مرجع:
آیت الله شبیری زنجانی
موضوع:
مسائل طواف
9 - در فاصله مقام ابراهیم علیهالسلام طواف کردن
مسأله (316): «محدوده مطاف در شرایط عادی»
محدوده اصلی مطاف یعنی منطقه ای که در شرایط عادی می توان در آن طواف نمود، در تمام اطراف کعبه به مقدار فاصله بین کعبه و مقام ابراهیم علیه السلام است و در شرایط عادی طواف در فاصله دورتر باطل است و در این جهت فرقی بین طواف عمره و حج و همچنین بین طواف واجب و مستحب نیست.
مسأله (317): «محدوده طواف در طرف حجر اسماعیل»
این محدوده در طرف حجر اسماعیل از بیرون دیوار حجر اسماعیل علیه السلام محاسبه می شود نه از کعبه، بنابراین محدوده طواف در طرف حجر اسماعیل علیه السلام کم نمی شود.
مسأله (318): «تأخیر طواف برای رعایت محدوده»
در شرایط عادی محرمی که هنگام ورود به مکّه نمی تواند در محدوده مقام ابراهیم علیه السلام طواف کند ولی با تأخیر می تواند، چنانچه تأخیر انداختن طواف برایش زحمت شدید نداشته باشد، باید طواف را تأخیر بیندازد، تا در محدوده مقام ابراهیم علیه السلام طواف نماید.
مسأله (319): «رعایت محدوده مقام برای ناتوان ها»
در شرایط عادی کسی که می خواهد طواف واجبش را به جا آورد و نمی تواند - ولو با چرخ یا کمک شخص دیگر - در محدوده مقام طواف کند، باید برای طواف در محدود نایب بگیرد (و بنا بر احتیاط مستحب خودش نیز در خارج محدوده طواف کند) و اگر نمی تواند نایب بگیرد، در فاصله دورتر طواف می کند و لازم نیست هر چه می تواند نزدیک تر به مقام طواف کند؛ بلکه اگر در آخر جمعیت هم طواف کند صحیح است.
مسأله (320): «محدوده مطاف در ایام شلوغ»
در ایامی از سال - مانند ایام شلوغ حج - که محدوده مقام با ازدحام جمعیت روبروست و طواف کردن در این محدوده در شب و روز برای معمول مردم مشقت شدید دارد، برای طواف کردن رعایت محدوده مقام لازم نیست؛ بلکه طواف کننده می تواند در فاصله دورتر طواف کند؛ هر چند برای شخص او طواف کردن در محدوده مشقت نداشته باشد. در این امر فرقی بین طواف عمره و حج و همچنین طواف واجب و مستحب نیست.
مسأله (321): «طواف در طبقه دوم»
در حال اختیار طواف در طبقه دوم کفایت نمی کند و در شرایط کنونی حج که به چرخ ها اجازه طواف در محدوده مقام نمی دهند، کسانی که نمی توانند - ولو با دوش گرفتن - در طبقه اول طواف کنند، یا این کار برایشان مشقت شدید دارد، برای طواف در پایین نایب می گیرند و بنا بر احتیاط مستحب خودشان نیز در طبقه دوم طواف داده شوند؛ بلی در صورتی که نتوانند نایب بگیرند، یا این کار برایشان مشقت شدید داشته باشد، می توانند در طبقه دوم طواف کنند.
10 - وارد کعبه نشدن
مسأله (322): «ورود کعبه»
وارد شدن به کعبه، همه طواف را باطل می کند، بنا بر این اگر طواف کننده در اثناء طواف وارد کعبه شود، باید همه طواف را از سر بگیرد؛ البته امروزه امکان ورود به کعبه برای افراد عادی وجود ندارد.
مسأله (323): «طواف روی شاذَروان»
اگر طواف کننده از روی شاذَروان (پیش آمدگی که در پایین دیوار اطراف کعبه است) طواف کند، آن قسمت از طوافش باطل است.
