت، مثل راننده كه گاهي از اوقات براي او ضرورت دارد، ولي نگاه كردن در آب صاف ضرر ندارد، اگر چه احتياط مستحب ترك آن است، و هم چنين احتياط مستحب ترك عينك زدن است.
از چيزهائي كه بر مرد مُحرم حرام است پوشيدن چيزي است كه تمام روي پا را بپوشاند مثل چكمه و جوراب، و احتياط آن است كه از پوشيدن چيزي كه قسمتي از روي پا را هم بپوشاند نيز خودداري كند، ولي بند نعلين كه مقداري از روي پا را ميپوشاند اشكال ندارد، و اگر محتاج شود به پوشيدن چيزي كه تمام روي پا را بپوشاند از جهت نداشتن نعلين، احوط شكافتن روي آنها است.
فسوق در غير حال احرام نيز حرام است، و آن دروغ و فحش دادن است. و نيز حرام است عيبي را از خود دور و به ديگري نسبت دهد، يا صفت خوبي را براي خود بگويد، و آن را از ديگري سلب كند، بلكه احتياط آن است كه از هر سخن زشت و ناروائي در حال احرام خودداري كند.
مسأله 59. دروغ و فحش دادن سبب فساد احرام نميشود، و كفاره آن استغفار است. و مستحب است صدقه دادن به چيزي، بلكه كشتن يك گاو، مستحب است.
و آن قسم خوردن به گفتن لا والله يا گفتن بلي والله است، خواه راست باشد يا دروغ، و احتياط واجب آن است كه به غير اين دو لفظ هم قسم نخورد، و در موقع ناچاري كه اثبات حق يا رد باطل به غير آن نشود مانعي ندارد. و آري والله و بله والله و نه واللهَ ملحق به آن است بنابر احتياط لازم.
مسأله 60. اگر قسمي كه خورده است راست باشد تا دو مرتبه كفاره ندارد و بايد استغفار كند، و در مرتبه سوم، كفاره آن يك گوسفند است و امّا قسم دروغ در مرتبه اول، كفاره آن يك گوسفند، و در مرتبه دوم، يك گاو، و در مرتبه سوم، يك شتر است.
كشتن شپش يا كك و كنه و مانند اينها است، در بدن باشد يا در لباس. و هم چنين انداختن شپش و كك از بدن، بلكه آنها را از جاي خودشان بجاي ديگر ـ در صورتي كه جاي اول محفوظ تر باشد ـ نقل ندهند، و اما اگر جاي اول محفوظ تر نيست، عوض كردن جاي آنها مانعي ندارد.
به جهت زينت، انگشتر بدست كردن براي محرم حرام است، ولي به قصد استحباب عيبي ندارد. و احتياط آن است كه از بستن حنا به قصد زينت، بلكه به غير قصد زينت، در حال احرام و پيش از احرام، اگر اثرش تا حال احرام باقي ميماند خودداري كند.
پوشيدن زيور است براي زن به قصد زينت، ولي آنچه را عادت بپوشيدن آن پيش از حال احرام داشته، لازم نيست بيرون بياورد، ولي نبايد براي شوهرش با مرد ديگر آن را نمايان سازد.
ماليدن روغن به بدن ، هر چند در آن بوي خوش نباشد، و نيز پيش از احرام روغن ماليدن، اگر در آن بوي خوش باشد، و اثرش تا حال احرام باقي بماند جايز نيست.
مسأله 61. اگر در حال احرام ناچار شود از ماليدن روغن، در اين صورت ماليدن آن، مانعي ندارد.
ازاله كردن مو از بدن خود، يا از بدن كس ديگر، اگر چه آن كس محرم نباشد، اگر چه يك مو باشد، ولي اگر ناچار باشد، مثل آن كه براي رفع درد سر مو را برطرف كند، يا آن كه مو، چشم را اذيت كند، ازاله آن حرام نيست.
مسأله 62. كنده شدن مو در حال وضو يا غسل بدون قصد ضرر ندارد.
مسأله 63. كفاره تراشيدن سر، و ازاله، موي زير هر دو بغل، بلكه زير يك بغل، اگر ناچار شود، يك گوسفند، يا سه روز روزه، يا صدقه دادن ده مُدّ، بر ده مسكين است. و بعضي دوازده مُدّ بر شش مسكين فرمودهاند. و اين مطابق با احتياط است و ترك نشود، و اگر ناچار نشود بنابر احتياط واجب، كفاره كشتن گوسفند است. و هر گاه دست به سر يا به ريش خود بكشد، و يك مو يا دو مو بيفتد، احتياطاً يك مشت گندم يا جو و مانند اينها صدقه بدهد.
