مرجع: آیت الله خویی (ره)
موضوع: واجبات احرام

کیفیت احرام

واجبات احرام سه چیز است: نیت، تلبیه،پوشیدن لباس احرام.


اول: نیت

یعنی قصد به جا آوردن آنچه در حج وعمره واجب شده قربهء الی الله تعالی. وچنان چه اعمال واجب است را به طور تفصیل نداند، واجب قصد به جا آوردن را به طور اجمال نماید. ودر این هنگام لازم است تدریجاً آنچه بر او وارد می شود از روی مناسک یاد گرفته یا از کسی که مورد وثوقش باشد بپرسد. پس هرگاه بدون قصد، احرام بست احرامش باطل خواهد بود. ودر نیت چند چیز معتبر است:

1 - قصد قربت (نزدیکی به خدا) مانند عبادات دیگر غیر از احرام.

2 - همزمان بودن با شروع در احرام.

3 - تعیین احرام که برای عمره است یا برای حج، وتعیین حج که تمتع است یا قران یا افراد، وتعیین اینکه برای خود است یا برای دیگری، وتعیین اینکه حجش حجهء الاسلام است که برای اولین بار به استطاعت بر او واجب شده یا حج نذری است که به سبب نذر بر او واجب شده یا حج نذری است که به سبب فاسد بودن حج قبل بر او واجب شده یا حج مستحبی است. خلاصه هر یک از این ها که باشد باید در نیت مشخص شود. پس اگر بدون تعیین نیت، احرام نمود احرامش باطل خواهد بود.


توضیح:

مسأله 177 در صحت نیت گفتن به زبان وگذراندن از ذهن معتبر نیست یعنی لازم نیست نیت را به زبان آورده یا از ذهن خود بگذراند. بلکه داعی بر آن کفایت می کند، مانند عبادت های دیگر که در آن ها داعی کافی است.

مسأله 178 در صحت احرام عزم بر ترک محرمات از اول تا آخر احرام معتبر نیست، مگر استمناء وجماع. پس اگر از اول احرام حج قصدش این باشد که پیش از وقوف به مزدلفه استمناء یا با عیال خود جماع (نزدیکی) نماید یا مردد باشد، احرامش باطل خواهد بود. واما اگر از اول عزمش ترک این دو امر باشد وعزمش تا آخر استمرار نداشته باشد، به اینکه پس تحقق احرام قصد به جا آوردن یکی از این دو امر را نماید، احرامش باطل نخواهد شد.


دوم: تلبیه

یعنی گفتن این چند جمله است: «لَبَّیْکَ اَللّهُمَّ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ لا شَریکَ لَکَ لَبَیْک». و احوط واولی اضافه نمودن این جمله: «إنَّ الْحَمْدَ وَ النِّعْمَهءَ لَکَ وَ الْمُلْکَ لا شَریکَ لَکَ لَبَیْک». و جایز است کلمهء « لَکَ » بعد از کلمهء «وَ الْمُلْک» اضافه شود که بگوید «وَ الْمُلْکَ لَکَ». و تلبیهء کامل این است: «لَبَّیْکَ اَللّهُمَّ لَبَّیْک، لَبَّیْکَ لا شَریکَ لَکَ» «لَبَّیْک، إنَّ الْحَمْدَ وَ النِّعْمَهءَ لَکَ وَ المَلْکَ لَک، لا شَرَیکَ لَکَ لَبَّیْک». یعنی پروردگارا اجابت واطاعت می کنم فرمان تو را، برای تو شریک نیست، به درستی که ستایش تو را سزاست ونعمت وملک وپادشاهی از آن تو است، شریکی برای تو در آن ها نیست.


