مسأله 432- دومين واجب حج تمتع، وقوف در عرفات است.
مقصود از وقوف" بودن" در عرفات است، سواره باشد يا پياده، ايستاده باشد يا نشسته و يا در هر حالت ديگر.
مسأله 433- بيشترين فاصله عرفات از شهر قديمى مكه حدود بيست و دو كيلومتر است، و اين مقدار بيشترين مسافتى است كه حاجى با خروج از مكه بايد آن را قصد كند. عرفات صحراى بزرگى است بيرون حرم كه به حرم متصل است، و در ميان عرفات و مشعر الحرام منطقهاى به اسم «مأزمين» واقع است.
در روايات محل وقوف در عرفات را با نقاطى كه در آن زمان مشخص و شناخته شده بوده معين كرده است. مانند: بطن عرنه، ثوية، نمرة و ذى المجاز. بعضى از اين اسامى هم اكنون نيز موجود است، و در نقشههاى مخصوص عرفات آمده است. چنانچه مسجد نمرة هم اكنون موجود و مشخص است. امروزه محل وقوف در عرفات با علايم و نشانههاى كه در اطراف آن قرار داده، روشن و مشخص است.
وقوف بايد در درون مناطق محل وقوف باشد يعنى مناطق و مكانهاى مذكور از حدود محل وقوف (موقف) شمرده مىشوند ولى جزء موقف به حساب نمىآيند به همين جهت وقوف در خود مكانهاى مذكور جايز نيست، و فرق ندارد كه در كوه باشد يا بيابان، هر چند بهتر است كه در دامنه كوه از سمت چپ باشد.
مسأله 434- زمان وقوف اختيارى در عرفات از زوال روز نهم ذى الحجة تا غروب همان روز است. وقوف در تمام اين مدت واجب است، و اگر آن را ترك كند، و تنها مدت كوتاهى را در عرفات بماند، گناه كرده است، ولى حج او درست است. البته اگر وقوف در عرفات را حتى در مدت كوتاهى از روى عمد و توجه و يا به خاطر ندانستن حكم كه در آن معذور نيست ترك كند، حج او باطل است.
مسأله 435- براى وقوف در عرفات نيت كامل و واضح همراه با قصد قربت و اخلاص لازم است. و در نيت بايد مشخص كند كه وقوف مربوط به چه نوع حج است. حج تمتع است يا افراد، واجب است يا مستحب، براى خودش هست يا براى ديگرى، و اگر از طرف كسى نايب است اسم او را بياورد. و اگر حج مستحبى است كلمه (حجة الاسلام) لازم نيست.
اگر در تمام اين مدت در عرفات، خواب، بيهوش و يا ديوانه باشد، وقوف در عرفات محقق نمىشود.
مسأله 436- جايز نيست كه حاجى عمدا و از روى توجه پيش از غروب آفتاب از عرفات كوچ كند. و اگر كوچ كرد، حج او باطل نمىشود، ولى گناه كرده و بايد يك شتر پنجساله كفاره دهد كه در روز عيد آن را در منى نحر كند، و اگر نمىتواند، هجده روز روزه بگيرد، و فرق ندارد در مكه روزه بگيرد يا در راه و يا در شهر خود، و موالات در آن شرط نيست، و اگر از كوچ كردن پشيمان شد و برگشت، كفاره ندارد و اگر سهوا يا به خاطر ندانستن حكم پيش از غروب آفتاب كوچ كرد، هر وقت متوجه شد، يا حكم را فهميد و مىتوانست برگردد، بايد برگردد، چنانچه برنگشت، ظاهرا كفاره ندارد و حج او صحيح است، و اگر نتوانست برگردد، حج او درست و كفاره ندارد. و اگر پيش از غروب آفتاب، نه به قصد كوچ كردن، از عرفات بيرون رود و قصد و اطمينان داشته باشد كه پيش از غروب آفتاب بر مىگردد، رفتن اشكال دارد.
مسأله 437- كسى كه به هر دليل موجه وقوف اختيارى در عرفات را نتواند درك كند، واجب است وقوف اضطرارى را به جاى آورد. يعنى قسمتى از شب عيد قربان را در عرفات توقف كند. در اين صورت حج او صحيح است و كفاره ندارد.
مسأله 438- اگر براى قاضى اهل سنت اول ماه ذى الحجّه ثابت شود، و به اول ماه حكم نمايد، ولى نزد شيعه ثابت نشود؛ اين مسأله چند صورت دارد كه به ترتيب زير بيان مىشود:
1- احتمال دهد حكم او مطابق واقع باشد، كه در اين صورت متابعت از او واجب است، و بايد همراه برادران اهل سنت به عرفات برود، هر چند مورد تقيه هم نباشد، نبايد با آنها مخالفت نمايد. اگر با آنها مخالفت نموده و روز بعد به عرفات رفت، وقوف او اشكال دارد. زيرا وظيفه واقعى او وقوف با برادران اهل سنت بوده است، نه در روز بعد كه آن نيز مشكوك است.
2- اگر بداند كه حكم او مطابق واقع نيست و به خاطر تقيه نمىتواند مخالفت نمايد، واجب است از آنها متابعت نموده و با آنها به عرفات برود، و بعيد نيست كه اين وقوف در عرفات براى حج كافى باشد، هر چند احوط آن است كه سال آينده آن را اعاده كند.
3- اگر تقيه نباشد و بدون ترس و احساس خطر و به صورت عادى مىتواند روز بعد وقوف را به جاى آورد، احتياط واجب آن است كه- اگر مىتواند- بين وقوف با اهل سنت و وقوف روز بعد جمع نمايد.
و اگر نمىتواند جمع كند، با اهل سنت وقوف را انجام دهد و از باب احتياط وجوبى- در صورت فراهم شدن شرايط- سال آينده حج را اعاده كند.
4- اگر وقوف مخالف تقيه باشد، مبغوض است. و تقرب به خداوند با آن ممكن نيست. بنابراين نبايد مخالف اهل سنت عمل كرد.