11 - هفت عدد بودن تعداد دورها
مسأله (324): «تعداد دورها»
طواف باید هفت دور باشد، نه کمتر و نه بیشتر.
مسأله (325): «شروع قبل از حجرالاسود»
اگر کسی طواف را قبل از حجرالاسود - مثلاً از رکن یمانی - شروع کند، همه طوافش باطل است؛ خواه از روی علم و عمد باشد، یا به خاطر غفلت یا ندانستن مسأله، یا اشتباه در تشخیص رکن حجرالاسود. همچنین اگر بعد از حجرالاسود - مثلاً از مقابل در کعبه - طواف را شروع کند، همه طوافش باطل است.
مسأله (326): «تکرار قسمتی از طواف»
اگر به خاطر غفلت یا ندانستن مسأله، قسمتی از اول یا وسط یا آخر محل طواف را دو بار طواف کند؛ مثلاً در اثناء طواف برای همراهی دوستانش مقداری به عقب بازگشته و دوباره آن مقدار را طواف نماید، طوافش اشکال پیدا نمی کند.
مسأله (327): «اضافه کردن بر هفت دور»
اگر بعد از طواف متوجه شد که بیش از هفت دور طواف نموده، طوافش صحیح است. همچنین اگر بعد از طواف، به خیال این که یک دور نیز جداگانه مستحب است، یک دور طواف نمود، طوافش صحیح است.
مسأله (328): «ترک قسمتی از وسط طواف»
اگر به جهت غفلت یا ندانستن مسأله، قسمتی از وسط طواف را طواف ننمود، مانند کسی که برای بوسیدن کعبه، طواف را رها کرده و در بازگشت، از مقداری جلوتر طواف را ادامه داده، بنا بر احتیاط آن دور را از حجرالاسود دوباره به جا بیاورد و در طواف کردن قسمتی را که قبلاً طواف کرده قصد رجاء کند؛ بلی اگر پس از آن که در دور بعدی به نقطه قطع شده رسیده متوجه شود، یک دور از طواف او کم شده است و باید یک دور دیگر طواف نماید.
مسأله (329): «ناقص ماندن طواف»
اگر پس از طواف، متوجه شود که طوافش هفت دور نشده است، باید برگردد و باقیمانده طواف را به جا آورد.
12 - رعایت موالات بین اجزاء طواف
مسأله (330): «موالات در طواف»
رعایت موالات عرفی بین اجزاء طواف واجب، لازم است و طواف کننده - در غیر مواردی که می آید - نباید طواف واجب را «قطع» کند، یعنی بین اجزاء آن عملی انجام دهد یا به قدری فاصله بیندازد که مجموعه هفت دوری که طواف کرده از نظر متعارف مردم از صورت یک عمل خارج شود؛ ولی قطع طواف مستحب اشکال ندارد.
مسأله (331): «موارد جواز قطع طواف»
قطع طواف واجب در موارد زیر جایز است:
برای رفع خستگی، وضو گرفتن، غسل کردن، آب کشیدن بدن یا لباس، تنگی وقت نماز واجب یا نماز وتر، رسیدن به نماز جماعت یا به نماز اول وقت، برآوردن احتیاج دیگری، بیماری، عیادت بیمار و هر کاری که مطلوب شارع مقدس است و وقت آن می گذرد مانند:
تطهیر مسجد و تشییع جنازه مؤمن.
مسأله (332): «استراحت در اثناء طواف»
طواف کننده می تواند برای رفع خستگی، طواف را رها کند و به استراحت بپردازد و برای این کار می تواند از مطاف بیرون رود یا داخل حجر اسماعیل گردد؛ ولی باید پس از رفع خستگی بلافاصله طواف را ادامه دهد.
مسأله (333): «قطع دلخواه طواف»
اگر در غیر موارد خاص، بدون عذر، طواف واجب را «قطع» کند، طوافش باطل می شود و باید آن را از سر بگیرد؛ هر چند بعد از دور چهارم باشد.