مرد، سر و گوش خود را بپوشاند، و احتياط واجب آن است كه گل و حنا به سر نمالد، و چيزي هم بر سر نگذارد، بلكه احتياط مستحب اين است كه با دست نيز سر را نپوشاند.
مسأله 64. پوشيدن قسمتي از سر نيز حرام است، ولي گزاردن بند مشك آب بر سر مانعي ندارد، و پوشيده شدن مقداري از سر، يا تمام آن، بواسطه دستمالي كه براي درد سر به سر ميبندد مانعي ندارد، ليكن يك گوسفند كفاره دارد، چنان كه مذكور خواهد شد.
مسأله 65. در حال احرام، سر به زير آب يا مايع ديگر فرو كردن، براي مرد جايز نيست، بلكه احتياط براي زن نيز ترك آن است.
مسأله 66. پوشاندن صورت براي مردها جايز است.
مسأله 67. كفاره پوشيدن سر، يك گوسفند است، اگر چه از روي ناچاري باشد، و احتياط آن است كه اگر بيش از يك بار سر را بپوشاند، براي هر بار جداگانه كفاره بدهد، خصوصاً اگر بدون عذر باشد، و مخصوصاً اگر مجلس آن هم متعدد شود.
مسأله 68. اگر زن در موقع نماز، براي آن كه يقين كند سر و گردن او پوشيده شده، مقداري از اطراف صورت را بپوشاند اشكال ندارد، ولي بايد بعد از نماز فوراً آن مقدار را باز كند.
مسأله 69. جايز است به جهت روگرفتن از نامحرم، مقداري از چادر يا چيز ديگري كه به سر انداخته، تا محاذي چانه پائين بيندازد، ليكن احتياط لازم اين است كه آن را به دست يا به چيزي دور از صورت نگهدارد، كه مثل نقاب نشود، و در غير اين صورت يك گوسفند كفاره بر او لازم است.
سایه قراردادن برای مرد. آن كه مرد محرم، در روز در حال راه پيمودن، بالاي سر خود سايه قرار دهد، چه سواره باشد و چه پياده، و احتياط مستحب آن است كه در شب هم در حال راه پيمودن، براي خود سايه قرار ندهد.
مسأله 70. براي زن و بچه، بالاي سر، سايه قرار دادن اشكال ندارد.
مسأله 71. احتياط مستحب آن است كه مرد محرم، در حال راه پيمودن، در سايه چيزي كه بالاي سر او هم نيست نباشد.
مسأله 72. در وقت ناچاري، مثل شدت سرما يا گرما يا باران، در حال راه پيمايي، زير سايه رفتن جايز است، ولي يك گوسفند كفاره آن بر او واجب ميشود، و اما اگر در احرام عمره يا حج، مكرر سوار مركب سقف دار شود و پياده شود، به تكرار آن، كفاره تكرار نميشود، بلي اگر هم در احرام عمره و هم در احرام حج سوار مركب سقف دار شود، بايد براي هر يك جداگانه كفاره بدهد. و احتياط آن است كه اگر بتواند براي هر روز يك گوسفند كفاره بدهد.
مسأله 73. مرد محرم، در وقتي كه منزل ميكند، زير طاق و مانند آن برود، يا چتر به سر بگيرد اشكال ندارد، اگر چه در حال رفت و آمد براي كارهاي منزل باشد، و نشسته نباشد، ولي احتياط آن است كه در وقت رفت و آمد در كارهاي منزل هم، زير سايه نباشد هر چند مراعات آن لازم نيست.
از بدن خود خون بيرون بياورد، هر چند به خراشاندن بدن يا مسواك كردن باشد، اگر بداند كه اين كارها سبب بيرون آمدن خون ميشود، ولي در حال ناچاري مانعي ندارد، و كفاره آن بنا بر احوط و اولي يك گوسفند است.
مسأله 74. اگر از بدن شخص ديگر خون بيرون آورد، اشكال ندارد.