چند مسأله:

مسأله 179 بر مکلف لازم است الفاظ تلبیه را یاد گرفته وبه طورصحیح ادا نماید، مانند تکبیره الاحرام در نماز، هر چند این معنی با تلقین دیگری باشد، یعنی دیگری که خوب بلد است بگوید واو مانند او بگوید. پس اگر این الفاظ را یاد نگرفت وتلقین هم برایش میسور نبود، واجب است آنچه می تواند بگوید. واحوط در این صورت جمع بین گفتن به مقدار میسور وگفتن ترجمهء آنها ونایب گرفتن دیگری است که به جای او بگوید.

مسأله 180 شخص گنگ ولال با انگشت خود به تلبیه اشاره نموده وزبان خود را حرکت دهد. واولی این است که این کار را خود انجام داده ونایب هم بگیرد که به جای او تلبیه بگوید.

مسأله 181 بچه غیر ممیز، دیگری به جای او تلبیه می گوید.

مسأله 182 احرام حج تمتع واحرام عمرهء تمتع واحرام حج افراد واحرام عمرهء مفرده، بدون تلبیه منعقد نمی شود. واما حج قران همچنان که به تلبیه محقق ومنعقد می شود، به اشعار یا تقلید نیز محقق می شود. واشعار مختص به شتر قربانی است وتقلید مشترک بین شتر وغیر آن از گاو وگوسفند از انواع قربانی است. واولی در شتر جمع بین اشعار وتقلید است. واحوط در حج قران تلبیه است، هرچند احرامش به اشعار یا تقلید منعقد شده است. واشعار عبارت از پاره کردن طرف راست کوهان شتر است به این معنی که محرم طرف چپ قران ایستاده وطرف راست کوهانش را پاره نموده خون آلود نماید. وتقلید عبارت از این است که نعلین کهنه ای که با آن نماز گزارده باشد به گردن قربانی بیاویزد.

مسأله 183 در صحت احرام، طهارت از حدث اصغر واکبر شرط نیست وکسی که محدث به حدث اصغر یا حدث اکبر باشد احرام وی صحیح است. به عبارت واضح تر احرام شخص بی وضو یا جنب یا زن در حال حیض یا نفاس اشکالی ندارد. بنابر این جنب وحائض ونفساء می توانند احرام ببندند.

مسأله 184 تلبیه در احرام به منزلهء تکبیرهء الاحرام در نماز است. پس احرام بدون تلبیه واشعار وتقلید نسبت به شخصی که می خواهد حج قران به جا آورد محقق نمی شود. پس هرگاه نیت احرام نموده و لباس احرام را پوشید ویکی از محرمات احرام را قبل از تحقیق احرام (تلبیه گفتن یا اشعار وتقلید) به جا آورد، گناهی نکرده وکفاره ای بر وی نخواهد بود.

مسأله 185 کسی که می خواهد از راه مدینه به حج برود، بهتر است گفتن تلبیه را تا رسیدن به «بیداء» (جایی است که یک میل با ذو الحلیفه به طرف مکه فاصله دارد) تأخیر نموده ودر آن جا تلبیه بگوید. وکسی که از راه دیگر به حج برود تلبیه را پس از قدری را رفتن بگوید. وکسی که از مکه می خواهد به حج برود، تلبیه را تا رسیدن به «رقطا» (جایی که نامش مدعی وقبل از ردم است) تأخیر نماید. ولی احتیاط این است که از جایی که احرام می بندد فوراً تلبیه را آهسته بگوید واز جایی که گفته شد بلند بگوید.

مسأله 186 کسی که عمرهء تمتع به جا می آورد واجب است هنگامی که چشمش به خانه های قدیم مکه افتاد تلبیه نگوید. وکسی که عمرهء مفرده به جا می آورد اگر از خارج حرم آمده باشد، هنگام دخول حرم وچنان چه از مکه بیرون رفته که احرام عمره ببندد، هنگام دیدن کعبه (خانه خدا) تلبیه را قطع نماید. وکسی که حج به جا می آورد هر نوع حجی باشد، هنگام زوال (ظهر) روز عرفه تلبیه را قطع نماید.

