در گذشته گفته شد که سعی از ارکان حج است وترک آن عمداً با علم یا جهل به حکم، تا زمانی که تدارکش پیش از وقوف به عرفات ممکن نشود، حج باطل واعاده اش در سال بعد لازم خواهد بود. واظهر این است که احرامش باطل خواهد بود، اگر چه احوط واولی این است که عدول به افراد نموده وسعی را به قصد اعم از حج افراد یا عمرهء مفرده تمام نماید.
مسأله 344 هرگاه سعی از روی فراموشی ترک شود، هر وقت یاد او بیاید باید به جا آورد هرچند یاد آمدنش پس از فراغت از اعمال حج باشد. وکسی که شخصاً نتواند یا برایش مشقت داشته باشد بایستی نایب بگیرد وحجش در هر دو صورت صحیح خواهد بود.
مسأله 345 کسی که شخصاً پیاده یا سواره نتواند سعی را به جا آورد، دیگری را نایب بگیرد که به جای اوسعی کند وحجش صحیح است.
مسأله 346 احتیاط این است که بعد از طواف ونماز آن بدون ضرورت مانند شدت گرما یا خستگی زیاد،تأخیر نکند، اگر چه اقوی این است که می تواند سعی را تا شب تأخیر کند، بلی در حال اختیار نباید سعی را به فردا بیندازد.
مسأله 347 زیادی در سعی مانند زیادی در طواف سبب بطلان خواهد بود، اگر از روی علم وعمد باشد، چنان که در طواف گذشت. بلی اگر جاهل به حکم باشد، اظهر این است که سعیش به زیادی باطل نمی شود، هر چند احتیاط در اعادهء آن است.
مسأله 348 هرگاه از روی خطا در سعی خود زیاد نمود، سعیش درست است. ولی اگر زیادی یک شوط کامل باشد، مستحب است که شش شوط دیگر به آن اضافه نماید تا یک سعی کامل غیر از سعی اول شود وختم سعی دوم طبعاً به صفا خواهد بود، وچنان چه زیادی بیش از یک شوط باشد، تمام نمودن او به قصد رجا عیبی ندارد.
مسأله 349 هرگاه عمداً با علم به حکم یا جهل به آن، از سعی خود کم نمود، وتدارکش تا زمان وقوف به عرفات ممکن نباشد، حجش فاسد شده ولازم است سال بعد اعاده نماید، وظاهرش این است که احرامش نیز باطل می شود،هرچند اولی این است که عدول به حج افراد نموده وبه نیت اعم از حج وعمرهء مفرده تمامش نماید. وچنان چه کمبود سعی از روی فراموشی وبعد از شوط چهارم بوده، واجب است باقی را هر وقت یادش آمد هر چند بعد از فراغت از اعمال حج باشد، تدارک نماید. ودر صورتی که خود نتواند تدارک کند یا تدارک سخت باشد واجب است نایب بگیرد، هرچند به این جهت باشد که پس از بازگشت به وطن یادش آمده باشد، در این صورت احتیاط این است که نایب به نیت فراغ ذمهء منوب عنه از اتمام یا تمام، یک سعی کامل به جا آورد. واگر کمبودش پیش از شوط چهارم واز روی فراموشی بوده، احتیاط این است که شخصاً یک سعی کامل به قصد اعم از تمام یا اتمام به جا آورد. ودر صورت دشواری آن، نایب بگیرد.
مسأله 350 چنان چه از روی فراموشی، مقداری از سعی در عمرهء تمتع کم نموده وبه اعتقاد اینکه از سعی فارغ شده محل شده، در این صورت احوط بلکه اظهر این است که یک گاو کفاره دارد ولازم است سعی را به نحوی که گفته شد تمام نماید.
مسأله 351 شک در عدد اشواط سعی پس از تقصیر اعتبار ندارد. وجمعی از فقها فرموده اند که شک در عدد اشواط بعد از سعی هر چند پیش از تقصیر باشد، به ان اعتنا نباید کرد. ولی اظهر این است که در این صورت باید به این شک اعتنا شود.
مسأله 352 اگر هنگامی که در مروه است شک کند که شوط آخری هفتم است یا نهم، اعتنا به شک خود ننماید، وسعیش صحیح خواهد بود. وچنان چه این شک در اثنای شوط باشد، یعنی هنوز به مروه نرسیده چنین شکی کند، سعیش باطل ولازم است سعی را از سر بگیرد.
مسأله 353 حکم شک در عدد اشواط سعی، مانند حکم شک در عدد اشواط طواف است. پس هر گاه شک کند در عدد اشواط، سعی را باطل می کند.