ناخن گرفتن ، اگر چه مقدار كمي از يك ناخن باشد، و اما اگر ناچار باشد ـ مثل آن كه مقداري از آن افتاده باشد، و باقي مانده، او را اذيت كند ـ گرفتن آن جايز است، و كفاره آن يك مُدّ (تقريباً سه ربع كيلو) طعام است، مثل گندم يا جو و مانند اينها كه بايد به فقير بدهد. و كفاره گرفتن تمام ناخن نيز يك مُدّ است، و اگر تمام ناخنهاي دست و پا را در يك مجلس بگيرد، يك گوسفند لازم است، و اگر ناخن دستها را در يك مجلس، و پاها را در مجلس ديگر بگيرد، دو گوسفند لازم است. و اگر شخصي اشتباهاً به محرمي بگويد: گرفتن ناخن در حال احرام اشكال ندارد، و آن محرم باور كند، و ناخن بگيرد و اتفاقاً خون بيفتد، بايد كسي كه مسأله را اشتباه گفته يك گوسفند كفاره بدهد، چه محرم باشد، و چه محل و چه مجتهد باشد يا نباشد.
كشيدن دندان ، هر چند خون نيايد، و كفاره آن بنابر احتياط، يك گوسفند است.
كندن درخت و گياهي است كه در حرم روئيده باشد، ولي كندن درخت و گياهي كه در ملك خودش روئيده باشد مانعي ندارد.
مسأله 75. اگر محرم، درختي را كه كندن آن در حال احرام حرام است بكند، جمعي فرمودهاند: كه اگر بزرگ باشد كفاره آن يك گاو و اگر كوچك باشد يك گوسفند است، و اين قول مشهور است. و بعضي فرمودهاند: قيمت درخت را به فقير بدهد. و ظاهر اين است كه اگر گاو يا گوسفند را، به قصد ما في الذمه، از عين آنها يا قيمت درخت بدهد، و قيمت درخت بيشتر نباشد، كافي است. و اگر مقداري از يك درخت را بكند، بايد به مقدار قيمت آن به فقير بدهد. و اگر گياهي را بكند، استغفار كند ولي كفاره ندارد.
مسأله 76. كندن درخت يا گياه حرم به تفصيلي كه گفته شد براي كسي كه محرم هم نيست حرام است، ولي جايز است حيوان خود را رها كند تا علف را بخورد، بدون آن كه خودش به جهت او آن را قطع كند، چنانچه راه رفتن بطور متعارف، اگر موجب كنده شدن گياه حرم شود مانعي ندارد.
اسلحه و آلات حرب بر خود بستن ، و بعضي زره و خُود و هر چه از وسائل دفاع باشد نيز جز سلاح شمرده، و پوشيدن آنها را حرام دانستهاند.
مسأله 77. احتياط واجب آن است كه اسلحه را اگر نمايان باشد همراه برندارد، اگر چه به تن او نباشد.
مسأله 78. محل ذبح يا نحر كفاره صيد، اگر در احرام عمره باشد مكه است، و اگر در احرام حج باشد مني است. و بنابر احتياط، محل ذبح كفاره غير صيد نيز در احرام حج مني است، و در احرام عمره مكه است، ولي اگر متمكن از آن در مكه يا مني نشد يا فقيري كه آن را به او صدقه بدهد نبود و يا به هر جهت ديگر ترك شد در وطنش ذبح كند، و به فقير بدهد.
مسأله 79. از كارهائي كه بر محرم حرام است، پانزده قسم آن كفاره دارد، ليكن در بعضي از آن اقسام كفاره بنابر احتياط است.
1 ـ شكار.
2 ـ عقد به شرط دخول.
3 ـ استمناء.
4 ـ جماع و بوسيدن زن.
5 ـ استعمال بوي خوش.
6 ـ پوشيدن چيز دوخته براي مرد.
7 ـ جدال.
8 ـ زايل كردن موي زير بغل و تراشيدن سر (تراشيدن و زايل كردن موي زير بغل غير، كفاره ندارد، اگر چه حرام است).
9 ـ پوشانيدن سر براي مرد.
10 ـ پوشانيدن زن تمام يا قسمتي از صورت خود را.
11 ـ سايه بالاي سر قرار دادن براي مرد در حال سير.
12 ـ بيرون آوردن خون از بدن خود.
13 ـ ناخن گرفتن.
14 ـ كندن دندان.
15 ـ كندن درخت و گياه حرم.
و شرح هر يك به مقداري كه در اين رساله مناسب بود گفته شد.
مسأله 80. اگر كسي از روي فراموشي يا ندانستن مسأله، يكي از كارهائي را كه سبب كفاره ميشود انجام دهد، كفاره بر او واجب نميشود، مگر در شكار، و بعض موارد ديگر كه حكم آن بعداً ذكر ميشود كه در صورت فراموشي و ندانستن مسأله نيز كفاره لازم ميشود.