مسأله (334): «رها کردن موقت طواف»
کسی که طواف واجب را «رها کرده»، تا زمانی که موالات عرفی آن از بین نرفته، باید آن را تکمیل کند و طوافش صحیح است، هر چند بدون عذر رها کرده باشد.
مسأله (335): «نقص سهوی طواف»
اگر به جهت فراموشی یا ندانستن مسأله، طواف واجب را ناقص گذاشت، هر وقت متوجه شود، طواف قبلی را تکمیل می کند؛ هر چند قبل از دور چهارم باشد.
مسأله (336): «حکم قطع طواف در موارد خاص»
اگر برای تجدید وضو، طواف واجب را قطع کرده، حکم آن در شرط دوم طواف گذشت و اگر برای رفع خستگی، یا تطهیر بدن یا لباس یا مسجد، یا برای تنگی وقت نماز واجب، یا رسیدن به نماز اول وقت، یا شرکت در نماز جماعت، طواف واجب را قطع کرده، پس از رفع عذر، طواف قبلی را از همانجا که قطع کرده - اگر چه کمتر از نصف باشد - ادامه می دهد و حکم موارد دیگر قطع طواف واجب در مناسک حج آمده است.
مسأله (337): «از سرگیری طواف»
اگر طواف کننده به هر جهت، در وسط طواف آن را رها نماید و از اول شروع کند، طواف جدیدش اشکال پیدا نمی کند؛ هر چند بدون فاصله طواف جدید را شروع کرده باشد.
13 - با اختیار طواف کردن
مسأله (338): «اختیار در طواف»
طواف کننده باید با اختیار خود طواف نماید؛ بلی اگر فشار طواف کنندگان باعث تند یا کند رفتن او شود، مانعی ندارد؛ بلکه همین مقدار که عملی انجام دهد که معمول مردم درباره او بگویند:
«طواف می کند» کافی است.
مسأله (339): «طواف ناتوان ها»
کسی که بر اثر عذری - مانند بیماری یا پیری - نمی تواند با پای خود طواف کند، باید با وسیله ای مانند صندلی چرخ دار، طواف کند و خودش آن را راه ببرد و اگر نمی تواند یا مشقت شدید دارد، از کسی می خواهد که او را در محدوده - با چرخ یا دوش گرفتن یا … - طواف دهد و اگر از کمک گرفتن هم عاجز است یا این کار برایش مشقت شدید دارد، برای طواف نایب می گیرد و اگر نمی تواند نایب بگیرد در بیرون محدوده طواف داده شود.
14 - ترتیب بین اجزاء طواف
مسأله (340): «ترتیب بین اجزاء»
طواف کننده باید قسمت های طواف را به ترتیب انجام دهد؛ بنابراین اگر در پایان یک دور فهمید که قسمتی از اول آن دور باطل بوده، باید تمام آن دور را از سر بگیرد، تا ترتیب بین اجزاء طواف رعایت شود.
15 - اطمینان به عدد دورها
مسأله (341): «اطمینان به تعداد دورها»
طواف کننده باید نسبت به تعداد دورهای طواف اطمینان پیدا کند؛ و اگر در حال طواف در عدد دورها شک کند، می تواند طواف را در حال شک ادامه دهد؛ بلی اگر شکش تا آخر باقی ماند و به اطمینان نرسید، طوافش باطل است.
مسأله (342): «گمان در عدد دورها»
گمان در تعداد دورها اعتبار ندارد و حکم شک را دارد؛ پس کسی که نمی داند دور پنجم اوست یا ششم، اگر این شک ادامه یابد، طوافش باطل است، اگر چه گمان او به یک طرف بیشتر باشد.
مسأله (343): «اعتماد به شمارش دیگری»
طواف کننده می تواند در عدد دورهای طواف به شمارش دیگری اعتماد کند، اگر چه گفته او برایش اطمینان بخش نباشد.
16 - بدون نقاب بودن بانوان
مسأله (344): «نقاب بانوان»
اگر خانمی در حال طواف، نقاب بر صورت داشته باشد، طوافش باطل است؛ و در این امر فرقی بین طواف واجب و مستحب نیست.