مسأله 187 اگر پس از پوشیدن لباس احرام وپیش از گذشتن از میقات، شک کند که تلبیه گفته یا نه بنابر نگفتن گذاشته وتلبیه بگوید واگر بعد از تلبیه گفتن شک کند که آیا درست گفته یا نه. بنابر درست بودن بگذارد واحرام وعملش صحیح است.


سوم: پوشیدن دو جامهء احرام

(اِزار ورِداء) است پس از کندن رخت هایی که پوشیدنش بر محرم حرام است. وپوشیدن آن دو جامه به این نحو است

که یکی را مانند لنگ به دور کمر خود بسته وآن را «اِزار» گویند ودیگری را مانند عبا بر دوش بگیرد وآن را «رِداء» گویند. وبچّهء نابالغ از این حکم مستثنی می باشد وجایز است کندن لباس او تا رسیدن به «فخ» تأخیر شود.


چند مسأله:

مسأله 188 پوشیدن دو جامهء احرام واجب تعبدی است وشرط تحقق احرام نیست بنابر اظهر. واحتیاط این است که پوشیدن آن ها به نحو متعارف باشد.

مسأله 189 اِزار باید به اندازه ای باشد که از ناف تا زانو را بپوشاند. وردا، باید به اندازه ای باشد که دو شانه را بپوشاند. واحتیاط این است که پوشیدن آن ها پیش از نیت وتلبیه باشد. پس اگر نیت وتلبیه را پیش از پوشیدن به جا آورد، پس از پوشیدن اعاده نماید.

مسأله 190 هرگاه از روی نادانی یا فراموشی موقعی که پیراهن پوشیده احرام بست، آن را فوراً بکند واحرامش صحیح است. بلکه اظهر این است که حتی در صورتی که از روی علم وعمد در پیراهن یا جامهء عادی احرام ببندد، صحیح خواهد بود. واما اگر بعد از احرام پیراهنی پوشید، احرامش بدون شک صحیح است ولی باید آن را از طرف پا بکَند وچنان چه یخهء آن تنگ باشد که نشود از طرف پا بکند، آن را شکافته یا دریده واز طرف پا بکند. خلاصه آن که نباید از طرف سر کنده شود.

مسأله 191 پوشیدن بیش از دو جامه در اول احرام یا بعد از آن برای جلوگیری از سرما یا گرما یا غیر آن عیبی ندارد.

مسأله 192 آن چه در لباس نمازگزار شرط است، در دو جامه احرام نیز شرط است. پس لازم است که دو جامهء احرام از حریر خالص واز اجزای حیوانی که خوردن گوشتش حرام است نباشد. وزربفت نیز نباشد وهمچنین لازم است پاک باشد. بلی نجس شدن به نجاستی که در نماز بخشوده است عیبی ندارد.

مسأله 193 ازار باید بدن نما نباشد. واحوط این است رداء نیز بدن نما نباشد.

مسأله 194 احوط در دو جامه احرام این است که بافتنی باشد واز قبیل چرم وپوست ونمد نباشد.

مسأله 195 پوشیدن رداءو ازار فقط بر مردان واجب است وزنان می توانند در رخت های عادی خود در صورتی که دارای شرایط ذکر شده باشد احرام ببندند.

مسأله 196 پوشیدن حریر گرچه فقط برمردان حرام است، اما زنان نیز نباید در جامهء حریر احرام ببندند. واحتیاط این است که هیچ چیزی که از حریر خالص باشد، در تمام احوال احرام نپوشند.

مسأله 197 چنان چه یکی از دو جامهء احرام یا هر دو بعد از احرام بستن نجس شود، احوط این است که هر چه زودتر تبدیل یا تطهیر نماید.

مسأله 198 واجب نیست جامه های احرام را به طور دائم بپوشد وبرداشتن رداء از روی دوش برای ضرورت یا غیر آن عیبی ندارد، همچنان که عوض کردن آن در صورتی که آن عوض دارای شرایط ذکر شده باشد عیبی ندارد.